در ایام میلاد دختر پیامبر نشد که اینجا بیام و......... حالا   :
	تو ماه ! ماه ِ منیری ! چگونه از تو بگویم؟
	تو آفتابـــ ضمیری ، چگونه از تو بگویم ؟
	به راه حضرت حیدر ، چه رنج ها که کشیدی
	تو ابتدای غدیری ! چگونه از تو بگویم ؟
	تو در کنار علی و ... قلم چگونه نلرزد؟
	تو در کنار امیری ! چگونه از تو بگویم؟
	تو بازتاب نبوت ! توئی بهانه ی خلقت 
	اگر تو خیر کثیری ، چگونه از تو بگویم؟
	سلام سیده بانو ! بگیر دست دلم را...
	اگر تو دست نگیری ، چگونه از تو بگویم ؟
	زنی شبیه تو هرگز ، نیامده ست به دنیا
	سلام سیده بانو ! سلام حضرت زهرا
	تو نور چشم خدیجه ، تو عاشقانه ی احمد
	تو هدیه ای ! تو عطیه ! تویی یگانه ی احمد
	تو آمدی که ببارد هزار آیه ی رحمت...
	از آسمان مدینه ، به روی خانه ی احمد
	در اوج درد زمانه...و بغض های شبانه
	تو آمدی که نماند غمی به شانه ی احمد
	همیشگی ِ معطر! ...دلیل ِ سوره ی کوثر !
	بهشت اول و آخر...! گل یگانه ی احمد
	تویی که روح جهانی، نه در مکان و زمانی
	تو امتداد ِ خدیجه ...تویی نشانه ی احمد
	تو منشا برکاتی ... دلیل محض ِ حیاتی
	ستاره ای... که نشان ِ رهایی از ظلماتی
	عزیز درگه رحمان ! انیس حضرت حیدر
	تویی به پاکی و تقوا، ز هر که آمده ، برتر
	به پاکدامنی تو ، نیافریده کسی را...
	همان خدا که برایت نوشت سوره ی کوثر
	گل همیشه بهار ِعلی شدی و دل ات را..
	خدا کند که نبیند شبیه ِ مریم ِ پر پر
	به کودکان تو داده خدا چه قدر بلندی
	یکی غریب مدینه ...یکی مسافرِ بی سر 
	به زینبین تو داده چه قلب های صبوری
	شبیه حضرت بابا ، شبیه حضرت مادر
	چراغ روشن شب ها ! شریفه همسر مولا
	سلام فاطمه بانو ! سلام ام ابیها...
	تویی حدیث نجابت ، تو آیه آیه نسائی
	شبیه سوره ی نوری... پر از حدیث کسایی
	در بهشت به دست تو باز می شود ...آری
	کلید دار بهشتی ...که بهترین ِ خدایی
	تو دختری به محمد...تو همسری به علی و..
	چه با شکوه و چه زیبا : تو مادر شهدایی
	جهان بدون تو هرگز نبوده است و نباشد
	دلیلِ بودنِ دنیا ...دلیل بودنِ مایی
	دوای درد زمینی....تو بی نظیرترینی
	در این سیاهی ظلمت، طلوع صبح شفایی
	چگونه از تو بگویم ؟ تو ناشناخته ماندی
	به "هل اتی" قسم امشب مرا به گریه کشاندی