ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



یک غزل +صحبتی در خصوص ادبیات غنایی(غزل)
روزگار ما در آن نامهربانی سخت نیست
ضربه های کاری و آسیب ِجانی سخت نیست
پس تو هم آخر بیاو گردن من را بزن ...
سنگ دل باش و قسی تا می توانی سخت نیست
عهد و پیمان بسته بودی نگذری از عشق من ...
رفتی اما باورم شد ،بدگمانی سخت نیست
گفته بودی ...نه نگفتی اینچنین رسوا ...زدن ...
زیر عهدو قول خود آنی به آنی سخت نیست
چشم هایت داد می زد من نفهمیدم چرا...
دل شکستن درمرامت هرزمانی سخت نیست
رفتی و من ماندم و یک کوه ماتم در دلم
تو گمان کردی برایم زندگانی سخت نیست
زندگانی ،بعدِتو شد مرگ ِتدریجی ِمن
پس بیا که مردن من ناگهانی سخت نیست
قول خواهم داد آخر از ته قلبم به تو ..
درکنار سنگ قبرم نوحه خوانی سخت نیست
12/3/1390 بجنورد سید مهدی نژادهاشمی ((شوریده ))

ادبیات غنایی
در اصل مربوطه به اشعاری است که دارای درون مایه ی احساسی و عواطف شخصی می باشد اینگونه اشعار که بصورت کوتاه بیان می شده در یونان باستان همراه با آلات موسیقی از جمله بربط خوانده می شده و در زبان یونانی به آن lura و در زبان انگلیسی و فرانسه lyre گفته می شود حضرت داوود مزامیر خود را با بربط می خواند (وگریه نیز کردیم چون صهیون را به یاد آوردیم *بربط های خود را آویختیم )معمولا در اکثر نقاط جهان اشعار عاطفی و عاشقانه سوزناک با موسیقی همراه بود در ترجمه لیریک به تبع عربها که به شعر عاشقانه و عاطفی الشعر الغنایی می گویند در فارسی به (غنایی )ترجمه شده و به این ترتیب حتی به سوگواره ها و مرثیه ها نیز بخاطره اینکه احساسات شخصی و عواطف شاعر را بیان می کند می توان شعر غنایی گفت اگر شعر داستانی روایی بلند باشد مثل خسرو وشیرین نظامی به آن شعر غنایی نمایشی یا داستانی گفته می شود در شعر غنایی بیشتر اوقات سخنگو خود شاعر است برخلاف حماسه که نقل از فرد سوم شخص می باشد در شعر غنایی گاه شاعر نقاب بر چهره خود می نهد و واقعیات درونی خویش را مطرح نمی نمایید و به لفظ امروزی تصویر سازی می نماید بنابر این نباید شخصیت شاعر را با آنچه در روند شعر اتفاق می افتد خلط نمود در شعر فارسی ادبیات غنایی به صورت قوالب غزل ، مثنوی ، رباعی ، دوبیتی ، و حتی قصیده مطرح می شود در غزل قهرمان اصلی معشوق است و قهرمان دیگرآن عاشق که معشوق را بهانه کرده و گلایه ها و آرزو های و احساسات خود را مطرح می سازد منشاء ادبیات غنایی را می توان احساسات و عواطف و عاشقانه های شاعر قلمداد نمود برخی از منتقدان ادبی اشاره دارند که اشعار عاشقانه مربوط به دوران زن سالاری می باشد که قبایل مادر سالار بوده و زن حاکم بر قبیله یا جامعه در حکم ، حاکم ،ارباب ، رب النوع و... محسوب می شده به طوری که در جوامع کشاورزی مدایح و اورادی در ستایش ایشان رواج داشته در بسیاری از اوراد و مناجات ها بخای خدا ،معشوق تصور می شود و در تاویل عرفانی این عاشقانه ها به ذات احدی پیوند داده می شوند همچنانه که در اسرار التوحید ، شیخ ابوسعید ابوالخیر این چنین به نظر می رسد همچنین نمونه ای شبیه به اشعار عاشقانه در مزامیر داوود نبی به صورت اشعار ملحون که همراه با موسیقی بوده دیده می شود (خداوند نور من و نجات من است ، از که بترسم ، خداوند ملجای جان من است از که هراسان باشم ، و....)اکثر محققان غربی تاکید دارند اشعار غنایی یونانی ، عبری ، مصری ریشه در ترانه ها ومناسک مذهبی دارند نمونه ای از این موارد را می توان در غزلهای سلیمان نبی که در تورات آمده است و کاملا جنبه ی عاشقانه دارد مشاهده نمود در این ترانه های اصیل که در ان حال و هوای جوامع دامداری و شبانی کهن را دارد می توان نمونه هایی از عشق زمینی را بی پیرایه ترین شکل مشاهده نمود یکی از غزلهای سلیمان ...(همچنان محبوبه ی من در میان دختران است ، چنانکه سیب در میان جنگل ،همچنان محبوب من در میان پسران است و....)دوران اوج ادبیات غنایی مربوطه به دوران شهرنشینی بشر است و نسبت به ادبیات حماسی متاخر است مثلا ادبیات عرب در دوران چادر نشینی بیشتر جنبه ی حماسه دارد و بعداز اسلام و گسترش شهرها به صورت ادبیات غنایی و تغزل رواج یافته ، بعد از بوجود آمدن جوامع شهرنشین و دوره ی خلوت گزینی بشر بدور از اجتماعات و وابستگی های قبیله ای ادبیات غنایی شکل گرفته و بشر احیانا گرفتار انزوا ،تنهایی ، و نا امیدی شروع به نوشتن امیال و آرزو های خویش می نماید و شاعر در دنیای ساختگی خود به آرمان گرایی می پردازد ، شعر غنایی در معنای اشعار عاطفی و احساسی همانطور که گفته شد هم می تواند در بر دارنده غم و اندوه شاعر و هم در بردارنده امید و تغییر و تحول از جمله انتظار فصل بهار باشد همچنانکه در ادبیات فرانسه اشعاری با نام روردی که نوید بخش آمدن بهار است دیده می شود معمولااز پروتوتایپ معشوق در جوامعی ازجمله سومری ، ایشتر و ایران ، آناهیتا را را می توان نام برد ایشتر بی وفا جفاکار و در گیل گمش اوصافی همانند بوف کور به او نسبت داده می شود درحالی که آناهیتا ئر شعر پارسی پری ، که با آب مربوطه است و در کنار چشمه سار زندگانی می کند در دوران باستان در معابد اناهیتا مجسمه ی او را می گذاشتند که یادآور همان صنم و بت شعر پارسی است و یا مثلا معشوق را به ماه یا باد صبا با او سر و سری دارد ، ماه و باد از ایزدان اساطیری بین النهرین می باشند سرو هم به آناهیتا مریبوط می شود در ادبیات داستانی ایرانی (داستان های منظم ) مثل لیلی و مجنون ، خسرو شیرین ، داستان در بیان حالات و احساسات مربوطه به وصال و فراق می باشد که شاعر در آن به ستایش قهرمان زن پرداخته و از بلند مرتبگی و عظمت او سخن به میان می آورد ،باید به این مطلب توجه کرد که در ادبیات حماسی شاعر معمولا کمتر به دخل و تصرف در داستان و نقل واقعه می پردازد ولی در ادبیات غنایی شاعر اصولا به بازگویی امیال و آرزو های خویش می پردازد ،معنای دیگر ادب غنایی اشعار عاشقانه است اشعار عاشقانه در ادبیات ایران سه نوع است یا با معشوق زمینی مواجه ایم مثل غزلیات سعدی ، گاه با معشوق آسمانی مثل غزلیات مولانا ، گاه هم تلفیقی از عشق زمینی و آسمانی است مثل غزلیات حافظ ، همانگونه که اشاره شد زن در شعر غنایی در حکم یک ایزد بانوست توصیف او با زبان استعاره ،مجاز ، تشبیه ..صورت می گیرد در ادبیات غنایی پیشرفته (ادب عرفانی) با معشوقی نمادین و خیالی و اساطیری روبرو هستیم که به هیچ وجه ممکن امکان دست یافتن به او نیست شاعر از آرزوی تقرب به درگاه او سخن می گوید و همین معشوق است که عارفان از آن به معبود و خدا تعبیر می کنند در اشعار تغزلی همچنان ارتباط با اسطوره ها حفظ می شود و شاعران موفقی همچون هولدرلین ،یاکیتس ،از این رویه پیروی کرده اند و در پایان به تعدادی از ابیات این شعر نظامی در وصف شیرین نگاه کنید می توانید با نادیده گرفتن شیرین ، ستایشنامه ای در وصف و نیایش ایزد بانو مشاهده کرد :
پری دختی پری بگذار ماهی .......به زیر مقنعه صاحب کلاهی
شب افروزی چومهتاب جوانی .......سیه چشمی چو آب زندگانی
کشیده قامتی چون نخل سیمین ..........دوزنگی بر سر نخل رطب چین
سید مهدی نژادهاشمی
کلمات کلیدی این مطلب :  یک ، غزل ، ، صحبتی ، در ، خصوص ، ادبیات ، غنایی(غزل) ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1390/3/13 در ساعت : 0:9:3   |  تعداد مشاهده این شعر :  3788


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

بازدید امروز : 39,771 | بازدید دیروز : 31,480 | بازدید کل : 123,204,082
logo-samandehi