ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



غزنی! چه سود از خبر پایتختی ات؟!
سلام دوستان!
اطلاع دارید که "شهر عزنی" از مناطق بشدت ملتهب افغانستان که شهرت و آوازه ای از دل تاریخ دارد ، اخیرا به عنوان پایتخت فرهنگی جهان اسلام انتخاب شده، اما این انتخاب در این شرایط که ما افغانها داریم
چند و چون زیادی با خود دارد که گوشه ای از حس ام را چنین انعکاس داده ام.

*****

حرف از بهار و "ابر نبار" است سهم تو    هرچه همایش است،شعار است سهم تو

صدباره هم بچرخد اگر فصل های سال     فصل خزان و گرد و غبار است سهم تو

باور نمی کنم که شکوهی ، تو ، داشتی      باور نمی کنی و  فشار است سهم تو

رنگ و زبان و سمت و نژاد است معرکه    جنگ میان ایل و تبار است ، سهم تو

خفاش ها ، به نور کم عادت نموده اند        در امتداد نور، فرار است،  سهم تو

خورشید را به جرم دمیدن ، ترور کرد       صبحی ندیده ای، شب تار است سهم تو

اسپار و یوغ و ماله جنگ است ، نی بهار   بمب، انفجار و زخم و شیار است سهم تو

یک دل غزل ، برای تو آهنگ کرده ام       بی طبله و رباب و سه تار است،سهم تو

غزنی ! چه سود؟ از خبر پایتختی ات،       جشنی به پاست از گل و خاراست سهم تو

از روزنی که نور چکید ،آمد این صدا        فردای خوب و امن قرار است سهم تو

نصیر مجاب
۱۰ ثور ۹۲
======
اسپار و یوغ و ماله = ابزار شخم زدن
کلمات کلیدی این مطلب :  شعر - غزنی - سهم تو - نصیر مجاب - پایتخی ،

موضوعات :  اجتماعی ، سایر ،

   تاریخ ارسال  :   1392/2/11 در ساعت : 12:37:53   |  تعداد مشاهده این شعر :  881


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

دکتر آرزو صفایی
1392/2/11 در ساعت : 13:14:13
درود بر شما
سروده ی زیبا وقابل تاملی است
دست مریزاد

============

ممنون خانم دکتر صفایی

لطف می کنید و مهربانید.
مرضیه عاطفی
1392/2/11 در ساعت : 13:4:30
با سلام خدمت شما

غزلی زیباست

"خفاش ها ، به نور کم عادت نموده اند/در امتداد نور، فرار است،سهم تو"



اما بیت 6پایان مصرع اول دچار یک لغزش وزنی شده.

در بیت یکی مانده به آخر، مصرع دوم مقداری چینش کلمات باعث پیچیدگی مفهوم شده است.



صراحت کلامم را ببخشید. چیزی جز نظر شخصیم نیست!



در پناه خداوند پیروز و برقرار باشید!
==============
تشکر خانم عاطفی! از دقت نظرتان.
علی رضا آیت اللهی
1392/2/12 در ساعت : 10:20:31
سلام به شاعر ارجمند و گرامی

عالی است ، عالی است ، عالی است ...

من به ندرت هجوبه ها را می پسندم ؛ امٌا این یکی زبان مردم تحت ظلم و ستم افغانستان است...

زبان قاطبه مسلمانان جهان است

زبان یشرٌت است که بنام آن بر بشر ستم می کنند .

استوار و پایدار باشید انشاء الله

===========

سپاس استاد!
من هم خیلی دوست دارم که جنبه های مثبت و خوب و زیبا بچربد بر کمبود ها و ستمها در جامعه جنگ زده ما. ولی چه می شود که نمی شود دل را قناعت داد.
بهر حال ممنونم حضرت استاد.
سید حکیم بینش
1392/2/15 در ساعت : 18:21:18
مجاب عزیز از شعرت لذت بردم. تبریک می گویم از اینکه فضاهای نو ره کم کم تجربه می کنی. موفق باشی عزیز برادر

========

تشکر بینش جان دوست محترمم.
حمیده میرزاد
1392/2/11 در ساعت : 19:4:10
سلام بر شاعر هموطنم
بسيار زيبا وخواندنى....

خصوصى
در بيت ششم مصراع اول اگر اشتباه نكرده باشم لغزش وزنى
وجود دارد
خورشيد را به جرم دميدن ترور كرد
بهتره بنويسيد
خورشيد هم به جرم دميدن ترور شده است
البته جسارت بنده را به بزرگوارى خودتان ببخشيد

=============

تشکر خواهر مهربانم خانم میرزاد از اینکه وقت گذاشتید برای شعرم.
ممنونم.
فکر کردم مختصر کسری وزن را با مکث در قرائت جبران شود اگر در مورد پیشنهادی که بزرگواری کردید، امتحان کردم و "شده است هم زیادی سنگین می شود.
بازهم ممنونم و امید که بازهم از دقت توجه تان بهره مند باشم.
ابوالقاسم افخمی اردکانی
1392/8/8 در ساعت : 8:42:14
سلام و درود
بسیار زیبا و شکیل سروده اید
پیشنهاد می شود بجای "ترور کرد" در مصرع اول بیت ششم بنویسید "ترور کنند" تا هم مشکل وزن برطرف شود و هم اشکال معنایی و مضمونی حادث نگردد...
موید باشید
بازدید امروز : 819 | بازدید دیروز : 7,315 | بازدید کل : 124,222,862
logo-samandehi