با سلام
آنچه باعث زیبای و لطافت یک شعر می شود اول رعایت تمام معیارهای شعری است و بعد خلاقت ذاتی شاعر من در اثر شما این دو فاکتور بسیار مهم را ندیدم جز کلماتی که در کنار هم امده اند بی انکه روحی در انها دمیده شده باشد...
معایب:1- استفاده نکردن از صورخیال ( کنایه ، استعاره ، مراعات نظیر ، تضاد ، تشبیه ...) برای خلق تصاویر نو و امروزی
2- نداشتن محتوای عینی با ساختاری منسجم
3- اگر چه ایجاز یا خلاصه گویی به کلام زیبای می بخشد اما در این اثر به خاطر نثر گونه گی از قشنگی اثر کاسته است
3- شاید بهترین نظر این باشد که شما یک نثر با ریتمی ملایم و نزدیک به وزن نوشته اید نه اینکه شعر سروده اید
4- امتیاز شعرا در سبقت از همدیگر در قالب اثر نیست در محتوا و مطلب گفته شده است و البته با پرداختی درست و ماهرانه
---------------------------------------------
با درود و سپاس از نقدر و نگاه شما
كمتر از آن ميدانم كه در پاسخ به نگاه ادبي شما پاسخي بگويم .كه شاگردي بيش نيستم و بهر آموختن آمده ام.
اما
تا آنجا كه ميدانم پريسكه نوع تازه اي از قالب شعر است به معني جرقه ي آتش
اگر شعر را شعله ورشدن احساس و خیال بنامیم،پریسکه بخش کوچکی ازاین شعله است.که یک لحظه در ذهن مخاطب روشنایی کوچکی و زود گذر ایجاد می کند و تا مدتی ذهن درگیر تفکر در خصوص او می شود.
شعر پریسکه تاکیددارد بر تصویر ساری وایهام افکنی و وادار کردن ذهن مخاطب به فکر در مورد موضوع
مطرح شده در شعر.
و اما در مورد محتوا تنها به يك مورد اشاره ميكنم و الباقي را به عهده چشمان مخاطب ميگذارم.
اگر به واژه "كنار" در سطر پاياني شعر به مفهموم "دريافتن اسرار توحيد " و مراقبه" نگاه كنيد /شايد گم كردن حال و هواي كودكي در حيات يا در پي رسيدن به يگانه پرستي ديد تازه اي به چشمان مخاطب بدهد!
حضورتان را پاس ميدارم.