من از خودم گله مندم نه از اصابت سنگ که در مسیر کجش انعکاس ها دارم جناب پور افشار این هم از آن غزلهای ناب و دوست داشتنی تان بود. درود //////////// درود بانو مستشار نظامی گرامی نظر شما برای این حقیر مهم است تشکر از حسن نظرتان
|
فریب خورده ی خویشم نه روزگار و نه تو منی که در دل خود عمروعاص ها دارم /////////////////////// عرض ارادت
|
باسلام طبع شاعرانه ی شماهمیشه مستدام... ///////// درود بزرگوار ممنونم
|
سلام آقای پورافشار...غزل زیبایی بود... ممنون. /////////// سلام محمد جان
|
هنوز از تو نه، از خود هراس ها دارم به تن از آتش عصیان لباس ها دارم سلام بر شما استاد عزيز خيلي قشنگ بود وتاثير گذار سربلند باشي ///////// سلام بر شاعر گرامي آقاي مقدم از حضور و نظرتان ممنونم موفق باشيد
|
سلام سياووش عزيز غزل زيبايي از شما خواندم از آن ديار چه خبر عزيز اهل بيت خوبند و كار به روال است ////////// درود بر مجتبي عزيز ممنونم از احوالپرسي تان بزرگوار و تشكر از حضو و نظرتان
|
درود بر برادر عزیزم آقای پور افشار غزل خوبی بود آفرین ///////// درود برشما بزرگوار
|
(2) « فریب خورده ی خویش » یک مسئله ی مزمن ایرانی و بنابراین حوزه آسیب شناسی فرهنگ ملٌی ما را مطرح می کند ؛ غزلی که به سادگی و صراحت شعر « چون نیک نظر کرد پر خویش در آن دید » مرحوم پرویز خانلری نیست که در کتابهای دبستانی و دبیرستانی بیاید ؛ امٌا در عوض ، و به لحاظی فراتر از آن ، سلاست و صلابت غزلهای عاشقانه - عارفانه را دارد ؛ و بسیار پرمعنا و پر محتوا . به علاوه ، پراکنده گوئی های متداول نزد اکثر قریب به اتفاق شاعران حاضر را ندارد ؛ وزین و متین و دارای نقطه ی ثقل است : « ... ازتو نه ، از خود ...» و به مصداق « چون قافیه تنگ آید ... » و محض رعایت ردیف و قافیه ، و کش دادن ابیات که به تعداد دستوری ابیات غزل برسند ... از موضوع اصلی خارج نمی شود و از همان ابیات نخست خود فریاد می زند که جوششی است و از یک قریحه والا . ادامه دارد ...
|
سلام به شاعر ارجمند و گرامی نوشته ی بانوی شعرسایت که گفته اند « از آن غزلهای ناب و دوست داشتنیتان » هست را قبول دارم . به قول شاعر بزرگوار ، جناب میرزائی ، « دلنشین و تاثیر گذار است » ؛ و وقتی سردارِ جوان ِ شعر ِ سایت ، محمد ، بگوید که « غزل زیبائی بود » توالی نسل ها در پسند این شعر کاملا" اثباتی می شود ؛ اگر چه نمی دانم تعداد بازدیدها از این شعر چرا به اندازه لیاقتش نبوده است ؟!!! ، یا به زعمی نمیبایست باشد ( و از اینجاست که کمٌی گرائی ها در بعضی از سایت های ادبی برای بنده نه تنها مقبول نیستند ؛ بلکه برای آینده شعر و ادب اپارسی نگران کننده مینمایند ...) ادامه دارد ...
|
سلام خیلی قشنگ بود ممنون /////////// سلام ممنونم بزرگوار
|
(3) گرچه می شود بیت نخست این غزل را به عنوان حسن مطلع آن عنوان کرد ؛ امٌا همین که به بیت آخر می رسیم حتی مزیٌت و متانت بیت اوٌل را هم فراموش می کنیم . این آخرین بیت ، به نظر من ، نه تنها یک « حُسن مقطع » به تمام معنی است بلکه در حدٌ خود یک شاهکار است . چنین شعرهائی را بزرگان و بزرگترهای شعرشناس باید بخوانند ، چند و حتی چندین بار هم بخوانند ؛ تا در صحنه ی گزینش مفاخر شعر و ادب ایران درست به داوری نشینند ؛ و معنا و مفهوم « فاخر » را طوطی وار تکرار نکنند که فاخر به هر « شعر روزمرٌه » ای گفته نمی شود ؛ و فقط معدودی انگشت شمار چون چنین غزل هائی شایسته لقب فاخر می باشند . عزٌت زیاد و حرمتتان مداوم باد . ////////////////////// ادیب گرامی استاد آیت الهی عزیز اولا از حضورتان بسیار ممنونم ثانیا بی گمان لطف دوستانه و بزرگوارنه آن ادیب گرامی شامل این غزل شده است
|
سلام جناب پور افشار عزیز بسیار دل نشین و تاثیر گذار است دست مریزاد زنده باشید /////////////// درود بر جناب میرزایی بزرگوار ممنونم از حضور و نظرتان
|
من از خودم گله مندم نه از اصابت سنگ که در مسیر کجش انعکاس ها دارم فریب خورده ی خویشم نه روزگار و نه تو منی که در دل خود عمروعاص ها دارم خیلی جالب بود دست مریزاد ///////// درود بر شما بزرگوار ممنونم از حسن نظر تان
|