وداع با اروند رود :
وای بر ما اگر این بار هم از دست شما
جام نَگـْرِفْته برون از در میخانه رویم
وای بر ما اگر از شهد شهادت نچشیم
فارغ از جام و می و ساغر و پیمانه رویم
خوب بنگر که حقیقت همه در این قدح است
وای اگر زرد و خمار از پی افسانه رویم
پای عقل من و تو اول ره مانده به گِل
باید از وادی دل ، عاشق و دیوانه رویم
راه دلسوختگان روشنی اش از شمع ست
به طواف سر این شمع چو پروانه رویم
وای بر ما اگر از دام رها گردیم و
همچنان مثل گذشته ز پی دانه رویم ...
1391/11/11