تو زندگی کن ودلمردگی مرا بکشد
نیا که عاقبت افسردگی مرا بکشد
شکسته باشم واز این شکسته تر بشوم
کسی که هیچ مهم نیست-یک نفر-بشوم
کسی که هیچ مهم نیست در جهان تونیست
مرا در آتش بگذار وخودت کنار بایست
تو رفته ای بروی تا ابد به من چه برو
به جز که از دلم از هرچه واقعن که برو
از آسمان وزمین پاک کن صدای مرا
بسوز هر شب یکشنبه نامه های مرا
نیا که پاک کنم فکرهای هر شبه را
هر آنچه بین من وتو خراب کن همه را
نیا برای همیشه نیا برای ابد
تلاش کن که خیال تو از سرم برود
اطاق پرشده از شب شب از شکنجه -جنون
هوا به جای تو سیگار وقرص والکل وخون
شبی که گریه تر از ابرهای چشم من است
واشک مرد که تفهیم آخرین سخن است
بگو که مرگ بیاید به من سلام کند
اگر حلال کند غم مرا حلال کند