سلامی به وسعت خیالت جانا ! سخن از زبان ما می گویی.همایون خان !در اکثر شغل ها می توان از گرمی بازار مسرور شد الا در شغل ما داروفروشها.در روزهای شلوغ کارمان،تنها دلخوشی مان این است که امروز به تعداد بیشتری در زمینه ی مصرف درست دارویشان اطلاع رسانده ایم.کم نبوده زمان هایی هم که اشک تالم یک کودک در آغوش مادرش ،چشم مارا نیز بهاری کرده است.اما افسوس که حتی بهار چشممان را نیز باید پنهان کنیم. اللهم عجل لولیک الفرج،ان شاالله. دکتر مسعود نمازی بروجردی ،داروفروش و نویسنده ی کتاب "سرالاسرار"

با سلام گویا جناب حمیدرضا اقبالدوست عزیز ،کمی از منظور شاعر دور شده اند.منظور شاعر آن است که همکار داروفروش ما با ورق زدن دفترچه و دیدن عکس آن خانم به طرفةالعینی متوجه شد که آن بانو تاچه حد نسبت به عکس خودش تکیده و فرتوت شده است.مصرع "نفرین به بیوفایی این سال و ماه کرد " دلیلی بر این ادعاست و نیز مصرع "فهمید ، زن چه می کشداز دست روزگار" شاهدی افزونتر بر ادعایی که گذشت.لطفا در بخش پاسخ به ایشان درج شود. باسپاس فراوان :دکتر مسعود نمازی بروجردی {داروساز(به قول شاعر نازنین مان ،داروفروش)،مدرس درس داروشناسی دانشگاه آزاد بروجرد،نویسنده ی کتاب "سرالاسرار" شرحی متفاوت بر مثنوی عاشورایی گنجینةالاسرار عمان سامانی و خاک پای همه ی عاشقان حسین (ع)}