ماه من پشت در حادثه باید باشی
در بزن ساده ، نبایست مردد باشی
خواب دیدم که سَرِ آمدنت هرگز نیست
سهمم این است مگر رنج مجدد باشی
حال من بده شده و رو به وخامت رفته ...
رفتم از دست سزا نیست تو هم بد باشی
دیگر افتاده ام از پا نفسی در من نیست
که توهم دردد و غم و ناله ی ممتد باشی
پشت هر در زدنی دست و دلم می لرزد
فکرم این است که اینبار تو شاید باشی
به خدا بر سر اسمت شده دعوا برپا ...
حقت این است که اینطور سرآمد باشی
تو بیا توی غزلهای دل من بنشین
قسمت این است بدین گونه زبانزد باشی
م- شوریده 9/4/1390 سبزوار سید مهدی نژادهاشمی
موضوعات :
تاریخ ارسال :
1390/4/10 در ساعت : 16:30:26
| تعداد مشاهده این شعر :
1634
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.