ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



گورستان

گورستان
 
گویا کسی!آه.. کشیده است
برمیخیزم
میرسم
کفشهایم را درمی آورم
فرقی نمیکند
در کدامین«خط موازی»
همراه خورشید
راه روم ...
 
می بینم
کسی! را بر دوش می آورند
می بینم
کسی! را بر دوش میبرند ...
 
می شنوم
کسی با کسی حرف میزند
کسی با ناله ی کسی سودا می کند
دندانهای کسی بسورنشسته است
باد آوازمیخواند
میکروفن درد! بالامی آورد
خاک درون چاه چشمهایم میریزد
بوی حلوا می پیچد
دستی پیش می آید
دهانم گشوده میشود
(تسلیت) از (زبانم) میریزد...
 
براه می افتم
تسلیت میگویم
می ایستم
تسلیت میگویم
براه می افتم
تسلیت میگویم
می ایستم
صدای آب درون ِ گوشم میریزد...
 
براه می افتم
تسلیت میگویم
می ایستم
تسلیت میگویم
براه می افتم
کودکی به دستهای من می خندد
دستی ریشه در خاک فرومیبرد
(پنجره ای
)گشوده میشود
چشمهایم می ایستند
کفشهایم می افتند!
ومی افتم ...


موضوعات :  اجتماعی ،

   تاریخ ارسال  :   1392/1/7 در ساعت : 23:16:40   |  تعداد مشاهده این شعر :  1151


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

علی حیدری زاده
1392/1/9 در ساعت : 2:34:55
سلام
فعل در آخر شعر های سپید از شاعرانگی کار می کاهد و آنها را به جمله های سالم دستوری تبدیل می کند ولی در اول جمله به شاعرانگی می افزاید

یا عرض معذرت پیشنهاد مثلا:
مقایسه کنید
می خندد به دستهایم. کودکی
گشوده می شود .پنجره ای
می ایستند. چشمانم
می افتند. کفشهایم

می افتم
من
من
من



قربانت
علی حیدری زاده
1392/1/9 در ساعت : 2:51:39
سلام

در این نوع کارها فعل در آخر مصراعها را به جمله های سالم دستوری تبدیل کرده و از شاعرانگی می کاهد
برای نمونه:پیشنهاد

می ایستند چشمهایم
می افتند کفش هایم

حیدری زاده
مهیار سنائی
1392/1/9 در ساعت : 15:24:59
جناب حیدری زاده بسیاربسیارمتین,سلام ودرودبرشما.

از لطف وحضورحضرتعالی بسیاربسیارممنون ومسروم.

وخرسندم که افتخارداده و دلگریسته ام را خوانش کرده ایید.

واز نکته نظرات حضرتعالی نیز ممنونم.

به روی چشم.

در هنگام چاپ حتما لحاظ خواهدشد.

زنده باشی.
بازدید امروز : 36,096 | بازدید دیروز : 31,480 | بازدید کل : 123,200,407
logo-samandehi