ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



سنگ اگر روی سنگ بند شود ...



«سنگ» برچین و «چفیه» را پر کن

آن سوی این «حصار»، خانه ی ماست!

«پرت کن» کودک سه ساله ی من!

خانه، تنهاترین بهانه ی ماست ...

 

خانه مان یک حیاط پر گل داشت

چه اتاقی! چه طاق و ایوانی!

ظهر یک روز ... من چه می گویم؟

تو که «آوارگی» نمی دانی ...

 

پدرت با برادرت می گفت:

« آه اگر نعره، بی اثر باشد!

دست بردار! در نمی بندد؛

پای دشمن که لای در باشد ... »

 

- « نه پدر! دست برنمی دارم

حنجرم را دریده می خواهم!

پای دشمن میان خانه ی ماست؟

پای او را بریده می خواهم!

 

به «شیوخ عرب» امیدی نیست

زخم ِ سربسته، ملتهب شده است

بیش از این نیز انتظاری نیست !

درد ما «عادت» عرب شده است ... »

 

 

پدرت رفت و با برادر تو،

هر دوتاشان «خداپسند» شدند!

مدتی بعد، با تنی خونین

روی دستانمان بلند شدند ...

 

***  

حال این روزهای من ابری ست

من و تو مانده ایم و تنهایی

من ِ مادر دلم خوش ست به تو

تو که امّید نسل فردایی!

 

تو که رویای نحس صهیون را

با دو دستت، بر آب خواهی کرد

با همین سنگ ساده، بر سرشان

خانه شان را خراب خواهی کرد!

 

سنگ برچین و چفیه را پر کن

پرت کن کودک سه ساله ی من!

نعره ی بی امان بکش، شاید

با تو بالا رسید ناله ی من ...

 

«گردبادی عظیم» در راه است؛

«نعره» ها مان اگر بلند شود ...

غاصبان زیر کوه مدفونند؛

«سنگ» اگر روی «سنگ» بند شود !

 

فاطمه معین زاده  - 16مرداد 1392


 


موضوعات :  ادب و مقاومت ،

   تاریخ ارسال  :   1392/5/30 در ساعت : 23:5:53   |  تعداد مشاهده این شعر :  985


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

معصومه مهری قهفرخی
1392/5/31 در ساعت : 9:40:3
دیر کردی وجهان دهکده ای شب زده است
کدخدا حال بدی دارد وعقرب زده است!
پای قولنامه ی هر رعیتی ارباب جهان
قلم فاجعه در خون مرکب زده است ...
درود بر شما بسیار زیبا بود.به امید روزی که او بیاید وحق به حق دار برسد
فاطمه معین زاده
1392/5/31 در ساعت : 11:58:41
انشاءالله
اللهم عجل لولیک الفرج
علی قادری پور
1392/5/31 در ساعت : 0:16:39
سلام
بسيار زيبا
به «شیوخ عرب» امیدی نیست

زخم ِ سربسته، ملتهب شده است

بیش از این نیز انتظاری نیست !

درد ما «عادت» عرب شده است ... »
فاطمه معین زاده
1392/5/31 در ساعت : 11:51:36
به نام خدا
با اهدای سلام متقابل
ممنون بابت حضورتون و تشکر بابت نظر لطفتون
شهاب نجف آبادی
1392/5/31 در ساعت : 16:33:40
خواهر عزیز
------------
سلام ....
" سنگ بر چین و چفیه را پر کن ....
به شیوخ عرب امیدی نیست"

به خدا اشگ امانم نمی دهد.....
که برایت چیزی بنویسم
باشد برای وقتی دیگر
بدرود
مجتبی خرسندی
1392/5/31 در ساعت : 2:51:1
سلام
بی اغراق یکی از قشنگترین شعر های ادبیات مقاومت در طول عمرم رو خواندم
موفق باشید
یاعلی(ع)مدد...
فاطمه معین زاده
1392/5/31 در ساعت : 11:54:51
به نام خدا

با اهدای سلام متقابل

ممنون از حضورتون

و اما بعد؛

این نظر لطف شماست، اما فکر نمی کنم اینطور باشه. من شعرهای بسیار بسیار زیبا تری از ادبیات مقاومت و با موضوع فلسطین و غزه و ... خوانده ام در همین سایت که اصلا شعر ساده ی من قابل مقایسه با آنها نیست ...

خوشحالم که یک شعر ساده اینطور شما را سر شوق آورده. اینها نشانه ی موفقیت شعر است.
زهرا شعبانی
1392/6/3 در ساعت : 17:2:27
سلام فاطمه عزیز
این شعر رو هم چون اشعار دیگرت دوست دارم و برام قابل تحسینه
حضور کمرنگ این روزهایم رو پای نخوندن اشعارت نذار
من تقریبا همه روزه اشعار ارسالی سایت رو می خونم و از آنهایی که باید بهره مند میشم فقط گاهی با سکوت آروم ترم!
در پناه خدا باشی دوست من...
فاطمه معین زاده
1392/6/3 در ساعت : 17:29:24
به نام خدا

سلام زهرا جان ، شاعر خوب شعرهای خوب !

خوندن نظرات ارزنده ات پای شعرهام، برام قوت قلبه و امیدوارم میکنه به آینده ی بهتر .

آینده ای که منو سراینده ی غزلهای ناب و قوی و رسا و دلنشین کنه. و من شاعر شعرهایی باشم که حرفهایی برای گفتن داشته باشن ...

علی نظری سرمازه
1392/5/31 در ساعت : 0:46:12
درودشاعرگرامی/دردما عادت عرب شده است/مادرانه ی دلنشینی بود/
بازدید امروز : 36,771 | بازدید دیروز : 31,480 | بازدید کل : 123,201,082
logo-samandehi