سلام بر شاعر محترم
نمی دانم دربیت اول از رخ دنیا نقاب افتاده است بر چه وجه معنایی دلالت می کند اگر منظور رسوایی است ترکیب رخ دنیا ان قدر کلی و وسیع است که احساسی را در مخاطب بر نمی انگیزد .اگر بشود حتی در ساحت مقدسات نیز از ابزارهای قابل سنجش و نگاه جزیی نگر استفاده کرد تاثیر ان قوی تر خواهد بود
در مصراع دوم این بیت ترکیب یک خون ترکیب مناسبی نیست معمولا وقتی از صفت شمارشی استفاده می شود باید حتما ممیزی برای آن آورده شود تا ضعف زبانی ان بر طرف شود باور کنید صعف های زبانی شعر را از دایره احساس و زیبایی دور می کند
در بیت دوم به ضرورت وزن جای صفت و موصوف عوض شده (و واژه ای ساخته شده است) که متاسفانه کمکی به اعتلای شعر نکرده است جز اینکه ترکیب های مثل گریان ملایک بلند اسمان و ...فقط تم تراقی می افرینند ولی به همان اندازه شعر را از صمیمت و نزدیکی به مخاط دور می کند ولی انصافا جمله تازه فهمیدم در این بیت به دلیل پا فشاری بر شخصیت و فردیت شاعر شاعرانه است
در بیت سوم ترکیب پای عبور به دلیل اضافه شدن یک مضافیه الیه عادی برای پا نمی تواندشاعرانه باشد وقتی قابل حدس ترین اضافه برای پا عبور است دیگر نقش شاعر برای تولید ترکیب های بکر کجاست ضمن اینکه ترکیب اسب خونین یال نیز قالبی و کلیشه ای است که البته مشبه مغرب می تواند اندکی نجات بخش این استفاده زبانی باشد
در بیت چهارم اوردن شخصیت حضرت علی به فضا و همچنین ترکیب پگاه نی که به گمانم اشاره به سر امام حسین دارد و پاردوکس مغرب با پگاه می تواند مخاطب را وادار به کند و کاو ذهنی و درگیر کند
در بیت ششم رنگ و اب عشق رفت دچار یک ابهام غیر شاعرانه است رنگ و اب معمولا بر جلوه های دیداری دلالت می کند و انچه د ر کربلا می تواند در دایره عشق قرار گیرد کنش حسین و یارانش هست که اتفاقا به اعتقاد شاعر باید حقیقت این عشق به قابلبیتی از ماندگاری رسیده باشد بهر حال منظور شاعر از آب و رنگ عشق ماند مشخص نیست مگر این حقیر در دریافت شعر دچار مشکل باشم که ان وقت باید بررسی شود که بنده در دریافت کدهای شاعرانه الکن و بی سواد هستم یا شاعر در رساندن منظور خود ناتوان بوده است
بیت هفتم شعاری و نسبت به دیگر ابیات مایه های شاعرانه ی کمتری دارد در بیت هشتم و نهم بازی ای باقافیه شده است که مخاطب را دچار غافلگیری می کند که خوب است ضمن اینکه ترکیب دست و بال مشک نیز به دلیل نزدیک شدن به حوزه طبیعی و مردمی زبان قشنگ است
ابیات بعدی در یک جاده هموار و بدون ریسک پذیری شاعرانه حرکت کرده است
و اما فاجعه امیز ترین مطلب د ر مورد این شعر تضمین اشعار علی معلم است که به لحاظ زبانی و تصویری متناسب با کل شعر نیست و رابطه منطقی عمودی شعر را نیز برهم زده است