سلام برشاعر
این شعر به خاطر این که به یاد حماسه سازان وطن سروده شده جای قدردانی وتحسین دارد اما مواردی به نظر می رسد که عرض می کنم
اگر چشمان جبهه به خاطر شهید شدنت گریه می کرد باشد که هیچ ولی اگر چشمان جبهه برای رفتن مبارزی به جبهه گریه کند منظور شاعر باشد جالب نیست
وقتی صحبت از آغوش می شود آن قدر گویا است که نیازی به تنت احساس نمی شود مگر چند تا آغوش داریم؟
در بیت دوم
بر چفیه ات بر نامه هایت بر پلاکت
در این جا خواننده منتظر است ببیند بر سر چفیه ونامه وپلاک چه آمده است ولی جوابی در مصرع دوم پیدا نمی کند چرا که مصرع دوم حرفی جداگانه دارد وآن هم این است که حتی خدا پیراهنت را گریه می کرد خدابرای پیراهنت گریه می کرد که می تواند ضعف تألیف به حساب آید چرا که گریه کردن بر پیراهن کار عبثی است! مگر این که مراد پیراهن خونین باشد که از شعر چنین بر داشتی نمی شود
بیت سوم می تواند معنای منفی داشته باشد
بغض سلامت ،رفتنت را گریه می کرد
یعنی سلام تو بغضی داشت وآن هم این که بسیجی چون می داند که به زودی باید به جبهه بر گردد پس گریه اش می گیرد!
بیت چهارم بسیار زیبا بیان شده است وبیت پنجم هم موفق است
یکی دیگر از نکاتی که اکثر دوستان شاعر رعایت نمی کنند وشعرشان از نظر درک مطلب آسیب پذیر می شود علایم نگارشی است که در این غزل هم رعایت نشده است
برای شاعر که اتفاقأ از شعرای خوب سایت هم هستند آرزوی توفیق دارم