چشم من از نگه مست تو دور آمده است
	ماهی رهگذری در دل تور آمده است
	---------------------------------------
	قهوی تلخ نگاه تو به من گفت که باز
	در دل فال تو یک خط عبور آمده است
	------------------------------------
	فرصت خواندن من نیست ، نگاهت می گفت
	این کتابیست که بسیار قطور آمده است
	-------------------------------------
	باید این ماهی دلتنگ به دریا بزند
	ترکی بر تن این تنگ بلور آمده است
	----------------------------------------
	در دل خاطره هایت که خوشی نیست ولی
	باز هم لحظه ی زیبای مرور آمده است
	 
	------------------(محمدرضا محمدی.شیدا)-------------------