ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



تا هست علی هست و علی هست و علی هست


در خواب هم ای کوفه نمی بینی از این پس

اللهُ احد از نفس ماه بریزد

دیگر سر این کوچه کسی نیست که هر شب

بارانی از الماس ته چاه بریزد



یک خاطره مانده ست از آن چاه و از آن ماه

از غربت شب های تو اما خبری نیست

تا بوی کباب از جگر کوچه بلند است

از نان و رطب های تو مولا خبری نیست



شوق ملکوت از ته چشمان تو پیداست

ای آینه ی حک شده بر سینه ی محراب

در عرش محمد(ص) به تماشای تو برخاست

ای وا شده فرق تو در آیینه ی محراب



بعداز تو کسی نیست که با پُشته ی نانش

آرام بیاید درِ هر خانه شبانه

دردست یتیمان جهان کاسه ی صبر است

«ای تیر غمت را دل عشّاق نشانه »



هرشعر که در وصف تو خواندیم و شنیدیم

هرجرعه به نام تو شرابی ازلی بود

تاهست علی هست و علی هست و علی هست

تابود علی بود و علی بود و علی بود...

کلمات کلیدی این مطلب :  رضا نیکوکار ، کوفه ، مولا ، علی(ع) ،

موضوعات :  آیینی و مذهبی ،

   تاریخ ارسال  :   1392/5/6 در ساعت : 1:27:24   |  تعداد مشاهده این شعر :  1059


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

سید محمد حسین ابوترابی
1392/5/6 در ساعت : 17:0:14
مثل هميشه زيباست
موفق باشي
محمدرضا جعفری
1392/5/6 در ساعت : 17:5:40
سلام بر شما شاعر گرانقدر
امام صادق (ع) مى فرمايند: هيچ شاعرى جز با تأييد روح القدس درباره ما شعرى نمى گويد
منبع:
محمّدبن على صدوق، عيون اخبارالرضا 7، 1380، ج 1،ص 10 / محمّدبن حسن حرّ عاملى، وسائل الشيعه، ج 10، ص467 / محمّدباقر مجلسى، بحارالانوار، 1403، ج 79، ص 291.
سید حسن رستگار
1392/5/7 در ساعت : 14:37:3
سلام و درود

لذت بردم التماس دعا در این شبهای عزیز

بر قرار و بر مدار
یا علی
مرضیه عاطفی
1392/5/7 در ساعت : 15:14:6
"تاهست علی هست و علی هست و علی هست
تابود علی بود و علی بود و علی بود..."
درود بر شما
زیبا بود
اجرتان ایوان طلای نجفش
یا علی(ع)
هادی ارغوان
1392/5/6 در ساعت : 15:15:57
نیکوسرودید.
دست مریزاد
مرضیه فرمانی
1392/5/6 در ساعت : 19:3:40
دیگر سر این کوچه کسی نیست که هر شب

بارانی از الماس ته چاه بریزد
درود
انشاالله كه مورد عنايت صاحبش باشد
علی رضا آیت اللهی
1392/5/7 در ساعت : 18:37:19
در عرض تسلیت سالروز شهادت شاه مردان ، امیرم‍‍ومنان حضرت امام علی (ع)

کشته گشتی زجفا ، تیغ قفا ، بحثی نیست
شده قربانی ِ امیال و هوا ، بحثی نیست

مرد بودی به زمانه ، بتناسب به جهان
ادب آموخته یِ راه خدا ، بحثی نیست

به وفا سمبل دوران جهالت شده ای
منتقم گشته به خون شهدا ، بحثی نیست

بس خطرها که به جانت بخریدی با عشق
تا دهی مُلک خدا را تو جلا بحثی نیست

سالها در طلب عدل زشب تا به سحر
دوش بنهاده به بار فقرا ، بحثی نیست

خواستی عادل و زاهد بنشینی به کنار
در حذر از همه مکر رفقا ، بحثی نیست

پس گذشتی زحقوقِ خود و آرامش خواه
هدیه کردی به همه صلح و صفا ، بحثی نیست

ای بسا ظلم که امروز بنام تو شود !!!
گر چنین است ره قدر و قضا ! بحثی نیست

شایدم باید نام تو بیاید به میان ؟!!!
تا که رسوا بشود اهل ریا ، بحثی نیست

شیر می بایدم امٌا نه یکی و نه دوتا...
در همین آن و به یک حول ولا... بحثی نیست

گروه : کهن
نوع : غزل
موضوع : آئینی
تاریخ : 7 / 5 / 1392
محل : تهران
زهرا شعبانی
1392/5/6 در ساعت : 17:0:9
تا بوی کباب از جگر کوچه بلند است

از نان و رطب های تو مولا خبری نیست

اجرتان با مولا علی(ع)...
وحیده افضلی
1392/5/6 در ساعت : 20:37:18
سلام
زیبا بود
یا علی
علی گیاهی
1392/5/6 در ساعت : 10:14:50


سلام

بر جناب آقا رضا ی نیکوکار

گل سروده تان را خواندم

محظوظ شدم

بدرود یاحق
مهشید رهبری
1392/5/6 در ساعت : 10:45:59
درود برشما بزرگوار
تاهست علی هست و علی هست و علی هست
تا بود علی بود و علی بودو علی بود...
اکرم بهرامچی
1392/5/6 در ساعت : 13:1:13
دیگر سر این کوچه کسی نیست که هر شب

بارانی از الماس ته چاه بریزد
خيلي قشنگ بود
بازدید امروز : 48,230 | بازدید دیروز : 31,480 | بازدید کل : 123,212,541
logo-samandehi