ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



روزه نمی گیرم که ریا نشود

در من تکرار می شود 

زنجیره ی اذا زلزلت الارض ُ ( بعد تمام تنم ) زلزالها 

خیالم 

کاناپه 

زیر تلویزیونی 

تخت 

ظرفیت تهوع ام را ندارد 

وگرنه بالا می آوردم 

خودم را 

توی تمام دبلیو / سی های کثیف 

یا 

ست های نا متعارفی 

که این روزها ، 

ترکیب خانه ام را بهم ریخته .

از اجاره ، آغاز می کنم ،

اجالتا عجله ای برای دادن اش ندارم ـ جیبم خالی است 

روزه نمی گیرم که ریا نشود

و این صداها شبیه جیغ ترین برق ِ گیتار 

شبیه صدای آبرو روی صورتم

قیمت امور شناور است 

مثل قسمت ما 

گلایه چرا وقتی 

به استناد آمار ، روی خط فقر می رقصم 

به گزارش ارقام ، به وجد می آیم 

از خنده

همین دیشب تا صبح دست و پا می زدم 

روی زمین 

تا شما کارتان تمام بشود و 

ماشین حسابتان را در آورید 

آقای اداره ای که با بیت المال حال می کنی و 

حلال و حرام هر چیز را 

توی تلویزیون ِ توهم زده ، 

تو هم بیا و از تختی ی ِ خیال ِ ما خاطر جمع شو

ما اهل تفریق نبودیم 

زمین اگر سیری نداشت

بشکند دست گرسنگی که نام کودکان ام را یونس گذاشت

نه تختی ، یا پوریای ولی 

امروز سر رسید تازه ای خریدم

تا سررسید اقساط ام را 

علامت بزنم

بعد 

فهمیدم تقویم سال قبل چقدر دوست داشتنی است !

از سال های نیامده می ترسم 

از روزهای رفته 

کسی نشانی ام را دارد ؟ 

کجا شانه هایش را گم کردم که امروز دیوار 

به پشتم دست می کشد ؟

ای بابا ! لابد همین است که شما می فرمائید وگرنه 

همه می دانند عین عدالت است 

قیمت همه چیز 

حتی شما ! 

وقتی درآمدی به اندازه جیب همایونی داشته باشم

والا این جیب ها 

امن یجیب می خوانند برای همدیگر 

و جایی شبیه حراء هستند برای دست هایم

آیه های خداست ، این کاغذها که رنج ِ دست های من است

هنوز به خانه نرسیده

سر از حساب شما در می آورد ! 

مصداق حاسبوا قبل ان تحاسبوا

در خوانش شما 

کویر را به یادتان می آورم 

وقتی درخت های شهرمان را نشانت می دهم

فندک ات را به رخم می کشی

زخم های دلم 

بانداژ نشدنی است 

باند شما ، 

به مقصد جنگ جهانی سوم 

تیک آف می کند ! 

باند ما 

صدایی ندارد برابر بلندگوی شما

الهام می گیرم از حرکت انفجاری ات 

در عملیات انتحاری ام 

از خدمت افتخاری ات که بگذریم 

قاری رفتنم را خبرمی دهد: الی ربک ِ راضیه مرضیه !

30 دیماه 1391 ـ گنبد کاووس  

کلمات کلیدی این مطلب :  روزه ، نمی ، گیرم ، که ، ریا ، نشود ،

موضوعات :  اجتماعی ،

   تاریخ ارسال  :   1391/10/30 در ساعت : 23:5:41   |  تعداد مشاهده این شعر :  1127

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

دکتر آرزو صفایی
1391/11/1 در ساعت : 11:6:55
درود بر شما
سروده ی تامل بر انگیزی است
دست مریزاد
ـــــــــــــــــــــــ
پیام نور : امید که مقبول دوستان افتد .
وحیده افضلی
1391/10/30 در ساعت : 23:18:6
این شعر با حس و حال اینروزهای همه مون نزدیکه

ممنونم
ـــــــــــــــــــــــ
پیام نور : گفتنی ها کم نیست ... سپاس که می خوانید .
مجید مه آبادی
1391/11/1 در ساعت : 18:19:9
درود شاعر

کجا شانه هایش را گم کردم که امروز دیوار

به پشتم دست می کشد ؟
ـــــــــــــــــــــــ
پیام نور : با درود ، سپاس که خواندید .
زهرا شعبانی
1391/11/1 در ساعت : 16:37:47
درود بر شما شاعر ارجمند و سپاس از شعر زیبایتان

در پناه حق...
ـــــــــــــــــــــــ
پیام نور : سلام بر شما و سپاس که می خوانید . پاینده و سلامت باشید .
هم اکنون 14 سال (شمسی) و 5 ماه و 12 روز و 12 ساعت و 42 دقیقه و 35 ثانیه است همراه شماییم 455805755.769 و زمان همچنان در گذر است ...
بازدید امروز : 5,799 | بازدید دیروز : 14,305 | بازدید کل : 123,452,086
logo-samandehi