ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



تقدیم به جان جهان ؛ محمد مصطفی(ص)

سرد ِ اسفندهای بی پایان ، دود شد تا شکفت نام شما
کم کم اردی بهشت پیدا شد زیر ِ سبزینه های گام شما
 
آفتاب از نگاهتان سر زد ، مهربانی غزل غزل رویید
ای سرانجام قصّه ی شب ها! ؛ روشنای خدا کلام شما!
 
آسمان باز شد ، خدا گُل کرد ، لهجه ی چشمه سار بهتر شد
ناگهان کوچه باغ را پر کرد عطر گل بوته ی سلام شما
 
نه فقط شب گرفته ی در بند ، نه فقط خستگان ِ بی لبخند
ماهتاب و ستاره و خورشید ، یک به یک چاکر و غلام شما
 
آن ، چه بود این چنین پریشان کرد گیسوان ستاره را آن شب؟!
جبرییل از مقامتان جا ماند ، هان! چه بود آن درون جام شما؟
 
از غزل هایمان زمستان را خط زدی ، ای بهار جاویدان!
سرد ِ اسفندهای بی پایان دود شد تا شکفت نام شما

   محمدرضا سلیمی
 http://chardivarieejbari.blogfa.com
 
 

کلمات کلیدی این مطلب :  غزل آیینی ، حضرت محمد(ص) ، محمدرضا سلیمی ،

موضوعات :  آیینی و مذهبی ،

   تاریخ ارسال  :   1391/11/9 در ساعت : 19:17:51   |  تعداد مشاهده این شعر :  948


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

امین نوراللهی (فریاد)
1391/11/10 در ساعت : 9:37:15
آسمان باز شد ، خدا گُل کرد ، لهجه ی چشمه سار بهتر شد
ناگهان کوچه باغ را پر کرد عطر گل بوته ی سلام شما

نه فقط شب گرفته ی در بند ، نه فقط خستگان ِ بی لبخند
ماهتاب و ستاره و خورشید ، یک به یک چاکر و غلام شما

احسنت.مبارک باشد و قبول انشالله
محمد شکری فرد
1391/11/10 در ساعت : 14:29:58
سلام آقای سلیمی...غزل زیبایی بود...

ماجور باشید انشاالله...

ممنون.
بازدید امروز : 52,236 | بازدید دیروز : 31,480 | بازدید کل : 123,216,547
logo-samandehi