ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



سحر گاه ازل پیغمبران خواندند "ایرانت"!
 ا
به جان یکدگرافتاده اند اینجا امیرانت
رجز خوانند رویاروی هم انبوه شیرانت
 
ببین پاکوبی خنیاگران پیر ترسا را
بگو خاک سیاووشان !چه شد تدبیر پیرانت
 
کمین گاهست هر سو گرگ ها در جاده بسیارند
نمی پیچد چرا در کوه هوهوی دلیرانت
 
سحر زادی و و باران خیز ای خاک اهورایی
بگیر اسپند بر چشم حسود خرده گیرانت
 
و سهم شاعرانت مشق نستعلیق گیسوهاست
که افسردند  بی باران الهام انیرانت
 
می افتد بر زمین عکس شهیدان تو در مجلس
پریشان از هیاهوی وکیلان و وزیرانت
 
روایت می کنند این روزها ی پر تلاطم را
قلم در دست مثل بیهقی هر سو دبیرانت
 
چه نام عاشق و خاک شهیدی داری انگاری
سحرگاه ازل پیغمبران خواندند ایرانت
 
وطن این روزهای خسته حق داری بیاشوبی
که مات عرصه ی شطرنج ماندند این مدیرانت
 
تمام وسعت جغرافیایت سبز در سبزاست
به رغم جیش پاییزان که می خواهند ویرانت
 
 
 
 
کلمات کلیدی این مطلب :  سحر ، گاه ، ازل ، پیغمبران ، خواندند ، "ایرانت"! ،

موضوعات :  ادب و مقاومت ،

   تاریخ ارسال  :   1391/11/30 در ساعت : 18:23:15   |  تعداد مشاهده این شعر :  1492


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

صادق ایزدی گنابادی
1391/12/3 در ساعت : 21:47:13
سلام برشاعر محترم
بيت اول دوم سوم هفتم نظم كامل و واجد هيچ كدام از معيارهاي شاعرانه نيست
در بيت هفتم تشبيهي بكاررفته است كه مبتني بر واقعيت و فاقد ارزش هنري است است "دبيران تو مثل بيهقي اين روزها را راويت مي كنند و به قولي اين تشبيه ادبي نيست
در بيت هشتم تركيب نام عاشق تركيب سست و ضعيفيست و به كار بردن انگاري به جاي انگار تساهل شاعر را نسبت به زبان نشان مي دهد مصراع دوم همين بيت يك پر گويي محض و فاقد ارزش خاص هنري ميباشد
به نظر مي رسد كه شاعر در جهت انتقاد از اختلافات اخير مسوولين اين شعر را سروده است اما به دليل استفاده از كلماتي مثل اميرانت شيرانت و ... در رساندن پيام خود موفق نبوده است شاعر محترم بايد متوجه باشند كه وقايع امروزي را بايد با زبان و فضاي امروز صميمانه به مخاطب منتقل كرد
امروز ه اگر تجليل گويي بدون تحليل باشد و همچنين بدون توجه به اين اصل كه امورات بشري خاكستريست تجليل نمي تواند در وجود نسل امروز رسوخ نمي كند شاعر از وطن به عنو ان يك المان مقدس در شعر تجليل مي كند در حاليكه مخاطب امروز مي پرسد وطن چيست و يا كيست مگر غير اين است كه وطن تشكيل شده است از ما مردم و ما مردم نيز به مانند همه ي مديرانمان دچار ضعف و قوت هستيم و از مقابل قرار دادن وطن و مسوولين نمي توان قضاوت شاعر را بر مخاطب تحميل كرد
حمید خصلتی
1391/12/5 در ساعت : 19:39:21
با سلام بر جناب پور افشار وتمام عزیزان همکار در بخش نقد.باید بگویم عمو صادق با دلخوری وکدورت میانه ای ندارد. ایشان به من هم گفته بود ند که فقط پنجاه نقد در این بخش خواهند نوشت ومن همینجا از قبول زحمت شان تشکر می کنم. خوشحالم که هنوز این پنجاه نقد به نیمه نرسیده است وامیدوارم تا به پایان برسد نظرشان تغییر کرده باشد.عمو صادق از روزنامه نگاران ومنتقدینی است که باید قدرشان را بدانیم. خداوند همه عزیزانی راکه برای این سایت زحمت می کشند سلامت دارد.
سیاوش پورافشار
1391/12/4 در ساعت : 23:53:32
سلام مجدد خدمت فرهیخته گرامی آقای ایزدی گنابادی عزیز
قربانت گردم زیاد جدی نگیرید شما نقدهایتان ارزشمند است و حتی در نقدی هم که بر شعر حقیر نوشته اید خوشحال شدم الحمدالله در تمام نقدهایی هم که نوشته اید دوستان با روی باز استقبال کرده اند حضور شما مغتنم است و پیشنهاد حقیر (البته با اجازه مدیران سایت)به حضرتعالی ماندن و نوشتن است که بی گمان همه از این استقبال خواهند کرد در هر صورت در مورد بحث مذکور قضاوت با دوستان. بنده ارادت قلبی نسبت به شما دارم
یا علی مدد
سیاوش پورافشار
1391/12/4 در ساعت : 14:47:47

بنام حق
ضمن عرض سلام محضر منقد محترم جناب آقای ایزدی گنابادی وعرض خسته نباشید به ایشان.
نکته ای که باعث شد این مطلب را بنویسم تعجب حقیر از این بود چگونه ایشان سه بیت اول این غزل را شعر نمی دانند و آنرا نظم میدانند در حالی که بر اساس تعریف زبانی و این که یکی از تعاریف پذیرفته ی شعر که شعر در زبان اتفاق می افتد ما این سه بیت را اگر بررسی کنیم می بینیم در محور جانشینی زبان کلمات خوب نشسته اند یعنی جایگزینی بسیار شاعرانه صورت گرفته است بطوری که در محور افقی خواننده بطوری دلپذیری معانی شعر را دریافت می کند بصورت تفکیک اگر بررسی کنیم:

در مصرع دوم شیران
در مصرع سوم پیر ترسا
در مصرع چهارم خاک سیاوشان
در مصرع پنجم گرگها و جاده
در مصرع ششم کوه و هوهو
همه در محور جانشینی شاعرانه هستند زیاده عرضی نیست با عرض پوزش
سیاوش پورافشار
1391/12/5 در ساعت : 0:35:29
بزرگوار البته یک موضوع هم یادم رفت با توجه به سطور آخر نظرتان ظاهرا شما از نظر من ناراحت شده اید )نمی دانم برداشت من این بود امیدوارم من اشتباه کرده باشم (لازم به ذکر است کسی که نقد می کند یا به قول خود شما عمو صادق عزیز تفسیر می کند باید سعه صدر داشته باشد و از نقد دیگران ناراحت نشود و منتظر شنیدن نظرات مخالف هم باشد
صادق ایزدی گنابادی
1391/12/4 در ساعت : 20:41:41
فرهيخته محترم جناب سياوش پور افشار
به گمان من انچه را كه شما به درستي به عنوان مايه ي شاعرانگي اين سه بيت فرمود ه ايد به بيان بر مي گردد نه زبان .
اگر استعاره سازي ها و صنعت سازي و عادت هاي زباني آنقدر در بافت و ساخت زبان دروني شود كه سر و صدايي نداشته باشد مي توان گفت شاعر با اجراي زبان و ماهيت طبييعي ان اثر شاعرانه خلق كرده است در حاليكه در اين سه بيت همه موارد بالا به نحو چشم گيري خودنمايي مي كنند به قول يكي از منتقدين غربي اگر قرار است شعر در ساحت زبان اتفاق بيفتد بايد مثل قبرستان باشد كه در ان ظاهرا سكوت حكم فرماست و لي در درون پر از فرياد فغان و ...
و اما جناب پور افشار نظر حقير مبني بر نظم بودن اين سه مصراع ناطر بر اين امر است كه بعضي از استعاره آفريني ها بر اثر كابرد زياد تبديل به تصوير هاي مستهلك مي شوند و اگر صرفا بدون تغيير در شعري به كار رود بايد از ان ها گذشت و ان وقت است كه چيزي جز نظم باقي نمي ماند با اين وصف د ر اين سه بيت به جز شيران كه استعاره از ... و پاي كوبي خنيا گران پير ترسا از ... و گرگ ها لابد استعاره از دشمن و ..چيز ديگري اگر هست بفرماييد
و اما جناب افشار پور خارج از هر گونه تعارفات معمول بنده منتقد نيستم ولي به توضيح و تفسير شعر علاقمندم و اين توضيحات هم از سر اين است كه مي خواهم بگويم ما هم هستيم و گرنه شايد همه عبث و نادرست باشد
ورود حقير هم به سايت وزين شاعران پارسي زبان بنا به همين ارادت است و قصد نموده ام كه پنجاه توضيح بر شعر عزيران اين سايت بنويسم و همين كه تعداد مرقومه هاي كم وزن به اين تعداد رسيد از خدمت شما مرخص خواهم شد
صادق ایزدی گنابادی
1391/12/5 در ساعت : 19:7:27
فرهيخته ي محترم جناب پور افشار
نه تنها از نظر شما كه عالمانه و محترمانه بود ناراحت نشدم كه بسيار هم از بذل توجه تان به مرقومه حقير متشكر
م سايت شاعران فارسي زبان از بهترين و سالم ترين و آزاد ترين فضاهاي مجازي مربوط به شعر است كه من تا كنون ديده ام دليل اينكه من بعد ا ز نوشتن 50توضيح بر شعر عزيزان رفع زحمت مي كنم اين است كه ديگر مطالب تكراري و ملال آور خواهد شد و به گفته ي مولانا همينكه سخن گل آلود شد بايد مدتي متوقف گردد
مصطفی کارگر
1391/12/1 در ساعت : 12:28:49
سلام استاد. احسنت. بسیار زیبا و به جا. بیت اول همه ی حرف ها را زده است.
محمد شکری فرد
1391/12/2 در ساعت : 9:48:55
سلام استاد...خواندم و آموختم...

زنده باشید.
مهدی سیدحسینی
1391/12/3 در ساعت : 20:37:28
درود
بسیار زیبا
ماندگار باشید
امیر سیاهپوش
1391/12/1 در ساعت : 9:5:31
چه نام عاشق و خاک شهیدی داری انگاری
سحرگاه ازل پیغمبران خواندند ایرانت

وطن این روزهای خسته حق داری بیاشوبی
که مات عرصه ی شطرنج ماندند این مدیرانت

دست مریزاد. بسیار خوب
درود بر تعهد و دردمندی شما برادر
سید حسن مبارز
1391/12/2 در ساعت : 8:59:47

بگیر اسپند بر چشم حسود خرده گیرانت ...


دست مریزاد ...
محمدرضا سلیمی
1391/12/2 در ساعت : 21:8:44
سلام
به جاى دست هاى دشمنان دشنه در دستت
شكسته قلب هاى بىگناه خوش ضميرانت

اين بيت ناقابل فىالبداهه بنده تقديم به بىکرانگى احساس غزل شما
ممنون
حسین نبی زاده اردکانی
1391/12/1 در ساعت : 1:14:35
سلام.بسیارزیبا و گویا.
تمام وسعت جغرافیایت سبز در سبزاست
به رغم جیش پاییزان که می خواهند ویرانت

روی این تغییر فکر کنید:
تمام وسعت جغرافیایت سبز در سبزاست
اگر چه لشکر پاییزان خواهند ویرانت.
سالو و سرفراز باشید.
مصطفی پورکریمی
1391/12/1 در ساعت : 23:42:4
سلام جناب استاد انصاری نژاد عزیز

و سهم شاعرانت مشق نستعلیق گیسوهاست
که افسردند بی باران الهام انیرانت

الحق و الانصاف دغدغه های روزمره رااستادانه مضمون اشعار فاخرتان می کنید بسیار زیبا بود
پیمان طالبی
1391/12/2 در ساعت : 12:47:48
دست مریزاد بسیار
ارادت مند
علی سعادتخانی
1391/11/30 در ساعت : 18:34:48
عالی و بسیار زیبا برادر جان/دست مریزاد
مجید مه آبادی
1391/12/1 در ساعت : 14:7:41
سحر زادی و و باران خیز ای خاک اهورایی
دست مریزاد رفیق
امین نوراللهی (فریاد)
1391/12/2 در ساعت : 11:55:32
سلام

وطن این روزهای خسته حق داری بیاشوبی
که مات عرصه ی شطرنج ماندند این مدیرانت

زيبا بود ممنون
مهدی سیدحسینی
1391/12/3 در ساعت : 20:37:31
درود
بسیار زیبا
ماندگار باشید
بازدید امروز : 31,277 | بازدید دیروز : 27,704 | بازدید کل : 123,164,108
logo-samandehi