گاهی در شعر با مضامین ومحتوایی روبرو هستیم که در خدمت قافیه قرار گرفته اند یا بهتر بگویم در بسیاری از اشعار می بینیم که همه ی شعر از قافیه تبعیت می کند.اما در این شعرتمام واژه ها در خدمت محتوا ومضمون قرار گرفته است طولانی بودن طول مصراع ها از نظر استفاده کردن به جا ازوزن وهمچنین کند بودن ریتم وزن باعث شده است تا وقتی مخاطب به پایان مصراع می رسد با شنیدن وخواندن واژه ی بیا نوعی از انتظار را تجربه کند که سرشار از تصاویر تجربه شده توسط خود مخاطب است.
میگوید شب باش ودر همین آغاز مخاطب شب را باتمام ویژگی هایش حس میکند والبته اولین حسی که به مخاطب می دهد تاریکی است و درعین این تاریکی صحبت از نور است در حقیقت شاعر میگوید تو نور هستی واز درون تاریکی با تعبیر ادامه ی یک کهکشان
مقصود خودش را به ذهن می رساند همچنین در مصراع دوم بیشتر به این نکته تاکید می کند:از پشت پرده های سیاه جهان
.به نظر میرسد شاعر با آوردن شب در ابتدای بیت از روی عمد دارد مارا با ارزش آنچه دارد از پشت پرده های سیاه و از ادامه ی کهکشان فرا می خواند روبرو می کند. این پیچش تعمدی تصاویر شروعی زیبا به شعر بخشیده است.
در بیت دوم هم به نظر میرسد شاعر با همان نگاه پیش می رود وبالانشین در ابتدای مصراع با افتادگان در مصراع دوم همان تقابل را ایجاد می کند ولی به نظر من در این بیت شاعر نتوانسته است به موفقیتی که دربیت پیشین دست یافته است برسد.هرچند مصراع دوم این بیت بسیار تاثیر گذار است.ویژگی دیگری که در این بیت ودر مصراع اول بیشتر دیده می شود هم حروفی یا واج آرایی است که به نظر من مقداری درنشست تصاویر زیبای ایجاد شده به ذهن مخاطب خلل ایجاد کرده است
اما در ادامه ی شعر و در بیت سوم اوجی که در بیت اول بود به شعر برمی گردد وبا پیچ وتاب دوباره ی تصویر وتغییری در عادت همیشگی طبیعت، مارا با فضایی دیگرگونه روبرو می کند.ما عادت داریم بشنویم باران بیا یا باران می آید وحرکت عمودی باران براساس قانون جاذبه به سمت پایین را همیشه در ذهن مجسم می کنیم ولی در این بیت قانون راتغییر میدهد وباران در رفت وبرگشتی هنرمندانه در هیات رنگین کمان از چشمان عاشق بیرون امده است.
در بیت بعد تصویری که از آیینه به دست میدهد به جای انکه دیدنی باشد شنیدنی است.کاربردآیینه به عنوان یک جزء تصویری، اینجا نموددیگری پیدا می کند و یک ارتباط شنیداری برقرار می کند.اصلا من به این نکته کاری ندارم مخاطب چگونه به آیینه نگاه میکند یا تعبیر محتوایی ومعنایی آیینه در مصراع اول چیست ولی هرچه باشد ارتباطی بین تصویر وکلام ایجاد کرده است.شعر موفق شعری است که واژه ها بیش از یک کاربرد داشته باشند در شعر.باید جان واژه ها در شعر بریزد.باید هر واژه به چندین مولفه تصویری،آوایی،شنیداری... بیانجامد.
در بیت پایانی هم تصویری از جاده ترسیم می شود وآمدن ورفتن در دومصراع آخر تصویری زیبا از جاده بدون ذکر نام ارائه می کند اضافه بر این مخاطب از ابتدا با تکرار ردیف بیا آمادگی دارد تا در جاده ی انتهایی شعر به انتظار بنشید وبا شاعر از پیش آمدن یار کنار برود وان دورتر ها را به تجربه بنشیند واز ان فاصله ی دور به تماشای آمدن مطلوب ویار بنشیند.
شعرتان سرشار وجانتان شوریده باد.برای شاعر عزیز سلامتی وشادی آرزو دارم.یاحق