سلام بر استاد محترم جناب آقای روحانی
این شعر را با اجازه حضرت عالی به این صورت در اوردم نظر حضرت عالی چیست ؟
پرنده های زندگی
یکی یکی از قفس می پرند
آخرین پرنده با اشاره ای از جانان
در انتظار پرواز
وای اگر پر پرواز نیرومندی نداشته باشد
به هر حال این پاره ها عناصر شاعرانه متن حضرت عالی هستند که می توانید به شکل های مختلف از انها کارکرد بگیرید
<<<<<<<<<<<<<<<
سلام و عرض ارادت خدمت جناب ایزدی بزرگوار
از لطف حضور ، ابراز محبت و اظهار نظرتان سپاس بسیار
نقد های قوی و أثر بخش حضرت عالی را در دفاتر شعر دنبال می کنم و دوست دارم . شعر زیبای " مردی از قندهار " را که در دفتر شعرتان قرار داده اید ، خوانده ام ولذت برده ام . با وجودی که اکثر قریب به اتفاق نظرات شما را می پسندم ، نظری که برای تغییر شعر خودم " لحظه ها " ارایه فرموده اید به دلم ننشست و چندان موافق آن نیستم . آن چه که شما پیشنهاد می کنید هم از نظر محتوا و هم از نظر ریتم با شعری که من تقدیم دوستان کرده ام فرق دارد و به عبارت دیگر از دو جنس متفاوت است . شما سعی کرده اید کلمه ی جان را نیاورید و پرواز بلندش را در پشت وای تردید مورد سؤال قرار دهید . در حالیکه شعر من جان را پرنده ای چشم انتظار پرواز می داند که در انتظار اشاره ی جانان است و من نمی توانم در نوع پرواز آن دخالتی داشته باشم . به عبارت دیگر پر های پرواز جان من همیشه در شرایط عالی پرواز قرار دارد و من نوعی نمی توانم مانعی برای پرواز بلند این پرنده ایجاد کنم . بنا بر این از آنجا که اساس تفکر شعر و موسیقی درونی آن را به هم میریزد از قبول پیشنهاد تان معذورم . شاعرانگی ، فرزانگی و فرهیختگیتان مستدام