به نام خدا سلام ما چون دو قطار روی یک ریل، ولی افسوس که روبروی هم آمده ایم ! خیلی زیبا بود. احسنت.
|
سلام و درود زیبا بود مرحبا بر قرار و بر مدار یا علی
|
سه رباعی زیبا فقط چرا (افسوس) که روبروی هم...؟! معمولا موازی بودنه که سرانجام خوبی نداره!
|
من ماهی تنگ کوچکی هستم که یک عمر مدام خواب دریا دیدم ! سلام برادر عزیز وسید بزرگوار جناب سلیمانی سروده هاتان واقعا زیباست ممنون میشم اگه بنده را هم راهنمایی کنید لحظاتت پر موسیقی شعر شعر بدرود
|
سلام جناب آقای سلیمانی احسنت و درود بر شما
|
سلام مجدد بر دوست و شاعر زيرك و فهيم.با اينكه در نظر قبلي ام گوش چشمي به مورد توضيح داده توسط شما هم داشته ام ولي منظور اصلي ام اين بود كه از "چون" بخاطر اينكه از ادات تشبيه در قديم است و با زبان امروز زياد هماهنگ نيست سعي كنيم كه استفاده نكنيم وگرنه تنوع در آوردن تشبيهات بطوريكه به بعضي عينيت ببخشيم و به بعضي با واسطه بيان كنيم از نقاط قوت شعر است كه شكر خدا شما در اين امر كاملا توانا هستيد.ممنونم برادر
|
با عشق، اگر چه سوی هم آمده ایم بغضیم که در گلوی هم آمده ایم ما چون دوقطار روی یک ریل، ولی افسوس که روبروی هم آمده ایم ! احسنت برادر.خيلي خوب.بنظرم در مصرع سوم اين رباعي "چون" با فضاي به روز شده ي شعر زيبايتان هماهنگ نباشد.مثلا اگر بتوانيد چيزي شبيه"ما هر دوقطار و روی یک ریل، ولی" بگويد رباعي زيبايتان قشنگتر هم مي شود البته با پرداختي بهتر و نه اينگونه كه بنده پرداخته ام! يا مثلا"ماها دوقطار روی یک ریل، ولی" يا هر مصرعي كه بتواند با بياني خوب"چون" را حذف كند.ياعلي ..................................................................... سلام دوست عزیز. با نظر شما در اینگونه موافقم.شاعر باید طوری فضا سازی کنه که مثلا بگه " من کشتی ....هستم" و نه " من، مثل کشتی...هستم" که عینا اتفاقو به خودش نسبت بده .بنده در خیلی از سروده هام اینکارو انجام دادم مانند رباعی اول" من ماهی تنگ کوچکی هستم که/یک عمر مدام خواب دریا دیدم" ولی در این رباعی چون در مصرع دوم آوردم "بغضیم که در گلوی هم آمده ایم" دیگه نمیتونستم بگه خود قطار هستیم و بالاجبار از "چون" استفاده کردم.امیدوارم توانسته باشم منظورمو برسونم.سپاسگزارم
|