ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



اخراجی 1



يك شب از قلب خويش پرسيدم
من چرا از خدا نترسيدم؟
كي پرستنده ی خدا بودم؟
گرد اميال خويش چرخيدم
و بسان امام خود (ابليس)
به عبادات خويش باليدم
اي جواني! جواني آه نرو!
مست تو بودم و نفهميدم
آه! من باز خورده ام گندم
آه! من باز دانه برچيدم
مثل بابا بزرگ منتظرم
تا به دنيا كنند تبعيدم

 

 
کلمات کلیدی این مطلب :  عجب ، تکبر ، توبه ،


   تاریخ ارسال  :   1391/12/7 در ساعت : 11:49:57   |  تعداد مشاهده این شعر :  1425


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

محمد یزدانی جندقی
1391/12/7 در ساعت : 13:19:39
پدرم روضه رضوان به دو گندم بفروخت / ناخلف باشم اگر من به جویی نفروشم / شاعر این اثر همین کنایه طعنه امیز حافظ را در دوبیت زیر باز افرینی می کند
آه! من باز خورده ام گندم
آه! من باز دانه برچيدم
مثل بابا بزرگ منتظرم
تا به دنيا كنند تبعيدم
و با توجه به مرکز گفتمان با ) جوان ( به معنای عام خام و کم تجربه با کارکرد فعل ) نفهمیدم ) و ارجاع این نسبت به خود و تاکید لفظ خطابی ) ای ) این کنایه را نوسازی و هشدار های سازنده آن را بر یک تیپ اجتماعی وارد می کند انتقادی که با شدت کمتر اقشار دیگری را نیز در بر می گیرد که مهمترین انها زاهدان خشک ریایی و عابدان خود پرست هستند
و بسان امام خود (ابليس)
به عبادات خويش باليدم
که ارجاع نسبت به خود همچنان از نقاط قوت مفهوم است لحن شاعر و فروتنی بی مانندش بستر ساز تعمیم مطلب و راهگشای پذیرش حداکثری مخاطب است
در این مصرع :
اي جواني! جواني! آه نرو!
به جای جوانی دوم شاعر فرصت استفاده از کلمه دیگری دارد که ) ی ) جوانی در همزه ی الف ادغام نشود و مصرع به شیوایی بهتر در ضرباهنگ و توسعه بیشتر مفهوم برسد
حمید خصلتی
1391/12/9 در ساعت : 15:18:52
در نقد های جناب سیاه پوش بسیار شاهد بوده ام که ایشان قبل ار هر چیز به نقد محتوایی اشعار دوستان می پردازند واولویت ایشان در نگاه به اشعار دوستان برخورداری از محتوای عمیق وآموزنده است هر چند این نگاه به شعر یک نگاه همه جانبه نیست ولی هم قابل تامل است وهم دارای اهمیت ویژه ای است این نکته را گفتم تا به این اشاره کنم که علاوه بر نگاه محتوا گرای منتقد محترم درآثار دوستان،اشعار خود ایشان نیز از همین شاخصه مهم بر خوردار است.شعر محتوا گرا شعری است که گویا بقیه ی شاخصه های فرمیک وزیبایی شناسانه شعر رافدای محتوا می کند والبته این نقصی در شعر نیست.
این شعر برای رسیدن به هدف متعالی اش که ارسال پیام ومحتوایی خاص به مخاطب است از پیچیده گویی ونگاه چند لایه به شعر پرهیز می کند وبه نوعی روایت پردازی صریح روی می آورد.این روایت پردازی نقاط قوت وضعفی در خود دارد.از مهمترین نقاط قوت آن درک درست مخاطب از پیام مورد نظر شاعر است که به خاطر نبود عناصر ابهام آور در شعر مخاطب را در اولین نگاه با خود همراه می کند وپیام اثر را به او بی واسطه منتقل می کند.امااز نقاط ضعف این گونه نگاه این است که به خاطر عدم استفاده شاعر از بسیاری آرایه ها شعر از نظر زیبایی عمق چندانی نداشته وگاه در حد نظم تنزل می یابد که البته در شعر شاعران بزرگ این نقیصه با درون مایه قصه هایی دلپذیر وهمه پسند رفع می شود.چیزی که در این شعر به خاطر کوتاه بودنش اصلا امکان نداشته است.در موردقالب شعر هم من منتقد محترم جناب ایزدی موافقم که برای گونه ی شعر محتوا گرا وروایی قالب مثنوی موفق تر است والبته پیشنهاد من این است که وزنی برای ارائه محتوا استفاده شود تا قابلیت استفاده از واژه های بیشتری در هر مصراع را فراهم آورد.
در مورد دو مصراع هم نکته هایی به نظرم رسید.نخست در جایی که از ابلیس به عنوان امام یاد می کند.چندان زیبا به نظر نمی رسد چون گوش مخاطب این واژه را درمعناهایی صد درصد مخالف باآنچه در این مصراع آمده شنیده است.
ودیگر واژه ی انتظار در بیت آخر این احساس را منتقل می کند که من که گندم خورده ام،من که دانه چیده ام با تعمد واز روی آگاهی وعلم به عواقب آن این کار را کرده ام که منتظر تبعیدم. برای شاعر فرهیخته پیروزی وبهروزی آرزومندم.یاحق
امیر سیاهپوش
1391/12/12 در ساعت : 11:38:9
سلام بر اساتید و فضلای عزیز و ارجمند
حقیقتا غالب نکات دوستان آموزنده است و حقیر بی هیچ تعارفی استفاده می کنم. چیزی جز سلامت و خیرخواهی در بیان دوستان ندیدم. مهمترین مسئله مورد توجه ربط بین محتوا و قالب است. حرف جدی و قابل بحث در این خصوص زیاد است. فی الجمله اینکه از نظر حقیر انحراف و سو برداشت بزرگی از این معنا در بین معاصرین هست که غالبا برای توجیه مقصودشان به سیره و سنت قدما استناد می کنند. انشاءالله سر فرصت، عرض خواهم کرد. الان به علت کسالت توان ادامه نوشتن ندارم. برای روشن شدن برخی از اغراض، باید دست کم دو صفحه توضیح بدهم.
ارادتمندیم
صادق ایزدی گنابادی
1391/12/9 در ساعت : 14:36:35
سلام بر شاعر محترم
بیش از هرچیزی محتوای این شعر مخاطب را درگیر می کند تکبر ستیزی درون مایه ی اصلی این شعر است که بنده نیز به شدت با ان موافقم و اعتقاد شخصی حقیر این است که خدواند کافر متواضع را بیش از مومن متکبر دوست دارد
و اما شاعر می توانست به عنوان یک دانای کل بر منبر نصیحت بنشیند و موعظه صادر کند در حالیکه در قالب روایت من را به جای ما نشانده است و از این جهت ارتباظ بهتر یا مخاطب بر قرار کرده است در حقیقت راوی با سخاوتمندی بار اعتراف ما را به دوش کشیده است
جناب اقای فرزقی که حقیر افتخار زیارت ایشان را در گناباد (شب شعر محرم ) البته از دور داشتم در خصوص وزن وقالب شعر نظر خواهی کرد ه اند که به نظر حقیر اگر برای روایت گویی از قالب مثنوی استفاده شود دست شاعر برای قافیه پردازی باز تر خواهد بود همجنین از وزنی که قدرت مانور شاعر در محور افقی شعر بیشتر می گشت
در مورد فقدان تصویر در شعر نیز با جناب فرزقی موافقم که البته باید بخشی از آن را به روایت گونگی شعر بخشید و می توانستیم همه ی ان را (فقدان تصویر ) نیز نادیده بگیریم در صورتیکه شکست روایت در شعر نبود و همچنین روایت به پایانی کامل و غافلگیر کننده منتهی می شد
شاعرانه ترین بخش شعر همان چهار مصراع پایانی است که جناب جندقی نیز به ان اشاره فرمود ه اند البته در خصوص باز آفرینی به اندازه ی پرکاهی با جناب جندقی از منظر یک شاگرد با استاد بحث دارم حقیر از خود شما اساتید بزرگ شنید ه ام که در اثرباز افرینی شده اثر واضح و روشنی از اصل داستان و یا ...وجود ندارد و به گمان حقیر واژگان پدر بزرگ گندم و نهایت تبعید در حقیقت روایت هبوط انسان را باز نویسی نموده است که حتما ارزش هنری کمتری از باز افرینی به خود اختصاص می دهد
پاره پایانی شعر (چهار مصراع پایانی ) می توانست به عنوان یک شعر کامل و خود بسنده در قالب قطعه ارایه شود چرا که ارتباط ذهنی با پاره های بالا ندارد
مطلب دیگری هم در مورد این شعر بگویم که البته شهودیست و ان صداقت شاعر است در آن تنیده شده در شعر گنده گویی وجود ندارد و انچه را که مدعی آن است (به لحاظ هنری )به سادگی بیان کرد ه است
برای شاعر و همه ی اساتید سایت ارزوی عمری با همراه با سلامتی و عزت آرزو می کنم
محمد یزدانی جندقی
1391/12/10 در ساعت : 20:50:32
سلام و درود پس از دو روز دوری از سایت خوشحالم که بار دیگر در جمع دوستان گرانقدر در بخش نقد افتخار حضور دارم ابتدا از کوچک نوازی استاد ایزدی در خصوص حقیر سپاسگزاری و قلم توانای نقد ایشان را تحسین می کنم نه از این بابت که نقاط اشتراک ایشان با حقیر در این نقد بیش از نقاط افتراق است بیشتر از این بابت که ناگفته ها را می گویند و این ویژگی مثبت نقد است در پر کاهی که با این حقیر بحث دارند و مفهوم مورد بحث بر روی پایانبندی را باز نویسی موضوع دانسته اند و نه باز افرینی به مصداق الکلام یجار اکلام عرض می کنم بین بازنویسی و باز افرینی یک سرمو فاصله است که این سرمو یا در مقدمه اتفاق می افتد یا در موخره یا اصلا سر مویی وجود ندارد که تقیلد محض است حقیر همچنان معتقدم در این شعر باز افرینی و نوسازی مفهوم صورت گرفته و این در مقدمه شعر یا به عبارتی فضا سازی جهت تمرکز بر روی موضوع جوان و جوانی کاملا مشخص است درواقع در این شعر با پیاده سازی یک نظریه معتبر تاریخی با رنگ و روی عرفان در نگاه هستی شناسانه در یک موضوع اجتماعی روبرو هستیم اگرچه به نقد دوست گرانقدرم جناب خصلتی اینگونه اشعار مفهوم گرا به دلیل عدم بهرمندی ار ارایه ها در زیبایی عمق چندانی ندارند که از منظر جمال شناسی در نوع و شکل کلام حرف درستی است اما در جنس سخن خیر !! به قول حکما و از جمله افلاطون هر چیز مفید زیباست
مجتبی اصغری فرزقی
1391/12/9 در ساعت : 8:21:1
سلام امير آقا

اگر خواسته باشيم از منظر نقد به شعر نگاه كنيم
شعر مفهوم گراست و در شعر مفهوم گرا شاعر در حوزه صور خيال زياد مانور نمي كند و سعي مي كند بي پرده حرفش را به مخاطب ارائه كند . اي لختي تصوير و اين بيپرايه گي شعر را تقريبا عريان مي كند و از حلاوت يك شعر كاسته مي شود. معمولا غور كردن در اطراف شعرهاي مفهوم گرا مثل راه رفتن بر لبه ي تيغ است.
باورهاي مردم برايشان از خونشان ارزشمند تر است و بعضا ما در دنيا شاهد جنگهاي عقيدتي هستيم كه اصل همه جنگها عقيده بوده است
اما در ادامه ميبينيم كه شعر به انحراف كشيده مي شود و از هر دري سخن مي گويد.
ببخش امير عزيز
من شعر را نقد مي كنم نه امير عزيز را
و بعد ...
و بعد تا انتها مخاطب را به هر سويي مي برد و بدون نتيجه راه كند و به اين نتيجه مي رسد كه دنيا محل تبعيد است در صورتي كه دنيا مزرعه ي آخرت است والي آخر

در خصوص ساختار دوستان سخن خواهند گفت كه آيا قالب و وزن عروضي جوابگوي محتوا بوده است. آيا زبان به كمك انديشه آمده است.
كه نظر اين حقير وراي اينهاست
ببخش عزيز
شايد بعدا بيشتر درحوزه شعر با شما تعامل داشته باشم
اين روزها سخت درگير هستم و فقط در اتوبوس و وقت انتظار جلسه و وقتهاي پرتم فرصت مطالعه دارم
ياعلي
كيان
مشهد مقدس
شعر با يك سوال مفهومي آغاز مي شود و يك پرسش هستي شناسانه وبزرگ كه شاعر بايد براي ارائه راه حل براي پرسش خود گام بردارد
سید علی اصغر موسوی
1391/12/10 در ساعت : 19:14:32
سلام و درود بر ادبای معظم.
اگر مفاخرشعر گذشته در انتخاب "قالب" "سبک و مکتب" برای بیان هرچه بهتر معارف و یا حکم اسلامی استفاده ی بهینه می کردند؛ دلیل مبرهن داشت و آن رعایت همزمان : ساختارو محتوا و پیام بود ! و آراستگی این هرسه چنان بلند بود که شاهکار می آفرید.
اگر قالب این شعر ، به سلیقه قدما : "قطعه" و به سلیقه ی معاصرین :"چهارپاره " انتخاب می شد ؛ بسیاری از مشکلاتی همچون : گزارشی بودن، عدم استفاده از صنایع بدیع و کنایات و از جمله از تقید و تلکف رهایی می یافت. چون تسلط ناگزیر قافیه و وزن غیر غزلی با عث محدودیت شعر برای بیان هرچه بهتر منظور شده است.
گزارش گونگی و عدم تصویر پردازی و حس آمیزی در هر شعری "روح همگرایی با شعر " را در مخاطب به مخاطره می اندازد ! و در این "غزل" نیز تاحدودی ،چنین است .
حسارتا این چند جمله را نیز به خاطر ارادت به برادر ارجمندم جناب سیاهپوش (زیدعزه) نوشتم و رنه ما کجا و نقد ! یا حق
امین نوراللهی (فریاد)
1391/12/9 در ساعت : 17:32:23
سلام بر استاد عزيزم جناب سياهپوش و سلام و عرض ارادت خدمت اساتيد منتقد.مهمترين مولفۀ اين شعر حسرت روزهاي گذشته را خوردن و اضطرابي است كه شاعر مومن و خداترس ما دچار آن شده است و با فروتني صادقانه به آن اشاره كرده است و از ساختار و آهنگ سريع شعر مشخص است كه زبان و دل با هم هماهنگ بوده است و نشان مي دهد كه شاعر وزن را انتخاب نكرده است بلكه احساس حسرت بخاطر موقعيتهاي از دست رفته گذشته و اضطراب از كمبود وقت براي جبران باعث شده كه قلب بر زبان تاثير خود را بگذارد و وزني سريع با كلماتي سريع متناسب با حال شاعر بر زبان جاري شود.از ديگر نكات مثبت اين شعر اين است كه شعر عليرغم در تنگنا بودن بخاطر وزن كوتاه به خوبي توانسته مفهوم را به خواننده القا كند و كاري را كه يك مثنوي بايد با ابيات زيادي كه شايد با حوصلۀ خوانندۀ امروزي سازگار نباشد در قالب غزلي كوتاه و پرشور ارايه دهد.كاري كه حافظ در دوراني كه هنوز مثنوي آب و رنگي خاص داشت در سطح خيلي بالايي در آن موفق بوده است و هست.چيزي كه در بيشتر اشعار استاد سياهپوش ديده مي شود زبان بسيار ساده و به دور از ابهامشان است كه دنياي علم و تخصص خود را پشت آن مستور كرده اند و با فداكاري سطح زبان خود را به قدري پايين آورده اند كه حتي كودكان هم از اين اشعار مي توانند بهره ببرند و اين نوع زبان ما را به ياد بعضي آثار شهيد بزرگ استاد مطهري مياندازد كه به فرمودۀ آيت الله جوادي عاملي اين نوع صحبت كردن استاد عين فداكاري بوده است.با تمام اين اوصاف حقير به عنوان شاگرد، آثار بسيار زيبا و ارزنده اي از ايشان خوانده ام و اگر بخواهم اين شعر استاد را با ديگر آثار خودشان مقايسه كنم شعر را اثري متوسط(البته بيشتر در ساختار)مي بينم.با تشكر از تمامي دوستان و اساتيد
بهشاد امامی
1391/12/7 در ساعت : 15:3:8
سلام بر استاد گرامی

فرموده بودید متن گنگ شده است، خداوند مأجورتان دارد.

درست است.

حروف به هم چسبیده بود و حقیر فرصت نمونه خوانی آن را تا کنون نیافته بودم.

سپاسگزارم از سروده تان که در شأن نامتان سروده اید.

پذیرفته باد ان شاءالله.

ببخشید.
-------------
سلام و سپاس از لطف جنابعالی. عزیزید و محترم. بی تعارف از نکات و اشارات دقیق و عالمانه جنابعالی استفاده می کنم. امیدوارم در پناه داور دادگر هماره بر مدار انصاف و شرف حرکت کنید، بصیر و استوار.
ارادتمندیم
میلاد سلطانی آزاد
1391/12/8 در ساعت : 16:57:40
من چرا از خدا نترسيدم؟
كي پرستنده ی خدا بودم؟
گرد اميال خويش چرخيدم

سلام

برای من شرح حالی است. باشد که پند گیرم.


مثل بابا بزرگ منتظرم...


برقرار باشید.
--------------
سلام برادر
خیلی لطف کردید سر زدید و نظر گذاشتید. زنده باشی
احسان اکابری
1391/12/8 در ساعت : 21:52:57
سلام


تا باشد از این تفکرها باشد
درود بر شما
------------
سلام برادرم
خیلی ممنون از گذر و نظرتان
نغمه مستشارنظامی
1391/12/7 در ساعت : 16:27:18
اين شرح حال ما مي تواند باشد اما شرح حال شما نه.سپاس از اینکه احوال ما را نیک توصیف کرده اید استاد.
-----------
سلام بر بانوی فاضل و فرزانه. شما متواضعید و متخلق. ما جز پاکی و پرهیز از شما ندیدیم. روسیاهی و تیره دلی امیرِ اسیر خیلی بیش از آن چیزی است که در این ابیات الکن آمده است.
خواهش می کنم دعا کنید حقیر را
مجید هادوی
1391/12/8 در ساعت : 20:5:3
و بسان امام خود (ابليس)
به عبادات خويش باليدم
جانا سخن از زبان ما می گویی...
--------------------
دلتان روشن برادر
محمد یزدانی جندقی
1391/12/7 در ساعت : 12:51:37
سلام بر شاعر متعهد فرهیخته و اندیشمند برادرم امیر سیاهپوش / مدت کوتاهی از آشنایی حقیر با شعر شما می گذرداما به شعرتان علاقه مند شده ا م شعر شما صرف نظر از نوع تحصیلات عالی شما در جامعه شناسی هم مورد توجه حقیر است و در این خصوص بیشتر / در مطالعه دفتر شعر تان عقب افتاده ام پس از مطالعه بر می گردم التماس دعا
------------
سلام و عرض ارادت. خیلی بزرگوارید جناب جندقی. نظر لطف و محبت شماست. خدا را شکر می کنم که واگویه های این حقیر مورد توجه افراد متعهد و متخصصی چون جنابعالی قرار گرفته است. امیدوارم آیینه سان و با نگاه نقادانه بنوازید این ناچیز را تا معایب و محاسن دفترم را بیشتر لمس کنم.
خدای بزرگ نگهدارتون
محمد شکری فرد
1391/12/8 در ساعت : 14:36:55
سلام استاد...خواندم و آموختم...

زنده باشید.
-------------------
سلام
سلامت باشید
مصطفی پورکریمی
1391/12/8 در ساعت : 21:44:49
زیبا و آموزنده بود استاد ..... زنده باشید
----------------
مخلصیم جناب پورکریمی
پایدار باشی
علی اکبر مقدم
1391/12/8 در ساعت : 10:53:30
با سلام خدمت شما برادر عزيزم


لذت بردم از سروده نغزتان


برقرار باشيد
----------------
سلام جناب مقدم
زنده باشید انشاءالله
اکبر نبوی
1391/12/8 در ساعت : 20:16:48
درود بر جناب سیاهپوش گرامی
لطافت و نازک دلی این غزل، مرا حیرت زده کرد. و نیز، سهلِ ممتنع بودن آن، شعف انگیز بود برایم. دست مریزاد
سربلند باشید
---------------
درود بر جنابعالی
ممنون از کوچک نوازی و ترحیب شوق آورتون.
سرافراز باشید
علی میرزائی
1391/12/9 در ساعت : 13:29:19
سلام استاد نازنین
غزلی روان، ساده ،صمیمی
وتاثیر گذار است لذت بردم
زنده باشید
----------------
سلام جناب میرزائی
متشکرم که به اشعار حقیر نظر مثبت دارید
سلامت باشید
ایمان کریمی
1391/12/9 در ساعت : 0:10:51
مثل بابا بزرگ منتظرم
تا به دنيا كنند تبعيدم

سلام استاد

خیلی اموزنده و ریز بینانه

طیب الله
---------------
سلام بر ایمان عزیز
خیلی لطف کردید. برمدار حق ثابت قدم بمانید انشاءالله
عبدالله امان
1391/12/10 در ساعت : 23:55:50
درود بر شاعر عزيز
شعرتان مخاطب را زننده مي سازد
و عريان كويي شعر تان هم زيبا بود
و مفهموم شعر خيلى جالب
ممنون شما
----------------
سلام بر برادر خوبم
خیلی لطف کردید شعر حقیر را دیدید و با اغماض و اعزاز به آن نظر داشتید.
زنده باشی جناب بی خود
محمد حسین انصاری نژاد
1391/12/9 در ساعت : 20:33:44
سلام برادر.زیباوحسرت گرایانه سروده ای.وصف حال ماست این...
حس وحال زیباوروشن غزل هایت راخیلی دوست دارم.
یاحق
-------------
سلام و رحمت خدا بر شما
حال شما خوب و هوای دلتان هم خرمه ما بیچاره ایم و...
دلخوشی و نشاط حقیر در اینه که اساتید فاضلی مثل جنابعالی به این واگویه ها توجه دارند
حق نگهدارتان
معید داستان
1391/12/9 در ساعت : 15:17:9
درود بر شما جناب سیاهپوش
زیبا بود
------------
سلام بر داستان عزیز
ممنونم برادر
بازدید امروز : 8,456 | بازدید دیروز : 31,480 | بازدید کل : 123,172,767
logo-samandehi