ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



هفتمین جهت

هفتمین جهت      

             (نذر امام موسی کاظم-ع)

ای هفتمین جهت، جهت خارج از فنا
صدها جهت به سمت تو پیوسته از بقا

خورشیدها به کوی تو حیران، چو آینه
آیینه ها طفیل تو از مشرب صفا

رونق فرونهاد نوای هزارها
هر جا قنوت دست تو بگرفت ربّنا

بگذشتی از حصار فلک، لیک مانده است
چشم کلیم، بر ید بیضا و اژدها

منشور صبر و طاقت تو، مهر بی حساب
مستور حلم غربت تو، فطرت وفا

بغداد و بصره، یا که مدینه، مراد نیست!
جایی نبوده تا نرود، شهرت شما؟!

توحید غنچه کرد میان لبان تو
آتش اگر نهاد به دل، زهر جانگزا

ماتم گرفت چشم فلک، همقرین اشک
وقتی که زهر قامت خورشید کرد، تا

می سوزد از شرار غمت، چون کلیمِ دل
سینای غم کنار غزل کرده ام به پا!

***
مکتب شعر دینی
مکتب شعر امامیه
سیدعلی اصغرموسوی
 قم- 1388
---------------------------------------------------

غربت کاظمین 1  
                          {  نذر امام کاظم(ع)}

آتش نشانده بر دل، اندوه تو شبانه
می سوزد اشکهایم، زین داغ عاشقانه
گویی غم دلت را، میبینم آشکارا
در بصره یا که بغداد از غربت زمانه
تو خسته از غریبی، زندان ولیک بسته
با غربت نگاهت، پیوند جاودانه
 نه طاقتی به ماندن، نه اشتیاق رفتن
نه خلوتی مقدس در حجم هیچ خانه!
اما غم غریبی دارد همیشه داغی
از جنس لاعلاجی از جنس بی بهانه
مولا به ناله سوگند! مولا به مویههایم!
پروانهی غزل هم گم کرده آشیانه
از کاظمین تا قم، پیچیده عطر یادت
در گوشه گوشهی دل، پیوسته عاشقانه
گاهی به فکر بغداد، گاهی غم شکنجه ست
گاهی به فکر داغت، در خون زده جوانه
زندان خسته از شب، زنجیر گشته خونین
دارد حکایتی تلخ، از خشم تازیانه
تسبیح می شمارد در داغ تو دل من
یا می دهد تسلّی، این اشک دانه دانه

***
سیدعلی اصغرموسوی
قم-  1380
------------------------------------------------

خاطرات ناب            
                           تقدیم به امام خمینی(ره)

بعد از این با یاد تو، مهتاب میماند به جا
کهکشانی شعله، در سیماب میماند به جا

بعد از این شوری سراپا گرم از احساسها
در زلال گریههای آب، میماند به جا

غفلت آیینان آیینه شکن را، فهم نیست
از شهود آن چه در محراب، میماند به جا

شعله خویان را بگو در سینهی پروانهها
از جماران خاطراتی ناب، میماند به جا

فصل بیداری خدایا، چشمهامان را مبند
کاروان با غفلتی، در خواب میماند به جا!

**
بعد از این در خاطر هر شب شکن، تا صبح وصل
آسمانی تا ابد مهتاب، میماند به جا!
****
سیدعلی اصغرموسوی
 قم- 1372
.....



   تاریخ ارسال  :   1392/3/14 در ساعت : 20:6:47   |  تعداد مشاهده این شعر :  1186


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

محمد شکری فرد
1392/3/14 در ساعت : 23:50:31
سلام استاد موسوی...
غزل های بسیار زیبایی خواندم و آموختم...

ساق اولاسوز اوستاد...

زنده باشید.
سید علی اصغر موسوی
1392/3/15 در ساعت : 2:53:47
جناب شکری معزز
عظم الله اجورنا و اجورکم
حق سنه پناه السون
چوخ ممنون
حتما مقاله باره سینده بعدا عرض ایلرم
التماس دعا
مهشید رهبری
1392/3/15 در ساعت : 21:27:13
درود بر استاد عزیز
بسیار زیبا،قلمتان در راه حق انشالله.
سید علی اصغر موسوی
1392/3/16 در ساعت : 3:30:5
سلام علیکم
سپاس از محبتتان
موفق باشید
محمد یزدانی جندقی
1392/3/15 در ساعت : 0:14:14
سلام بر شما سید عالیقدر جناب استاد موسوی شاعر فرهیخته اندیشمند
و محقق در مکتب شعر دینی
ای هفتمین جهت، جهت خارج از فنا
صدها جهت به سمت تو پیوسته از بقا...
هر سه اثر ماندگار و تاثیرگذار است مستفیض شدم
در پناه حضرت حق سلامت و پایدار بمانید التماس دعا
سید علی اصغر موسوی
1392/3/15 در ساعت : 2:48:28
استاد جندقی معزز

سلام علیکم
عظم الله اجورنا و اجورکم
سپاس از محبتتان
که همیشه آکنده از حسن نظراست
امیدوارم لیاقت این تمجیددرمن بوده باشد!
گرچه کریمان را حسن نظر بالذات است.
حق نگهدارتان
سید نقی عباس «کیفی»
1392/3/19 در ساعت : 1:53:58
با سلام و ادب
مانند همیشه شعرهای بسیار زیبایی از شما خواندم! بویژه ابیات زیر فوق العاده اند:

رونق فرونهاد نوای هزارها
هر جا قنوت دست تو بگرفت ربّنا
***
آتش نشانده بر دل، اندوه تو شبانه
می سوزد اشک‌هایم، زین داغ عاشقانه
***
فصل بیداری خدایا، چشم‌هامان را مبند
کاروان با غفلتی، در خواب می‌ماند به جا
بعد از این در خاطر هر شب شکن، تا صبح وصل
آسمانی تا ابد مهتاب، می‌ماند به جا

سلامت باشید
والسلام و با احترام
سید علی اصغر موسوی
1392/3/19 در ساعت : 2:11:16
سلام
اهلا و سهلا
خوشحالم که بازهم شما را در سایت می بینم
امیدوارم مثل همیشه موفق و پیروز باشید
یا حق
مرضیه عاطفی
1392/3/15 در ساعت : 12:10:3
سلام استاد سید موسوی
به حق که نیکو سرودید غزل ارادتمندی تان را
ماجور همیشه ی نگاهشان باشید.

یا علی(ع)
سید علی اصغر موسوی
1392/3/15 در ساعت : 17:3:34
سلام علیکم
عظم الله اجورنا و اجورکم
سپاس از بذل توجه تان
درپناه حق باشید
امین نوراللهی (فریاد)
1392/3/14 در ساعت : 20:36:30
زندان خسته از شب، زنجیر گشته خونین
دارد حکایتی تلخ، از خشم تازیانه
تسبیح می شمارد در داغ تو دل من
یا می دهد تسلّی، این اشک دانه دانه
سید علی اصغر موسوی
1392/3/15 در ساعت : 2:47:30
عزیز گرانمایه
سلام علیکم

عظم الله اجورنا و اجورکم

سپاس از محبتتان که همشه شرمنده ام می کنید
حق یاورتان باد
علی اصغر اقتداری
1392/3/15 در ساعت : 17:59:32
سلام جناب موسوی عزیز!
باز هم بادست پُر و باسه غزل شیوا آمده اید. غزل های جهت دار ودرمندانه از غربت امام کاظم (ع)وغم نامه ای در سوگ حضرت امام(ره)
از ابتدا تا انتهایش را خواندم ولذت بر دم.
فقط یک سوال:
گاهی به فکر بغداد گاهی غم شکنجه ست
گاهی به فکر داغت در خون زده جوانه
چه چیز در خون جوانه زده است ؟
فکر داغت؟ پس چرا گاهی به فکر داغت ؟ این به در این میانه چه کاربردی دارد ؟
برای بنده روشن بفر مایید
سید علی اصغر موسوی
1392/3/16 در ساعت : 3:44:7
سلام بر جناب اقتداری معزز
عظم الله اجورکم
**
استاد گرانمایه

این شعر در حقیقت فقط برای نجوایی در داغ شهادت ایشان سروده شده و هرم موسیقاییش بیش بیشتر در نظر بوده تا ساختار فنی اش !

این ابیات تقریبا {حدیث نفس }در شرح سوگ و داغ مولاست و از بیت ماقبل (همین بیت از کاظمین تاقم) شروع می شود:

مولا به ناله سوگند! مولا به مویه‌هایم!

پروانه‌ی غزل هم گم کرده آشیانه

از کاظمین تا قم، پیچیده عطر یادت

:در گوشه گوشه‌ی دل، پیوسته عاشقانه

گاهی به فکر بغداد، گاهی غم شکنجه ست

گاهی به فکر داغت، در خون زده جوانه

***

در حقیقت مرور عطر یاد حضرت در {دل} است و از ذهن گذراندن وقایع بغداد و شکنجه از سویی و از سوی دیگر،درخون جوانه زدن و حالت سم در خون حضرت را ، با خون دلم(دلخونی ام )

خواستم تداعی کرده باشد. (چون خودم هم در قم زندگی می کنم و با ایهام به کار برده ام )

به زبانی دیگر : می خواستم دست و پا زدن {{دل }}در غم حضرت (ع) را بگویم.

امیدوارم توانسته باشم از عهده ی پاسخ برآیم.

سپاسگزارم از توجه تان

حق یارتان
بازدید امروز : 26,727 | بازدید دیروز : 31,480 | بازدید کل : 123,191,038
logo-samandehi