ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



بر من حلال است امشبي را، باده حتي...
سلام.
توسط يكي از دوستان متهم به شعر سرودن در مدينه اي فاضله كه فقط مختص اشعار آييني و مناسبتي  است و هم شعر سرودن براي جشنواره ها شده بودم. البته شايد اين تقصير خود من بود كه فضاي سايت را فضايي سر و سنگين مي دانستم و دوست نداشتم كه شعري غير از شعرهاي ملي ميهني و آييني بگذارم...  و  باز هم البته بنده هم مثل خيلي از دوستان شعرهايي از نوع عاشقانه هم دارم كه به خواندن يكي از آنها دعوتتان مي كنم.

بر من حلال است امشبي را، باده حتّي
جامي لبالب بر رويِ سجّاده حتّي...
مي­رفتي و اصلاً به فكرِ من نبودي
اين من ـ كه در پايت سرش افتاده ـ حتّي
فرصت ندادي تا به تو چيزي بگويم
چيزي شبيهِ يك سلامِ ساده حتّي
رفتن قرارت بود و پابندت نكردند
چشمانِ از چشمانِ تو افتاده حتّي
رفتي و اين ته­مانده­هاي روحِ خاك است
جان داد زيرِ ردّپايت جاده حتّي...
رفتي ولي من زنده ام ، مصداق اين شعر:
«خون مي­خورم با روزيِ ننهاده» حتّي
  

از نقد و نظرهايتان تشكر مي كنم
کلمات کلیدی این مطلب :  ،

موضوعات :  عاشقانه و عارفانه ،

   تاریخ ارسال  :   1392/6/9 در ساعت : 10:58:38   |  تعداد مشاهده این شعر :  592


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

بازدید امروز : 6,384 | بازدید دیروز : 28,342 | بازدید کل : 124,714,150
logo-samandehi