ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



فقر

به شیوه‌ی بابا

***

وقتی کنار اشک و تماشا، گریستم

تنها‌تر از تمامی شب‌ها، گریستم

در پشت پرده‌های خیالم، کسی نبود –

بیهوده بر توهم بی‌جا، گریستم!

تا سایه‌های زندگی از نو رفو شود

هر روز من به حسرت فردا، گریستم

باور کنید، در گذر از کوچه‌های شهر

من بارها، نگاه خودم را، گریستم!

نامردمی، نگاه غریبم ندیده بود

تا دید، کودکانه، همان جا، گریستم

شلاق بود و دست من و رنج بردگی

من سال‌ها، به شیوه‌ی بابا، گریستم

*  *

امروز هم گذشت ، ولی یک نفر، نگفت :

بر حال و روز مردم دنیا، گریستم؟!

***
سیدعلی اصغرموسوی

قم - 1380

 

جدول

***

 

در گذار قصه‌هامان رد‌پایی از یلی نیست

این لغت هم، مثل زخم شانه‌ها، در جدولی نیست؟!

*

در سکوتی سخت بغرنج و نفس فرسا، اسیریم

گر چه در دست نحیف لحظه‌هامان، تاولی نیست

آنکه روزی گفت: آینده ... خیالی بود و اینک –

ذوق آبادانی ما، جز درنگ مهملی نیست!

ارتفاع سروها، ربطی به آزادی ندارد؟!

قامت آزادگی زیرا شبیه هیکلی نیست

دست ما تنگ است، اما، خوب می داند که عمری –

جز همین بیداد بر ما رفته، رنجی، معضلی نیست

*  *

دشت و تنهایی و غربت، آبله، بغض و ندامت

یک نفر همراه می جویم در این‌ هامون، ولی، نیست !   

***  
سیدعلی اصغرموسوی

قم-  1379

..........
...
 

کلمات کلیدی این مطلب :  فقر ، چهره ی فقر ، شعرفقر ،

موضوعات :  اجتماعی ،

   تاریخ ارسال  :   1391/12/4 در ساعت : 19:42:36   |  تعداد مشاهده این شعر :  2851


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

محمد شکری فرد
1391/12/4 در ساعت : 23:31:27
سلام استاد...چقدر غزل های زیبایی بودند...خواندم و آموختم...با عکس ها هم گریستم...


دعا گویتان هستم.
اشرف گیلانی
1391/12/6 در ساعت : 12:56:31
مادرم پنجره را دوست نداشت

هر زمستان سرما

روي پيشاي مادر خطي از غم مي كاشت

پنجره شيشه نداشت...
علی رضا آیت اللهی
1391/12/5 در ساعت : 13:17:21

(2)
در جائی که بسیاری از شعرای جوان ما شکل گرا و توصیف زده اند ، قریحه خود را صرف توصیف هائی غالبا" افسانه ای می کنند ، بیم آن می رود که در این ورطه بمانند و درجا بزنند ...چنین شعر هائی، چون این دوشعر جناب عالی ، در حیطه ی« رسالت اجتماعی شاعر» ، « هدفدار و راهبردی » ، تدریسی هستند بسیار بسیار ضروری که انشاء الله تبارک و تعالی مورد مداقٌه لازم هم قرار بگیرند ...
...شعرهائی که در عمل از فرهنگ ایرانی فراتر رفته در حقیقت در قلمرو ادبیٌات جهانی قرار می گیرند . مثلا" عنوان اوٌلین شعر ( من سالها به شیوه بابا گریستم ) که معرٌف فلسفه ی تاریخ امثال اشپینگلر تا توئین بی است ؛ و همسایگی هائی با مکتب جهانی رمانتیسم ، با تکیه بر مسئله ی فقر که یاد آور شعرهای شاعر و نویسنده مشهور فرانسوی ، ویکتور هوگو ، است ؛ و...
استوار و پایدار باشید انشاء الله
ابراهیم حاج محمدی
1391/12/4 در ساعت : 22:41:57
سلام علیکم
هر دو سروده به دل نشست . شاعرانگی تان پایدار باد
محمد حسین انصاری نژاد
1391/12/5 در ساعت : 18:2:48
سلام استاد
ازسروده های سرشارودردمندانه تان لذت بردم.
دلت به زمزمه ی عشق خوش باد.
علی رضا آیت اللهی
1391/12/5 در ساعت : 13:16:38
سلام علیک
استادانی چون جناب عالی که در قلمرو عرفان سیر می فرمایندطبیعتا" نمی توانند جز در همین حیطه هم بسرایند که خود قلمروئی است بسیار وسیع و لا یتناهی . در شعرهای تقریبا" همیشه عرفانی جناب عالی که همیشه مستبعد از صوفیگری و معایب آن است و در چارچوب بصیرت اسلامی حرکت می کند همیشه یک عرفان کاملا خالصا" مخلصا" اسلامی را به نظاره نشسته ام .
توصیف در سطح عالی :
« من بارها نگاه خودم را گریستم »
و تحلیل در حدٌ متعالی :
« ارتفاع سروها ربطی به آزادی ندارد » یا
« ذوق آبادانی ما جز درنگ مهملی نیست »
و نهایتا" همعقیده با مولانای « ... انسانم آرزوست » :
« یک نفر همراه می جویم در این هامون ولی نیست »
بازدید امروز : 17,718 | بازدید دیروز : 19,763 | بازدید کل : 123,976,318
logo-samandehi