ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



به غربت بی بی زینب(س)
زنی که وارث اندیشه تبارش بود...
 
چه سرنوشتی عجیبی در انتظارش بود
زنی که وارث رنج و غم تبارش بود
کسی که نام گرفت از خودِ خدا، زینب(س)
زنی که حضرت جبریل سوگوارش بود
هم عشق بود، هم اندیشه بود، هم غیرت
ولی همیشه غم و غصه در کنارش بود
هزار چشمه به چشمان او حسودی داشت
که سیل اشک همیشه، در آبشارش بود
کسی که آیه تطهیر را تجسم داد
و پاکدامنیش، اوج افتخارش بود
حیای آینه ها را هم او نگه می داشت
و آب، مهریه ی مادرش، خمارش بود
حجاب، بر تن او، حس امنیت می کرد
عفاف خود، ز مریدان بی شمارش بود
به بوی معجرش انگار عشق می ورزید
تمام ثانیه ها چادرش دچارش بود
کسی نداشت، اگر زهره نظر بر او
به غیرِ غیرت عباس، از وقارش بود
ببین که عمر چه آورده است بر سر او
که تازه فصل غم مادرش، بهارش بود
چگونه کرب بلا هم به وصل منجر شد،
هم عاشقانه ترین، هجر روزگارش بود؟
چشید هرچه که می شد کشید، از عالم
کشیده و لگد و تازیانه خوارش بود
همه شهید شدند و رها ز غم، اما
برای زینب، این، ابتدای کارش بود
سوار بود به پای پیاده اش تا شام
و کوفه مات قدمهای استوارش بود
اگرچه فوج فوج، موجِ سنگ می آمد
در اوج فاجعه، در اوج اقتدارش بود
حقیقت از همه ی کاروان او می ریخت
و مهرهای سر نیزه، اعتبارش بود
علی میان فتاوای او عیان می شد
تمام علم لدنّی، در اختیارش بود
چه خطبه های عجیبی، به قلب ها می خواند
هزار آیه ی ناخوانده، در شعارش بود
چکاند خون خدا را به پای دین خدا
حقیقت است که اسلام، وامدارش بود
عقیله ایست که تفسیر روح قرآن است
زنی که وارث اندیشه ی تبارش بود
*****
نمی شود که ز زینب قصیده بی غم گفت
که بیت بیت همین شعر، داغدارش بود
کلمات کلیدی این مطلب :  حضرت زینب ، آل علی ، غریب ، ،

موضوعات :  آیینی و مذهبی ،

   تاریخ ارسال  :   1392/4/29 در ساعت : 23:28:20   |  تعداد مشاهده این شعر :  707


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

محمدرضا جعفری
1392/4/30 در ساعت : 14:41:43
سلام بر شما
و درود بر این تفکر خداپسندانه شما

دوستى آل محمد صلى الله علیه و آله و سلم از نشانه های ایمان عمیق شماست.. پس این روایت را به شما هدیه میکنم :

روایتى مشهور به «فاطمیات‏» در باب دوست داشتن آل محمدص: «... عن فاطمه بنت السجاد على بن الحسین زین العابدین علیه‌السلام عن‏فاطمه بنت ابى عبد الله الحسین علیه‌السلام عن زینب بنت امیر المؤمنین علیه‌السلام عن فاطمه بنت رسول الله صلی‌الله‌علیه‌و‌آله قالت: الا من مات على حب آل محمد مات شهیدا» «آگاه باشید هر كسى كه ‏بر دوستى آل محمد بمیرد، شهید است.
مجتبی نادری طاهری
1392/4/31 در ساعت : 15:10:22
سلام بر استاد جعفری بزرگوار
ما را چه به حب محمد و آل اطهرش(علیهم السلام) ما غلام آن درگاه هم نیستیم.
از نگاه پر از محبت شما و روایتی که بیان فرمودید سپاسگذارم
دعا بفرمایید
یا علی
رضا محمدصالحی
1392/4/30 در ساعت : 16:31:14
همه شهید شدند و رها ز غم، اما
برای زینب، این، ابتدای کارش بود


سلام قصیده ی جاندار و عزیزی است

دست مریزاد
مجتبی نادری طاهری
1392/4/31 در ساعت : 15:11:55
سلام بر استاد عزیزی بزرگوار
در شان بی بی که نیست اما اگر به نظر حضرتعالی زیبا هم باشد با عث افتخار بنده است.
ممنونم از لطفتان
یا علی
زهرا شعبانی
1392/4/30 در ساعت : 23:59:8
سپاس برادر
مأجور باشید انشاالله...
علی اصغر اقتداری
1392/4/30 در ساعت : 0:34:15
تمام سلسله ی عشق وام دارش بود
آفرین بر شما
قصیده ی مطنطنی بود برای بانوی صبر واستقامت
اجرتان با حضرتش
مجتبی نادری طاهری
1392/4/31 در ساعت : 15:5:30
با سلام
سپاس فراوان از نگاه سراسر لطفتان جناب استاد اقتداری
دعا کنید حقیر را
یا علی
حسین نبی زاده اردکانی
1392/4/30 در ساعت : 2:5:42
سلام و اجرتان با حضرت زینب.
به نظر این بیت نیاز به اصلاح وزنی دارد:
اگرچه فوج فوج، موجِ سنگ می آمد
در اوج فاجعه، در اوج اقتدارش بود
مجتبی نادری طاهری
1392/4/31 در ساعت : 15:7:47
سلام بر جناب نبی زاده کاشانی
اجر شما هم با بی بی زینب(س)
بله گمان می کنم شما درست می فرمایید احتمالا یک هجا اضافخ دارد..
از نگاه دقیقتان متشکرم
شاد و شاعر باشید
یا علی
زهرا شعبانی
1392/4/31 در ساعت : 0:1:35
سپاس برادر
مأجور باشید انشاالله...
مجتبی نادری طاهری
1392/4/31 در ساعت : 15:12:47
سلام بر خواهرم خانم شعبانی عزیز
ممنونم که افتخار دادید و خواندید
شاد و شاعر باشید
یا علی
فاطمه معین زاده
1392/4/30 در ساعت : 1:13:30
به نام خدا
سلام
به بوی معجرش انگار عشق می ورزید
تمام ثانیه ها چادرش دچارش بود.
زیبا بود ...
مجتبی نادری طاهری
1392/4/31 در ساعت : 15:6:8
سلام بر خانم معین زاده گرامی
ممنونم
نگاهتان زیباست
یا علی
بازدید امروز : 49,508 | بازدید دیروز : 31,480 | بازدید کل : 123,213,819
logo-samandehi