شعری بود درد مندانه وروشنگر . س=یدی سپید رو! به اندازه ی یک غزل تلخ وشاید بهقدر یک قصیده ی بلند حرف داشتن حرف هایی از جنس حسرت کلماتی از گونه ی اعتراض .واژه هایی به زمختی اندوه . غمی شیرین به جانم ریخت با این شعر ناموزون!! مانا وسلامت باشی
|
ممنونم از حضور مستمرتان پای دلنوشته هایم استاد/از این شعر زیبا نیز لذت بردم
|
سلام استاد نازنین دست مریزاد محظوظ شدم زندگی ، نشاط ، بیداری ، طراوت و شادابی ، ارمغان هوای آزاد است ،
|
سلام استاد.... بسيار زيبا... كاش به همين آسانى بود ... آسان نيست كه دلمردگى ها را به يكباره از خود دور كنيم دنيايتان زيبا باد..
|
درود بر استاد عزيز :اميد هواى صحت در فضاى خانه ى تان باشد انشا الله كه خوب باشيد دلم براى حضرت خيلى تنك شده بود شعر تان به حد استادى است استاد معزز مانا باد
|
سلام جناب استاد عزیز زیباست دلمان برای غزل های نابتان تنگ شده است استاد
|
سلام استاد.
حس وحال زیبای شعرهایت راخیلی دوست دارم.
یاحق
|
با سلام
مي سوزم
و مذاب مي خورم
ديدن درختاني در بهشت
كه التماس چيده شدن دارند
بر سوزش دردهايم افزود.
به نظر بنده پنجره فايده اي نخواهد داشت.
|
درود استاد زیبا سرودید قلمتان نویسا
|