(درد دل های یک صهیونیست)
	اینگونه بار آمده ایم 
	آموخته ایم 
	که ما برگزیده  شده ایم 
	و هرچه هست برای ماست 
	 
	اینگونه بار آمده ایم 
	که وقتی موسی
	از اسارت فرعون 
	رهایمان ساخت 
	و با اعجازش 
	از دریای خروشان عبور کردیم 
	لب به گلایه گشودیم و
	دلش را شکستیم 
	که مائده های آسمانی نمی خواهیم 
	به خدا یت بگو 
	پیاز و عدس بفرستد 
	و آنگاه که به چله نشینی 
	رفت و باز آمد 
	گوساله پرست شده بودیم 
	 
	اینگونه بار آمده ایم 
	که حتی برسر عیسی 
	که از میان ما بر خواسته بود 
	و از گهواره گواهی به عصمت اش می داد 
	تاج خار نهادیم و 
	حکم کردیم به صلیب کشیده شود
	 
	اینگونه بار آمده ایم 
	که وقتی از تصفیه ی نژادی نازی ها 
	از کوره های آدم سوزی و 
	اردوگاه آشویتس رهایی یافتیم 
	ذره ای از نژاد پرستی مان کم نشد 
	به اندک زمان 
	همان کار را با فلسطینی ها تکرار کردیم 
	دست به اصلاح نژادی زدیم و 
	جوخه های ترور به راه انداختیم 
	 
	اینگونه بار آمده ایم 
	اگر در سرزمین های اشغالی 
	شهرک می سازیم 
	اگر کودکانشان را به اسارت می بریم و 
	اگر پاسخ سنگ را 
	با گلوله می دهیم 
	 
	اینگونه بار آمده ایم 
	دست ما نیست 
	اما فلسطینی ها 
	می توانند کوتاه بیایند 
	ما برای صلح
	کبوتری سفید آورده ایم و شاخه ا ی زیتون 
	شاید کودکان شان 
	سنگ هایشان را غلاف کنند 
	شاید در سایه سار صدها کلاهک هسته ای 
	شبی خواب راحت 
	به چشم هایمان بیاید 
 
    
    
       تاریخ ارسال  :  
1392/5/17   در ساعت   :    16:30:47
      |  تعداد مشاهده این شعر : 
    
784
    
    
   
   
        متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.