ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



دلنوشته ای برای مولای متقیان علی(ع)


(محراب عشق)

یادشان رفت

وشاید نخواستند به یاد آورند

که اولین مرد مسلمانی و

دست پرورده ی رسول الله

ندیدند که در علم و عمل

سرآمد همگانی و در تقوا

پارساترین پارسایان

نادیده گرفتند

دست های قدرت مندت را

آنگاه که ذوالفقار

در آسمان جهاد جولان می داد

و هراس را

در سینه های سیاه کاران

 

یادشان رفت

رجز های عمربن عبدود

که لرزه بر اندام هایشان  انداخته بود 

یادشان رفت

 اعجاز دست هایتان

در خیبر 

از یاد بردند

کمال بلاغت را

در خطابه های غرای تان

ودر برهوت حجاز

 دروازه ی پرشکوه شهر علم را

 

از یاد بردند

برادر ی تان را با پیامبر

و همسری سیده النساء العالمین را

 

حجه الوداع را

فراموش کردند

و سفارش پیامبر در غدیر را

که "من کنت مولا فهذا علی مولا "

اما پناه بر خدا

عیب هایتان یادشان بود

" علی جوان است و شوخ طبع"

که کافی بود

تا فرمان خدا برای اکمال دین

بر زمین بماند

کافی بود

تا خطبه ی غرای زهرای داغدار را

نادیده بگیرند و

فدک را

که پیامبران ارث باقی نمی گذارند

کافی بود

بیست و پنج سال

استخوان در گلو داشته باشی

تا درد هایت را

در تنهایی شبهای نخلستان و چاه 

فریاد کنی 

کافی بود

تا اصحاب جهل و فتنه

دوباره باز گردند و

شمشیرهای آخته و آبدارشان را 

روبه رویت بگیرند

کافی بود

تا در محراب عشق

فرق شکافته ات

عرش را به لرزه در آورد

تا به گوش جان

 خاکیان و قدسیان بشنوند

"  به خدای کعبه

رستگار شدم "

 

کلمات کلیدی این مطلب :  دلنوشته ، مولای متقیان ، علی (ع) ، محراب عشق ،

موضوعات :  آیینی و مذهبی ،

   تاریخ ارسال  :   1392/5/8 در ساعت : 14:2:46   |  تعداد مشاهده این شعر :  840

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

هادی ارغوان
1392/5/8 در ساعت : 17:28:36
سلام

دست مریزاد

چه پرمغز وبا دغدغه سروده شده..

ممنون

-------------------------------------------------------

پاینده باشید جناب ارغوان ممنون از لطفتان /یا حق
ابراهیم لایق برحق
1392/6/12 در ساعت : 14:53:38
سلام
عالی بود. حیف که این بشر خدانما را نشناختند

سابق ترین در ایمان و خویشاوندی.... بالاتر از آن، به تعبیری که در مباهله قرآن برای علی دارد: نفس نبی

------------------------------------------------------------------------

شاد و سلامت باشید جناب لایق برحق /ممنون از لطفتان /
هم اکنون 14 سال (شمسی) و 7 ماه و 17 روز و 11 ساعت و 58 دقیقه و 17 ثانیه است همراه شماییم 461419097.247 و زمان همچنان در گذر است ...
بازدید امروز : 7,763 | بازدید دیروز : 10,303 | بازدید کل : 124,424,530
logo-samandehi