ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



شعرهایی از دفتر پیچ امین الدوله و باران در اینترنت/ علی رضا قزوه


۱

برفی که این زمستان ببارد شاعرتر است

زمستان امسال عاشق تر

من بارانی تر

چرا که یکی از ما

دیگر برف را نمی بیند



۲

چقدر استخوان شکسته ی باد ریخته

در منجیل

چقدر گریه ی زیتون

رفته با سپیدرود...

چقدر خنده ی ما

شنیده می شود این شبانگاهان

از شانه های همین شیطان کوه.



۳

ما همه

سرانجام خم می شویم

بر درگاه امامزاده ای

و می شکنیم

کنار سنگ مزاری

و عکس یادگار می گیریم با کسی

به نام کوچک مرگ.

۴



ایمیل ها را باز نمی کنم

ای کاش باز

پاکت هایی

با دستخط آرش باران پور می رسید

که تمبر آن باران بود

و کاغذش از پاکت سیگار رهگذران



۵



تو فرشته ی سرگردانی

در سایت های مجازی

تو

بارانی حقیقی

که سر در آورده ای از اینترنت

اگر برق نرود

این خانه را سیل خواهد برد...



۶



ما همه غافلگیر شدیم

صبحی زلزله آمد در آسمان

و بعد همه

پرتاب شدیم به گوشه ای

و از یک جا سردر آوردیم

یکی مثل تو از چت روم

یکی مثل من از همین سایت.



۷

زمین در مداری خاص می چرخد

و بادها در مداری خاص

انسان روزگار من نمی چرخد

ایستاده

در بی مداری خیابان ها

و دست تکان می دهد

برای فاضلاب ها...



۸

در روزگار مریضی های سختیم

وقتی درخت دیسک گردن دارد و

رود دیسک کمر

حتی نسیم که می گذرد

فشارخونش افتاده است

و توفان

فشارش مدام بالا می رود

و آسمان

و آسمان

آسم گرفته و سرسام

از دست موج ها...

.....................
.....................

۹

او ابتدا اجزای کلام را در هم ریخت

بعد سطرها را حذف کرد

و بعد شعرها را

او حالا سبک تازه ای آورده است

او قادر است با پاک کن بنویسد

و با مداد پاک کند



۱۰

او اقتدار عجیبی دارد

در جذب واژه ها

و واژه ها همه از او فرمان می برند

به مرگ می گوید گورت را گم کن

به زندگی می گوید بمیر

و هر وقت از تمرد واژه ای عصبانی باشد

زنگ می زند به پلیس صد و ده



۱۱

شاعر یک صندلی خواست

یک صفحه سپید کاغذ

بر کاغذ نوشت صندلی

و بر صندلی نوشت کاغذ

و اتفاق تازه ی خود را جشن گرفت.

او امروز می خواهد برعکس

بر صندلی وارونه بنشیند

و عکس بیندازد

بی دوربین...



۱۲

امروز شاعر ما اتوبوس را

در کیف جیبی اش پنهان کرد

جاده را ایمیل کرد برای دوستش

راننده ی تاکسی

دوباره می گوید :

رسیدیم

پیاده شو پسرم...

خدا به جوانی همه شان رحم کند

انگار شاعرند...
کلمات کلیدی این مطلب :  شعرهایی ، از ، دفتر ، پیچ ، امین ، الدوله ، و ، باران ، در ، اینترنت/ ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1390/4/7 در ساعت : 15:28:28   |  تعداد مشاهده این شعر :  1978


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

حمیدرضا اقبالدوست
1390/4/8 در ساعت : 11:40:58
سلام / از شعرهای زیبایتان بسیار لذت و استفاده بردم /پاینده و شاد باشید استاد /
مصطفی پورکریمی
1390/4/7 در ساعت : 16:34:6
سلام به دکتر قزوه ی عزیزی که :

او حالا سبک تازه ای آورده است

او قادر است با پاک کن بنویسد

و با مداد پاک کند

و درود به شاعر کوچه های شهادت که :

به مرگ می گوید گورت را گم کن

به زندگی می گوید بمیر

و دغدغه هایش همه ی آنهایی هستند که مسافر جاده های زندگی اند:

خدا به جوانی همه شان رحم کند

انگار شاعرند......
فاطمه صمدی (مهتاب)
1390/4/8 در ساعت : 11:51:31
سلام استاد.
چه باران دلنوازیست سروده هاتون بر خاکِ تشنه ی جانمان
ابدی باشید
عباس خوش عمل کاشانی
1390/4/7 در ساعت : 17:10:21
عباس خوش عمل
امروز دلش می خواست بمیرد
مانند آرش باران پور
تا نامش در شعر قزوه بیاید
وماندگاریش را
در تاریخ ادبیات معاصر جشن بگیرد!!!

.........
شما زنده باشید. ما که در روز مرگ مطبوعاتی تان در آن شوخی بچه های کیهان با شما برایتان دو شعر گفته ایم. البته طنز اخوانیه است با مطلع کیهان خجسته پیکی ست مرقاصد اجل را... کشتند و زنده کردند عباس خوش عمل را ... اگر کم است حاضریم باز هم بگوییم و انگار در شوخی های دوستانه اتاق گفتگو باز هم چیزهایی گفته بودم که خودم ندارم...
حامد صافی
1390/4/14 در ساعت : 14:30:8
سلام سوال دارم که این سروده ها در قالب سپید است یا موج نو یا... چون به هیچ وجه ویژگی های شعر سپید را نداد اما زیبا بود پایدار باشید
عبدالرحیم سعیدی راد
1390/4/7 در ساعت : 18:34:4
سلام استاد. آرش بارانپور خيلي چسبيد به دلم. يكباره دلم برايش تنگ شد. شما زنده باشد و تندرست.
بازدید امروز : 36,387 | بازدید دیروز : 31,480 | بازدید کل : 123,200,698
logo-samandehi