سلام و درود
ارتباط خوبی بین اجزای شعر وجود دارد هم در ارتباط افقی تک تک بیت ها و هم در ساختار عمودی و دلیل عمده آن پایاینبندی موفق شعر همراه با تعلیق روایی است به عبارتی بازگشت به اصل روایت
خط کشی های جاده یعنی این خطوط مقطع منفی
روی احساس مثبتم یک ریز خط بی انتها می اندازد
اما توفیق شاعر بیش از هر اتفاق شاعرانه دیگری مدیون دو تر کیب است :) اولین تابلو ( در شروع شعر
و (دور برگردان ) در مصرع پایانی در واقع خطور این ترکیب ) دور برگردان ( جانمایه ی اولیه این شعر به لحاظ لفظی است در واقع صحنه های بعدی در فضاسازی این بیت و حتی تمام شعر تحت تاثیر (دور برگردان ) قرار دارد و از لحاظ محتوایی بی پایان جلوه می کند
پا به روی پدال شد لرزان ، چه کسی داده دست من فرمان
این همه راه دور برگردان هِی به من پشت پا می اندازد
لرزیدن پا متعدی است یعنی لرزش پا فقط بر پدال گاز نیست بلکه بر پدال ترمز نیز هست اگر در این فضا سازی دقت کنیم :
هِی به من پشت پا می اندازد (انگاه لرزش پا بر پدال ترمز را بیشتر احساس می کنیم ولفظ خطابی ) هی ) هشداری است که مسافر را در رسیدن به دور برگردان مکرر توجه می دهد اشباع در کلمه کیلومتر که مورد اشاره جناب ایزدی گنابادی است کاملا درست است و نشان از احاطه ی منتقد بر قواعد عروض است اما این اشباع کاملا طبیعی است و در صورت صرفی و نحوی واژه تغییری ماهوی ایجاد نمی کند بنا بر این پذیرفتنی است //
انچه دوست گرانقدر م علی فردوسی در باره ) من را ) و بهتر بودن ادغام این دو در ستون نظرات نوشته درست است و مطابق با دستور زبان می باشد و حقیر نیز در این باره در ستون نظرات به تعدادی از دوستان تذکر داده ام و این انفصال از آغاز رواج بی رویه آن در غزل امروز مورد انتقاد استادان زبان و شاعران صاحب سبک است مانند ) واو عطف ( در آغاز کلام که گاهی نقض غرض ا ست اما این انفصال گاهی کمتر به چشم می اید مانند :
از تو من را جدا می اندازد
به دلیل وجود تو پیش از من را در این سطر ) را ( تنها متعلق به من نیست و دراینجا
) دل من را چه کسی جز تو ( این (را )فقط متعلق به من است وقابل انتقاد خواهد بود اما به دلیل نو بودن زبان این شعر و هارمونی فوق العاده خوب محتوایی هم نشینی طبیعی کلمه ها و ترکیبها این مشکلات جزیی لفظی محو می شود در پناه حق