بسم الله...
هرچه هست اين است. رسول خدا بر من ببخشند و قبول فرمايند انشاالله...
مثل نوري بر زمين کورها پا مي گذاري
خوشه خوشه نور را اينجا و آنجا ميگذاري
دخمه دخمه ميروي پيدا کني بيمارها را
چشمه چشمه روشنايي را به دلها ميگذاري
با عصايي، عاشقانه، ميروي راه بيابان
مثل عاشقهاي پيشين سر به صحرا ميگذاري
ميروي اين سو و آن سو؛ ميروي هر جا که گفت او
کي تو روي حرف حق «امّا» و «آيا» ميگذاري؟
ميروي پيش علي و فاطمه؛ -راهي ندارد،
بر که ميگردي دلت را پيششان جا مي گذاري-
احترام دخترت را مثل قرآن داري، او را
بر فراز شانهها بالاي بالا ميگذاري
ما همه آن روزها را دوست داريم و تو امشب
حسرت آن روزها را بر دل ما ميگذاري...
تاریخ ارسال :
1391/10/30 در ساعت : 23:24:17
| تعداد مشاهده این شعر :
961
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.