ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



پروانگی
هنوز پاپیچ دلم می شود
غزلکی که در دفترچه ی خاطرات تو
رنگ از بهار می گیرد
و دغدغه های پاییزی مرا
اسپندوار
بر آتشخانه ی لاله های باژگون می ریزد
***
پروانگی را به من بیاموز
ای که در چشمانت
خورشید
شمعهای خاموشش را
به نام شمعدانیهای رواقت
روشن می کند
***
من همه ی هستی ام را
که در مشتی خاکستر خلاصه می شود
رنگ از حریر آتش می بخشم
و پایفرش بهارزایی لبخند تو می کنم
من تا مرگ
فاصله ها را
با مساحت عشق پر می کنم
هنگام که ارتفاع زنجموره هایم
در دایره ی اشکها
شوره زار می شود
***
هنوز پاپیچ دلم می شود
غزالی که در چشمهای تو
غزلکهایش را
بر بال پروانه ها ترسیم می کند
من تا مرگ
فاصله ها را
طاق نصرتی از پروانه می بندم.

کلمات کلیدی این مطلب :  پروانگی ،

موضوعات :  عاشقانه و عارفانه ،

   تاریخ ارسال  :   1392/2/18 در ساعت : 20:36:18   |  تعداد مشاهده این شعر :  884


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

علی‌رضا پیش‌بین
1392/2/18 در ساعت : 23:5:10
با سلام به محمد حسین عزیز

خیلی خوب با کلمات منحصر به فرد.
اگر به جای ارتفاع ، شعاع یا قطر به کار می بردید با دایره مراعات بهتری می شد.
غزل هم کلمه ی مردانه تریست. ببخشید
علی اصغر اقتداری
1392/2/18 در ساعت : 23:14:0
آفرین بر شما این شعر شما نشان از تاین دارد که میل به جلورفتن دارید تمام تشبیهات آن بجا ودرست آمده است
مانا باشید
خلیل ذکاوت
1392/2/25 در ساعت : 20:46:9
سلام
لذت بردم، خیلی خوب بود
عاشقانه ای زنده و زلال و زیبا
آفرین
رضا اسماعیلی
1392/2/19 در ساعت : 21:17:41
سلام

پروانگی را به من بیاموز
ای که در چشمانت
خورشید
شمعهای خاموشش را
به نام شمعدانیهای رواقت
روشن می کند .
______________________

عاشقانه بسیار زیبایی است .
زنده باد .
هم اکنون 14 سال (شمسی) و 5 ماه و 12 روز و 10 ساعت و 42 دقیقه و 15 ثانیه است همراه شماییم 455798535.146 و زمان همچنان در گذر است ...
بازدید امروز : 5,310 | بازدید دیروز : 14,305 | بازدید کل : 123,451,597
logo-samandehi