سلام بر استاد بزرگوار جناب موسوي
حقيقتا بحث هاي پيش امده ي اخير حقير را بر آن داشت كه مقداري در خصوص آسيب شناسي اشعار ديني (آييني )بينديشم مقاله استادانه جتاب عالي را هم چند بار خواندم و استفاده بردم واي كاش در اين مقاله حضرت عالي مقداري مرز تعقل و تخيل را در شعر آييني با مصداق روشن مي كرديد چرا كه به نظر مي رسد بعضي از اشعار اييني شاعران معروف نيز اين مرزها مخدوش شده است و اما به طور كل شما درست مي فرماييد كه همه معيار هاي شاعرانه صرف در بررسي شعر آييني كار ساز نيستند
با اين مقدمه خدمت شما چند سوال داشتم كه اگر جواب بفرماييد شايد بتوان از قبل ان دست به نظريه سازي و نهايت مطلبي تحت عنون اسيب شناسي ديني رسيد
1- در بسياري از اشعار اييني شخصيت محور معمول انگاري صورت مي گيرد مثلا همانطور كه يك شاعر از چشم و ابروي معشوق خودش صحبت مي كند در خصوص شخصيت هاي مقدس نيز همان گونه طي طريق مي نمايد نظر شما در اين مورد چيست
2-در دايره مقدسات خدا در مرحله اول پيامبر و بقيه معصومين در رتبه هاي بعدي قرار مي گيرند اگر شاعري آنقدر در ميدان تخيل و جريان ازاد ذهن كه لازمه شعر نيز هست غرق گردد و اين سنجش ها و رتبه ها رعايت نشود تكليف چيست
3-تلفيق تاريخ و حماسه در جريان صرفا شعر عالي است آيا در عرصه شعر آييني نيز مي توان دست به چنين تلفيقاتي دست زد به طور مثال باذل مشهدي در حمله ي حيدري در خصوص حضرت علي دست به داستان سرايي هايي شبيه شاهنامه مي زند كه در هيچ تاريخي نيامده است و به نظر مي رسد كه به لحاظ محتوايي شخصيت حضرت علي از يك شخصيت ديني و تاريخي به شخصيت افسانه محور تنزل يافته است
4-استفاده از زبان كوچه بازار كه در شعر غير اييني به قابليت اثر مي افزايند ايا در شعر اييني نيز منشا چنين هم افزايي هستند
5-جزيي نگري در شعر به لحاظ عينيت بخشي در شعر ويژگي مناسبي است اما به نظر مي رسد در اشعار اييني حصوصا اشعار آييني شخصيت محور توجه را از كل و محتوا دور مي كند و چيزي جز احساس انگيزي را در مخاطب باقي نمي گذارد مرحوم شريعتي مي گفت اينقدر در دايره شعر و نوحه بر بيماري امام سجاد تاكيد شده است كه بيماري چند ساعته ايشان در كربلا به كل زندگي ايشان تعميم يافته است و مردم مي گويند امام بيمار
6-يكي ديگر از جنبه هاي شعر فاقد از هر پسوند استفاده از احساس مخاطب است آيا در شعر آييني كه هدف گسترش اخلاق و الگو قرار دادن شخصيت هاي ديني است تكيه ي بيش از حد بر احساس و بيرون كشيدن برش هاي تاريخي كه فقط به جنبه هاي احساسي كمك مي كند فراموش شدن هدف اصلي كه الگو پذيري است نمي باشد مثلا مخاطب شعر اييني امروز از خوردن در به پهلو ي فاطمه زهرا بسيار آگاه است و يا از تشنگي امام حسين ولي از جنبه هاي معرفتي كمتر اگاه است
7-و نهايت اينكه شعر به عنوان يك مقوله پرتابي و غير قابل مهار با آيين به عنوان يك عنصر انديشيده شده تا چه حد مي توانند با يكديگر هم سازي مسالمت اميزي داشته باشند چرا كه در شرح و تفسير يك شعر اييني تا مي گوييم بابا اينجا پراكنده گويي صورت گرفته است شان منزلتها به هم خورد است جواب مي دهند برو بابا تو شعر امروز را نمي شناسي شعر اين ان قلت ها را بر تمي ابد
و وقتي كاملا از دايره شعر امروز كه كاملا نسبي گرا و تقدس زدا ست به موضوع نگاه مي شود و ضعف اثر بازنمايي مي شود مي گويند تو شعر اييني را بلد نيستي شرح و تفسير كني و اين جاست كه يك نظريه پردازي قوي در اين خصوص لازم است
اساتيد ديگر نيز اگر در اين خصوص و كلا آسيبهاي ديگر شعر اييني نظري دارند بفرمايند تا با يكديگر به يك نتيجه رسيده و نهايت عاقبت كار به خير ختم شود
خدواند جناب ضيايي و موسوي و ديگران را غرق رحمت خود كند كه زمينه ي اين بحث بسيار مهم و اساسي ر ا فراهم كردند