غزلي تقديم به استاد محمد قهرمان(روحش شاد)
رفتي ولي در چشم من يك رد پا مانده ست
در غربت اين جاده ها يك آشنا مانده ست
تو رفته اي از شهر اما كوچه ها گرمند
گويا هنوزم از تو مقداري صدا مانده ست
تو مرجع ِ تقليد در شعر و غزل بودي
حالا تيم است و كناري بي صدا مانده ست
در خانه ام مانند شهرم بوي خوب توست
زيرا از آن پيراهنت يك تكه جا مانده ست
بعد از تو از خود دور ماندم - دور- خيلي دور
آن قدر دورم كه نمي دانم كجا مانده ست
مجتبي اصغري فرزقي (كيان)