سلام به شاعر ارجمند و گرامی
می بینم که چه علاقه ای به بحر عروضی رمل دارید که ، اگر اشتباه نکنم ، غزل قبلیتان در بحر رمل مسدٌس مقصور بود ؛ و این غزل در بحر رمل مثمن مقصور .
این چند غزلی را که اخیرا" آورده اید خوانده ام و مستفید شده ام ؛ امٌا تخصص و حتی استادی جناب عالی در کاربرد ایماء و اشاره هائی که غالبا" به ایهام هم ختم می شوند تفکری بسیار والا برای قضاوت می طلبند که اظهار نظر کمترینی چون اینجانب را بر آنها دشوار می سازد :
« قلب سالم میرساند خون به عشق
حال ما گوینده تدبیر ماست »
که شاید این بیت بیان حال شاعر در شاعرانگیش نیز باشد ؟! .
در هر بیت و گاه حتی در هر مصراعِ اشعار جناب عالی یک دنیا معنا نهفته است .
در شکل و قالب ، نیز به حدٌی زیبا و لطیف می سرائید که اگر در وزن و قافیه شعری جناب عالی اشکالی وجود داشته باشد خود به خود مستتر و مورد غمض خواننده ی مشتاق و شعر شناس قرار می گیرد .
« ما برون را در گل و بستان خود
دیده ایم و حاصل تغییر ماست »
استوار و پایدار باشید انشاء الله .