ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



چون تاك انگوري كه ذاتا مست باشد
رقصيدنت را من فقط يك بار ديدم
آن هم گمانم وقت رفتن روي مين بود

مانند مجنوني كه در آغوش ليلاست
جايت ميان آسمان ها و زمين بود

چون تاك انگوري كه دائم مست مست است
رقصيدن ِ مستانه ات زيباترين بود

دنيا رصد ميكرد رقصت را در آتش
اما تو انگاري نه اصلا  دوربين بود

وقتي تماشا كرد مادر، يكّه خوردو ...
لبخند زد ...اما برايش سهمگين بود

از پيكرت جز مختصر چيزي نمانده
پرسيد فرزندت كه بابايم همين بود؟!!!!

از دست ما خارج شده تكثير نورت
زيرا حسابش با كرام الكاتبين بود

...


مجتبي اصغري فرزقي (كيان) مشهد
وبلاگ: http://mo1351.blogfa.com/
 
کلمات کلیدی این مطلب :  مست ، انگور ، مختصر ، تكثير ، ليلا ، آسمان ،

موضوعات :  ادب و مقاومت ،

   تاریخ ارسال  :   1392/5/1 در ساعت : 9:30:40   |  تعداد مشاهده این شعر :  790


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

شهاب نجف آبادی
1392/5/1 در ساعت : 10:47:10
می دانی آیا آن که می رقصید این جـــا
در بیــن خـوبان جـهان دانا تــرین بود !!؟
-------------------
سلام حضرت شاعر
خیلی عالی بود
همیشه شاعر بمانید
و قریحه تان سرشار از شعر و شعور باد
مرضیه عاطفی
1392/5/1 در ساعت : 17:42:49
سلام بر شما
بسیار دلنشین سرودید از آن سروهای همیشه سرافراز
اجرتان با سیدالشهدا(ع)
یا علی(ع)
مجتبی خرسندی
1392/5/1 در ساعت : 18:31:48
سلام عرض ادب
شعر بسیار خوبیه
فقط جسارتا" به نظرم کلمه ی (این) مصراع رو خراب کرده
نظرتون نسبت به این مصراع چیه:
جایت میان آسمان بود وزمین بود

التماس دعا
یاعلی(ع)مدد...
سید حسن رستگار
1392/5/1 در ساعت : 13:29:20
سلام و درود

بسیار زیبا و لطیف و پر از حرفهایی که درک یک بیت از آنها کافیست برای چون منی که . . .

بر قرار و بر مدار
یا علی
علی اصغر اقتداری
1392/5/1 در ساعت : 11:41:16
سلام عزیز!
شعر ارزشمندی بود چرا که برای ارزشمندترین افراد یعنی شهید سروده شده است اما به نظر می رسد که کمی شتابزده آن را سروده اید
جانت میان آسمان ها وزمین بود
جون تاک انگوری که دایم مست مست است
دنیا رصد می کرد رقصت را در آتش
بعد از مادر ، "ویر کول "بگذارید
با پوزش ،اگر خواستید اصلاح کنید
علی رضا آیت اللهی
1392/5/2 در ساعت : 15:27:6
از : علیرضا آیت اللهی
« شعر »

ای که گفتی « شعر »
شعر بارانم .

پس ببار ای شعر؛
بر همه شاعر ؛
؛ که ندارد شعر
نه که چون خورشید؛
نه که چون دریا؛
نه که چون حُرمی ؛
نه که چون ابری؛
اوست یک تصویر ،
از سرابی چند ،
با جوایز خود ،
از سرآبِ سرند !

بشنویش شاعر ...
.... و بیا و مخند ! ؛
گریه دارد این
قصٌه ی کهنه :
شعر ناگفته ،
درٌ ناسفته
پیر و پست و پول ؛
همه را رفته...

آی ! گفتی شعر ؟!
شعر بارانم...
شعر بارانم ....
کشک یک من چند
باقلی باشد ، بهر مُلک خجند ...
بازدید امروز : 22,370 | بازدید دیروز : 19,763 | بازدید کل : 123,980,970
logo-samandehi