ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



كمي مرخصي مي خواهم
كمي مرخصي مي خواهم
بعد
تا صبح فردا
يك خداحافظي طولاني
آرام و بي حركت
يكي برسد بالاي سرم
سلام
يك دو سه
روي سكوت سنگين تختي بيدار شوم
سر بچرخانم و گيج
ساعت چند است ؟
كمي مرخصي مي خواهم
كوك بگيرم
دهان زخم هاي كهنه را
من از بيست و چهار سالگي ام
هفتاد ساله بيدار شدم
كه پدرم مي گفت
تنها دو ساعت خوابيده بودي
چشم هايم سوخت
اين سوزن دوزي ها
جور ديگر نگاه مي كنند
كمي مرخصي مي خواهم
بعد از سكوت دوباره كهنه زخم ها
تا ظهر فردا
خاطره ها بازي مي كنند
زخم ها بيدار مي شوند

و من هنوز از دوشنبه ها مي ترسم ...
 


پی نوشت : کمی مرخصی میخواهم ...

کلمات کلیدی این مطلب :  مرخصی ، بیمارستان ، شعر ، چشم ، شعرسپید ،

موضوعات :  سایر ،

   تاریخ ارسال  :   1391/11/26 در ساعت : 20:22:12   |  تعداد مشاهده این شعر :  949


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

نسرین حیایی تهرانی
1391/11/27 در ساعت : 17:38:36
این شعر زیباست اما نگرانم می کند دست خدا به همراهتان. دردها هم مگر تمام می شوند؟
..........
سلام استاد عزيز
ممنونم از لطفتان
محمد شکری فرد
1391/11/28 در ساعت : 11:35:57
سلام آقای رضایی...سپید زیبایی بود...
ممنونم...
زنده باشید.
----------------------
سلام دوست خوبم
ممنون از لطفت
سارا وفایی زاده
1391/11/29 در ساعت : 10:13:48
سلام
زیبا بود

........

سلام ممنونم بانو
مجید مه آبادی
1391/11/27 در ساعت : 14:33:24
سلام
دوشنبه های گمنامی ست
اما دوستش داشتم
..............
سلام
براي من سومين موعد عمل چشم هايم است ... و ان سوزن دوزي ها هم بخيه هايش ...
ممنونم از لطفتون
اکبر نبوی
1391/11/28 در ساعت : 2:53:24
درود بر جناب رضایی عزیز
بسیار زیبا بود و صمیمی و روان. گر چه اندکی تلخ. دست مریزاد
و نیز، از کوشش های ستودنی تان برای زیبایی این پایگاه ادبی سپاسگزارم.
سربلند باشید

..............

سلام دوست عزيز خواهش ميكنم وظيفه است
ممنونم از لطفتان
سارا وفایی زاده
1391/11/29 در ساعت : 10:13:39
***
سلام جناب رضایی
اول به خاطر تمام تلاش هایتان برای بهبودی سایت ممنونم ولی انتقاداتی که از طراحی سایت کرده بودم نمی دونم مشاهده کردید یا خیر؟
.........

سلام دوست خوبم
بله همه را ديده ام
بزودي تغييرات مجددي در قالب اعمال خواهد شد و يك قالب جديد روي كار مي ايد
محمد حسین انصاری نژاد
1391/11/27 در ساعت : 11:15:42
سلام بررفیق شفیق درست پیمان!
خواندم واستفاده کردم.
توفیق چراغ راهت باد.

..............
سلام استاد عزيز
ممنونم از لطفتان
علی عبداللهی
1391/11/27 در ساعت : 18:15:48
درود گرامی
سپاس از شما
...........

سلام ممنونم از لطفتان
بهشاد امامی
1391/11/28 در ساعت : 20:17:53
سلام بي پايان بر شما

من نيز به سهم خود از تلاش دلسوزانه تان تشكر مي كنم.

البته اميدوارم خداوند شما را ماجور دارد.

سعادتمند باشيد ان شاءالله.

.........

سلام ممنونم برادر
زنده باشيد
حمیده میرزاد
1391/11/27 در ساعت : 13:20:10
سلام ودرود

زيبا بود.
..........

سلام بانو
ممنونم از لطفتان
سید نقی عباس «کیفی»
1391/11/27 در ساعت : 23:29:12
بعد از سكوت دوباره كهنه زخم ها
تا ظهر فردا
خاطره ها بازي مي كنند
زخم ها بيدار مي شوند..

آفرین برادر!
درود

............

سلام دوست عزيزم
ممنونم از لطفت
سلامت باشي
سیده فاطمه صداقتی نیا
1391/11/29 در ساعت : 8:46:35
من از بيست و چهار سالگي ام
هفتاد ساله بيدار شدم
كه پدرم مي گفت
تنها دو ساعت خوابيده بودي...

فوق العاده بود!
دروود بر شما
.......

سلام خانم صداقتي نيا
متشكرم عزيز
هم اکنون 14 سال (شمسی) و 7 ماه و 22 روز و 19 ساعت و 25 دقیقه و 11 ثانیه است همراه شماییم 461877911.835 و زمان همچنان در گذر است ...
بازدید امروز : 33,436 | بازدید دیروز : 31,946 | بازدید کل : 124,548,922
logo-samandehi