ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



نزدیک صبح / غزل


نزديك صبح بود : خدا بر زمين چكيد
و فصل سرخ رويش انسان فرا رسيد

دروازه هاي روز به تدريج وا شدند
وقطره قطره روي زمين زندگي چكيد

هر قطره آدمي شد و لغزيد روي خاك
هر قطره بنده اي شد و در گوشه اي خزيد

هر كس به گونه اي به وجود آمد از خودش
رنگ يكي سياه و رنگ يكي سفيد


***

شب خواب مانده بود و چشمان خیس شهر
هر لحظه انتظار تو را داشت مي كشيد

كه تو نيامدی و مرا باز شب گرفت
كه تو نيامدي و مرا مرگ مي وزيد

من آرزو شدم كه بيايد كسي كه نيست
اما چقدر گمشده من نمي رسيد!

باران گرفت ... و اتوبان خيس مرگ شد
بارن گرفت و بغض زمين را كسي نديد

اين زندگي چقدر حقيره ست و بي فروغ!
وقتی قرار نیست بیاید درآن اميد

دلگيرم از وجود خودم تا تو نیستی
دلگيرم از كسي كه مرا بي تو آفريد!

مرداد84
پیمان سلیمانی


   تاریخ ارسال  :   1392/1/2 در ساعت : 1:13:41   |  تعداد مشاهده این شعر :  1030

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

نام ارسال کننده :  پیمان سلیمانی     وب سایت ارسال کننده
متن نظر :
ممنون خانم مستشار نظامی ممنون آقای اردکانی سال نو بر شما هم مبارک
نام ارسال کننده :  پیمان سلیمانی     وب سایت ارسال کننده
متن نظر :
ممنون خانم مستشار نظامی ممنون آقای اردکانی سال نو بر شما هم مبارک
حسین نبی زاده اردکانی
1392/1/2 در ساعت : 11:37:4
دلگيرم از وجود خودم تا تو نیستی
باز آ که شاد داد زنم غم ز دل پرید
نغمه مستشارنظامی
1392/1/4 در ساعت : 12:19:31
سلام بر شما غزل زیبایی بود /سال نو مبارک
هم اکنون 14 سال (شمسی) و 7 ماه و 17 روز و 11 ساعت و 02 دقیقه و 23 ثانیه است همراه شماییم 461415743.143 و زمان همچنان در گذر است ...
بازدید امروز : 7,457 | بازدید دیروز : 10,303 | بازدید کل : 124,424,224
logo-samandehi