زرد است و سرد است و درد است هر جا که پا می گذارم
پاییز پاییز پاییز فصلی که من دوست دارم
گیسوی دیوانه ی باد سر گیجه های درختان
با خاطراتی که پر پر رد می شود از کنارم
در این خیابان ابری امسال جای تو خالی
تا اشک های جهان را بر شانه هایت ببارم
پاییز پاییز پاییز فصلی که من خوب هستم
از سرخ ها سر به راهم ،از زرد ها سبزوارم
یک هفته یک ماه یک سال خط می کشم روی دیوار
هر فصل را می نویسم هر روز را می شمارم
اصلا زمان بی دلیل است وقتی تو اینجا نباشی
دیگر چه می ماند از من وقتی تو را هم ندارم
با سایه های مسافر یک عمر دنبال این دل
از بس به بیراهه رفتم از پای خود شرمسارم
می خواهم از بادو باران زخم تنم را بشویم
پیراهنم را بشویم ،برگردم از انتظارم
موضوعات :
تاریخ ارسال :
1392/6/14 در ساعت : 22:54:45
| تعداد مشاهده این شعر :
762
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.