ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



برای فلسطین!

در دستت امشب مبادا ،سنگ از فلاخن بیفتد
زین سنگ ها باید آتش ،بر جان دشمن بیفتد

از خوان هشتم گذر کن ،آن سو شغاد ایستاده
نگذار ناگاه در چاه ، نعش تهمتن بیفتد

پیداست در آسمانت ،ابری که سجیل دارد
تا از فرود ابابیل ،شوری مطنطن بیفتد

این باغ تشنه ست تشنه ،در قوم آب آوری نیست
تا چند چشمش فقط بر ابری سترون بیفتد

بین فلاخن بچرخان ،بی تاب تر سنگ دیگر
بگذار هر دم گسل در ،آن سد آهن بیفتد

این دایه ی مهربان را ،وقت خطر می شناسی
روزی که "خردک شراری "،او را به دامن بیفتد

مرگت به بستر مبادا ،این مرگ کوچک گناه است
سیب است این سر مبادا،سیب از نچیدن بیفتد

این کوچه ها مرگ خیزند ،یکسر کبوتر ستیزند
حق دارد این شعر زخمی باز از تتن تن بیفتد

موضوعات :  ادب و مقاومت ،

   تاریخ ارسال  :   1392/5/8 در ساعت : 17:45:22   |  تعداد مشاهده این شعر :  1081


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

محمد یزدانی جندقی
1392/5/11 در ساعت : 23:21:5
"چو دیدند اشک سرازیر ما را / به نانی گرفتند شمشیر ما را "محمد کاظم کاظمی" آزاد ی زبان از زنجیر چند لایه ی ارایه ها و صنایع کلیشه ای در شعر امروز ذهن اجتماعی معطوف به ارز شهای حقیقت طلبی و نوعدوستی توجه به آرمانگرایی در مفهوم به تمامی قالب های سنتی ارزش دوباره و قدرت آزاد سازی ظرفیت عناصر پدید آورنده را سبب شده است قالب غزل به دلیل ظرافت های خاص در پرداخت و نیز رواج دیر ین آن در جوامع ادبی به دلیل جان مایه عاطفی که همواره در پرورش آن تاکید می شده است سبب شد که در صدر سایر قالب ها در دگر دیسی زیان مورد توجه و آفرینش قرار گیرد برون رفت از بحران محتوای کلیشه ای شعر سنتی و به ویژه غزل با رویکرد انتقادی اجتماعی سیاسی دوران مشروطه با شاعران مبارز و توانایی همچون فرخی یزدی نمود عینی یافت و در هجوم جریان های زرد در سطحی نگری روابط اجتماعی دهه چهل و پنجاه شعر فارسی اگرچه در محتوا فروکوفته شد با این حال به بلوغ شکلی و ساختاری رسید ضمن انکه جریان های سبک صرف نظر از برخی تنگ نظر هایی خاص آهسته و پیوسته به روند بسیار مشکل اما منطقی خود ادامه دادند در کوران حوادث اجتماعی جامعه ایرانی و همزمان با به ثمر نشستن نهال انقلاب الهی اسلامی ایران ادبیات تازه ای سر برکرد که با نام ها و نشانه های گوناگونی از جمله ادبیات انقلاب ادبیات پایداری ادبیات دفاع مقدس ادبیات حماسه و ایثار بر تارک ادبیات دیر پای سرزمین کهن ایران می درخشد غزل حاضر با چند ویژگی از جمله نمونه های درخشان ادبیات نوظهور در مقایسه با تاریخ هزار ساله شعر فارسی محسوب می شود حفظ زبان بالغ و مستقل غزل در چند دهه گذشته مورد اشاره یعنی زبانی بدون واسطه نظام مند در ساختار و جهان شمول در محوریت محتوای متن زبانی که در تامل بیشتر می توان بسیاری از کاستی های متون کهن را به فراموشی سپرد شروع شعر با هشدار به عدم سهل انگاری با توجه به نوع نهادن سنگ در فلاخن اموزه ای تجربی است افتادن سنگ و هشدار مبادا سنگ از فلاخن بیفتد دارای دوبار معنایی است یکی اینکه سنگ را به دقت در فلاخن بپیجی که هنگام رها کردن در واقع سنگی در فلاخن باشد از آنرو که فلاخن به عنوان یک سلاح سرد مخصوص قوم قدیم ایرانی خالی و پر دارد چنانکه در بیت پنجم این مطلب با صراخت بیشتری عنوان شده است
/بین فلاخن بچرخان ،بی تاب تر سنگ دیگر
بگذار هر دم گسل در ،آن سد آهن بیفتد/که تفسیر مطلع شعر یاد اور بسیاری از فراز و فرود های انقلاب سنگ و سازش ها ی پیدا و پنهان است دیگری تاکید بر ادامه مبارزه انقلاب سنگ به صورت پر شور است که مبادا سنگ باران دشمن متوقف شود که در مصرع دوم مطلع ترکیب اتش به جان دشمن افتادن این برداشت را سبب می شود در بیت دوم ایستادن شغاد و افتادن رستم تقابل شکلی موثری را در کارکرد حد اکثری کلمات تثبیت کرده است در ترکیب تصویری "این باغ تشنه ست تشنه ،" تاکید بر محتوای کلام با تاملی بر واج آرایی قابل تقدیر ویژه است همچنین رویارویی سنگ وسد آهن در یاد آوری نبرد نابرابر بومی سازی مفهوم در بیت ششم و قافیه ی بی نظیر پایانی در کارکرد محور هم نشینی تتن تن با شعر زخمی از نقاط قوت فراموش ناشدنی این غزل محسوب می شود
جا دارد دوستان جوان شاعر که شایستگی های بسیاری در سرودن شعر با زبان روز دارند تنها به ظاهر صمیمی بودن و بی واسطگی زبان بسنده نکنند مطالعه دقیق دفاتر شعر ی مانند استاد انصاری نژاد همراه با دقت در مطالب درس گفتار کارگاه شعر چراغی روشن فرا روی جوان تر های با استعداد سایت خواهد بود با طلب پوزش از مخاطبین ارجمند به علت اضافه گویی های فراوان در این حاشیه نویسی از شاعر استاد پوزش جداگانه ای می طلبم که بی اذن به تفسیر بیان شیوا و روشن ایشان پرداختم
علی اصغر اقتداری
1392/5/12 در ساعت : 6:0:16
باسلام
درباره ی شعر وتوانمندی آن جناب یزدانی جندقی استادانه ومو شکافانه داد سخن داده اند وحرفی برای گفتن نمی ماند ولی واکاوی بیت دوم که بسیار ماهرانه ودقیق به تصویر کشیده شده شاید خالی از لطف نباشد
داستان شغاد ورستم که دو برادر ناتنی بودند و افتادن رستم در چاه نادانی وکینه ی برادر ! بر هیچ کسی پوشیده نیست واما در سرزمین فلسطین دوگروه عمده برای آزادی کشورشان تلاش می کنند البته هر کدام با روش خودشان یکی با مبارزه ودیگری با صلح وسازش
شاعر که نگاهش به میدان مبارزه است واز حامیان این نگرش ،خطاب به انتفاظیون ! می گوید مواظب باشید در مسیرشما برادرانی هستند که به جای مبارزه با دشمن بر سر راه شما چاه می کنند تا در آن بیفتید /از نظر شاعر صلح با چنین دشمنی از افتادن وجان دادن در چاه نیز بد تر است/همان گونه که رستم یا همان تهمتن افتاد پس مواظب باشید و تمام مسیر وراه های ممکن را درست زیر نظرداشته باشید تا مبادا شما هم در این چاه جهل نیفتاده واز ادامه ی مسیر باز بمانید
یک شعر خوب زمانی مشخص می شود که دارای چند لایه باشد وبا شکافتن هر لایه ی آن حرف وپیام نوی را به خواننده ی خود هدیه اورا غافلگیر کند واین است رمز ماندگاری چنین شعر هایی که خواننده را دچار شگفتی می کنند نه شعر هایی که پس از خواندنشان هیچ گونه رد پایی در ذهن خواننده باقی نمی گذارند وبه فرا موشی سپرده می شوند
درود برشما وسلام بر این چکامه ی ماندگارتان!
نام ارسال کننده :  نقی اصغری     وب سایت ارسال کننده
متن نظر :
با سلام محضر شریف تون استاد عزیز خیلی جالب بود ادامه بدید مشتاقانه منتظر چاپ اشعاری از این دست هستیم موفق باشید
زهرا شعبانی
1392/5/8 در ساعت : 19:11:30
درود بر شما و این غزل استادانه
علی اصغر اقتداری
1392/5/8 در ساعت : 22:18:58
سلام
بسیار زیبا بود ودل نشین واستادانه
محمدرضا سلیمی
1392/5/8 در ساعت : 17:58:52
سلام استاد
چه غزل زيبايي!
بيت هاى دو ، چهار و هفت فوق العاده بودند
دعاگويم و ملتمس دعاى خير
عادله ابراهیمی
1392/5/10 در ساعت : 17:25:34

خیلی زیبا بود
خیلی

سیب است این سر مبادا،سیب از نچیدن بیفتد

به به
هادی ارغوان
1392/5/9 در ساعت : 2:45:54
سلام
دست مریزاداستاد
سعید تاج محمدی
1392/5/8 در ساعت : 19:11:13
چه شروعی حماسی و زیبا داشت شعرتون
قبول باشه
علی گیاهی
1392/5/9 در ساعت : 21:39:31


سلام استاد
عالی بود
دست مریزاد
بدرود
سید اکبر سلیمانی
1392/5/14 در ساعت : 15:3:25
زیبا بود استاد
سپاس
محمد صارمی شهاب
1392/5/11 در ساعت : 17:16:41
سپاس از شما
اکرم بهرامچی
1392/5/12 در ساعت : 12:30:52
عالي بود عالي ي ي ي
بازدید امروز : 36,676 | بازدید دیروز : 19,763 | بازدید کل : 123,995,276
logo-samandehi