ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



سکوت را قدم زدیم........
و هشت سال آسمان سرخ را قلم زدیم
و در حضور ِ عشق .........درس صبر را رقم زدیم



و هشت سال خون  ِ دل ، و هشت سال پر زدن
و بعد کنج ِ حاشیه....... سکوت را قدم زدیم
 


مگر نگاه ِ آسمان نگاه آسمان نبود؟؟؟
مگر ندید خلوت ِ ستاره را به هم زدیم؟؟؟؟؟



هنوز سفره های ما از آفتاب خالی است
و باز نان ِ خشک را به دست خویش   نَم   زدیم


 
چه خط خطیست  دفترم .......عبوس و گنگ و شب زده
چه قدر  حرف ِ بیش و کم.........چه قدر  حرف غم زدیم
 
اکرم بهرامچی

کلمات کلیدی این مطلب :  سکوت ، را ، قدم ، زدیم........ ،

موضوعات :  سایر ،

   تاریخ ارسال  :   1391/12/12 در ساعت : 17:57:3   |  تعداد مشاهده این شعر :  1229


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

محمد یزدانی جندقی
1391/12/15 در ساعت : 11:57:18
سیمین بهبهانی غزل پردازی است که در شروع غزل با (واو) عطف اگر نگوییم اولین است یکی از اولین هاست او با غزلش را با با سه نقطه و سپس واو عطف اغاز می کند که در واقع دیگر واو شروع ///واو عطف نیست و یا واو عطف به همان نقطه چین بر می گردد وپذیرفتنی است نقطه نظر انتقادی حقیر در این غزل به تکرار چند باره این واو نیز بر اشاره دارد صرف نظر از این انتقاد یک غزل موفق را خوانش می کنیم
اجازه می خواهم این فرصت را غنیمت شمرده به پیشنهاد چند شماره پیش منتقد محترم در خصوص ورود به فضاهای تازه در نقد بر گردم انجا که صحبت از ورود به مباحث پدیدار شناسی است ورود به اینگونه مباحث اگر به صرف شناسایی این پدیدار ها به لحاظ تصویری و ذکر موفقیت یا عدم موفقیت شاعر در توالی و حرکت تصاویر باشد که به طور جسته و گریخته به خصوص توسط مدیر محترم بخش نقد جناب خصلتی و سیاوش پور افشار وحقیر به ان پرداخته شده است اگرچه توجه به این نشانه ها در رویکرد خاص و تحت تاثیر اصطلاحات نبوده است اما اگر مباحث تاویل ادبی مطرح باشد و پرداختن به پدیدار ها در یک اثر ادبی سوای از موثر و تعمیم فهم مطلب منتقد به مخاطب با روش پدیدار شناسی مورد نظر باشد
مشروط به این است که قلم نقداجازه ورود به مباحث هرمنوتیک را بیابد مباحثی که در تاویل نقد ادبی و تلفیق نشانه های پدیداری در نمای بیرونی با درونمایه های فلسفی انهم بیشتر از نوع غربی تحت تاثیر اموزه های مکاتب مختلف هنری است صرف نظر از این ///
پذیرش شاعر و ظرفیت شعر ها برای نقدهایی پیش آهنگ هم بسیار مهم است به نظر حقیر هنوز فضای نقد در این سایت وزین ادبی زمینه لازم برای ورود به این عرصه را ندارد این چند سطر را نیز به این علت نوشتم که به پیشنهاد مفید و موثر منتقد محترم بی توجهی نشده باشد
اکرم بهرامچی
1391/12/15 در ساعت : 18:56:34
سلام استاد گرامی جناب آقای یزدانی جندقی
بسیار سپاسگزارم از حضور خوب و ارزشمند شما و دوستان ادیب و ارجمند
نکات جالبی را اشاره کردید بهره بردم و آموختم .......
/و / شروع این غزل و تکرار آن اشاره به گذشت زمان های خاص و یاد آوری وقایع مربوط به آنهاست که بنظر من گویاست مطمئنا نظر و نقد همه ی ادیبان محترم برایم ارزشمند است/سپاس
صادق ایزدی گنابادی
1391/12/15 در ساعت : 21:29:30
سلام بر شاعر محترم
اين شعر بيش از هر چيزي از تصاوير مجرد و نه عيني مثل درس صبر عبوس و گنگ رنج مي برد وانجا كه تصاوير اندكي به سمت عينيت پيش رفته است گرفتار عينيتي متوقف و ايستا است مثل اسمان سرخ هشت سال خون هشت سال پر زدن كه متاسفانه به هيچ سرانجام منسجمي دست نيافته است
تكرار هشت سال نيز به دليل همين تصاوير ايستا و متوقف آزاد دهنده به نظر مي رسد
شاعر براي رسيدن قافيه عجولانه عمل نموده و مصراعهاي دوم هر بيت با تسامح جور شده است
نهايت اينكه در خصوص جنگ اشعار و توليدات زيادي به عرصه هاي ذهني مخاطب وارد شده است و شعر گفتن در اين فضا كمي سخت به نظر مي رسد و فقر ذهني شاعر نيز در مورد تجربه هاي كسب شده در اين مورد خود ش را به خوبي نشان مي دهد و به همين دليل بعد از اين كه دو سه بيت اول كلي گويي وارد فضايي ديگر مي شود كه در به شعر در آوردن اين فضا نيز موفق نيست
نام ارسال کننده :  علیرضا آیت اللهی     وب سایت ارسال کننده
متن نظر :
سلام خبری خوش درباره سرکار عالی خواندم : بهاری اصل
علی‌رضا حکمتی
1391/12/15 در ساعت : 8:11:47
باسلام
زیبابود.
موفق ومویدباشید.
مصطفی پورکریمی
1391/12/12 در ساعت : 23:10:15
چقدر استادانه و زیبا بود درود بر شما........
محمد یزدانی جندقی
1391/12/12 در ساعت : 20:21:6
سلام خانم بهرامچی
غزل بسیار زیبا و پر محتوایی بود
هنوز سفره های ما از آفتاب خالی است
و باز نان ِ خشک را به دست خویش نَم زدیم
علی رضا آیت اللهی
1391/12/14 در ساعت : 12:32:43
سلام
زیبا بود ، به ویژه آخرین بیت ؛ امٌا کدام هشت سال ؟!
موفق و موید بوده باشید انشاء الله .
محمد شکری فرد
1391/12/12 در ساعت : 20:54:35
سلام خانم بهرامچی...غزل زیبایی بود...من معتقدم غزل هر چقدر کوتاه باشد می تواند با مخاطب بهتر ارتباط برقرار کند.

بسیار لذت بخش بود...

زنده باشید خانم بهرامچی.
بازدید امروز : 286 | بازدید دیروز : 19,763 | بازدید کل : 123,958,886
logo-samandehi