سلام جناب استاد روحانی بسیار زیباست خواندم و لذت بردم سبز باشید <<<<<<<<< سلام بر شما و از لطفتان سپاس
|
یک دم نشد از مهر تو لبریز نباشم دست مریزاد <<<<<<<<<<< سلام جناب مه آبادی ، از حضور و مهربانیتان سپاس
|
سلام خيلي لذت بردم چه احساس نازي روح سرشار از احساس پاكتان جاودان شاعرباد <<<<<<<<<< درود و سلام خدمت جناب آقای مفدم ارجمند لطف حضور و ابراز محبت همیشگیتان را سپاس
|
سلام استاد...خواندم و آموختم... زنده باشید. <<<<<<< سلام بر شما و از محبتتان سپاس
|
سلام جناب دکتر نجوای عزیز خوش به حالتان که عاشقانه هایتان باز هم برقرار است بسیار زیبا و خوش آهنگ بود زنده باشید <<<<<<<<<<<<< سلام و عرض ارادت خدمت استاد پور کریمی بزرگوار ، از حضور سرشار از مهربانی و اظهار محبتتان سپاس به غیر عشق چه دارد زمانه ی فانی ؟ که دل به آن بسپارد ، نگاه ِ روحانی !
|
خیلی قشنگ بود استاد گرانقدر می خواستـم آیینه شوم بر سر راهت در چشم درشت نظرت ریز نباشم <<<<<<<<<<< سلام و عرض ارادت خدمت شما از حضور مهربان و لطفتان سپاس
|
سلام و عرض ارادت بحضور گرامی استاد عزیز دکتر روحانی غزل فوق از بهترین و ناب ترین سروده هایی است که از شما خوانده ام / زیبا و شیرین و بیادماندنی است / دست مریزاد . <<<<<<<<<<< درود و سلام خدمت استاد حاج محمدی عزیز و ار جمند شیرین تر از هر غزلی لطف شماست ، ازحضور و ابراز محبتتان سپاس
|
يك دم نشد از مهر تو لبريز نباشم سلام استاد نجوا دست مريزاد. <<<<<<<< سلام و درود خدمت جناب کریمای عزیز از مهر حضور و اظهار لطفتان سپاس
|
اما چه کنم قافیه را باخت نگاهم تا شاعرِ اندیشه ی پرهیز نباشم شد آن چه نباید بشود ، دل ز تو پـُرگشت یک دم نشد از مهر تو لبریز نباشم سلام آقای روحانی استاد گرامی خیلی زیبا سرودید <<<<<<<<< سلام و عرض ادب خدمت خانم بهرامچی عزیز جضورتان گرامی و از اظهار محبتتان سپاس بسیار
|
سلام گرامی سپاس <<<<<<< درود بر شما و از حضورتان سپاس
|
درود استاد نجوا غزلی دل انگیز وبکر است با عرض ارادت <<<<<<<<< سلام بر جناب پور افشار عزیز از حضور دلگرم کننده ی شما سپاس
|
درود جناب روحانی درپناه حق ماندگارباشید <<<<<< سلام بر جناب سید حسینی عزیز از مهربانی حضور و ابراز لطفتان سپاس
|
سلام استاد بسیار زیبا بود و دلنشین <<<<<<<<<<< سلام و عرض ارادت از مهر حضورتان سپاس
|
سلام ، ای اسوه ی مهر و ادب * « می خواستم از مهر تو لبریز نباشم » در خواندن شعرت دَلَه و هیز نباشم « مثل چمن زندگیت سبز برویم » در دیدن شهر تو به تبریز نباشم « می خواستم آئینه شوم بر سر راهت » ای مغبچگان ماتِ دَمِ گرم نگاهت « در گوشه ای از نقطه ی پرگار خیالت » عرفان شده یک شهر و تمنٌاش ایالت « می خواستم از مهر تو آئینه بسازم » ترسم همه این بود که دیرینه بسازم « امٌا چکنم قافیه را باخت نگاهم » من تارم و « شبکورِ تو » ای صبحِ پگاهم « شد آنچه نباید بشود دل زتو برگشت » مجنون تو آواره این کوه و کمر گشت.. <<<<<<<<<<< درود و سلام خدمت جناب آیت اللهی عزیز حضور سرشار از مهربانی و ابراز لطفتان را سپاس شرمنده محبت های همیشگیتان هستم ، همواره سلامتیتان بر قرار
|
سلام استاد عاشقانه ای دلنشین با بیت هایی درخشان پایدار باشید <<<<<<<<<<< درود بر جناب ذکاوت عزیز و ارجمند از مهر حضور و اظهار محبتتان بسپاس
|