ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



شعله

نوش جانت ای رفیق خَر نواز!
تاکه میتانی بساز وخَربساز!
من که ازگفتن سرم هم آب شد!
تونگو، گفتم حدیثِ خواب شد!
ازیکی زد ازدگربیرون جهید
حرف حق را کس دراین دِه کی شنید؟
آبِ مارا آن که بی آبست بُرد
غورة نوپای چشمم را فشرد
هرکه درگردن رگش پُرکار بود
درمیان کرگَسان پَرکار بود
گه کند با تیغ ابرو درعجب!
گه ازاینجا، گه از آنجا با وجب!
منطق بی منطقان اینجا بجاست
هرکسی کافرتراست اینجا خداست
خِطه ما خود جهان دیگراست
هرکجا بینی خَری روی خَراست
عقل را بَستند و باتکبیر جَهل
ذبح ایمان می کنند با مَلُّ و چَل
درمصلای یهود ازبهر دین
جمله را بستند ومی دوزند،‌ زِین
تارسد آنروز وبینی درهزار
یک خر وصدها خر دیگر سوار
یک امام ست و خران عَرعَر کنان
ازپیش با چنگ ودف هرسو روان
عاقلان دراین فضا بیچاره اند
عقل وعاقل هردوتا بیکاره اند
جمله می گویند خدا را بنده ایم
غیراو ازتار دیگرکنده ایم
لیک می بینی هزاران تار بند
جزخدا باهرکه می سازند، چند
ازخدا بیچاره تر نشنیده ام
در دیارانی که من آن دیده ام


24 اسد 92
 
 
 


موضوعات :  اجتماعی ،

   تاریخ ارسال  :   1392/6/1 در ساعت : 12:34:13   |  تعداد مشاهده این شعر :  808


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

بازدید امروز : 25,367 | بازدید دیروز : 35,818 | بازدید کل : 124,576,671
logo-samandehi