ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



قلم گرفته که سوگ تو را شروع کند

قلم گرفته که سوگ تو را شروع کند
دوباره ماه عزادری ات طلوع کند

قلم نوشت که در قتلگاه سینه زنی است
در آسمان خدا گاه گاه سینه زنی است

نوشت و خط زد و این را نوشت: کرب و بلاست
در آسمان خدا هر دقیقه عاشوراست

سری کشید قلم، نیزه ای مجسم شد
به چشم هات رسید و سپس محرم شد

شروع سینه زنی زیر بار چشمانش
هجوم لشکر خون بر مزار چشمانش

امید موج فرات است... "العطش" می گفت!
کسی که "آب حیات است "العطش" می گفت!

زبان حال نگویم که حالمان خوش نیست
تو را خیال... نه! حتی خیالمان خوش نیست...

جنون گرفته زمین را که سخت می چرخد
به دور تیغ تبرها درخت می چرخد

به گِل نشسته قلم... از دوات می گذرد
که آب از سر سرخ فرات می گذرد

سری به نیزه بلند است... سرفراز شده ست
"معاشران! گره از زلف یار باز" شده ست

"حضورِ" موی تو در باد و بوی عود آمد
"و ان یکاد" نخواندیم تا حسود آمد

هجوم "العطش" از بهت شهرمان آمد
صدای بغض شکسته از آسمان آمد

صدا به گوش کر ِ کربلا رسید... و بعد
کمان "حرمله" خمیازه ای کشید... و بعد

صدای گریه در آغوش دشت خوابید و
قلم به پای تبرهای شهر پیچید و

نوشت از همه ی دردهای باران زا
فرود اشک بر اندوه خیس دریاها

نوشت: حضرت خون خدا! بیا برخیز!
به یاد زخم تبرها... درخت ها... پاییز

بیا و درد بشر را تمام کن ای مرد!
که "مرد" واژه ی خوبی ست در مقابل درد...

کلمات کلیدی این مطلب :  قلم ، گرفته ، که ، سوگ ، تو ، را ، شروع ، کند ،

موضوعات :  عاشورایی ،

   تاریخ ارسال  :   1391/9/26 در ساعت : 20:47:10   |  تعداد مشاهده این شعر :  1072


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

محمد تقی قشقایی
1391/9/27 در ساعت : 9:17:22
شروع سینه زنی زیر بار چشمانش
هجوم لشکر خون بر مزار چشمانش
علی عبداللهی
1391/9/29 در ساعت : 15:38:47
سلام و درود
علی‌رضا علی‌سلیمانی
1391/9/27 در ساعت : 9:0:57
مرحبا... احسنت...
زهرا شعبانی
1391/9/26 در ساعت : 23:15:39
سری به نیزه بلند است... سرفراز شده ست
"معاشران! گره از زلف یار باز" شده ست

مثنوی زیبایی ست
مأجور باشید شاعر...
محمد یزدانی جندقی
1391/10/27 در ساعت : 12:13:57
سلام جناب طبیب زاده
درود بر شما // شعر بسیار خوبی است از اشنایی باشما شاعر فرهیخته و گرانمایه خوشحالم // در پناه حق
مریم حشمت پور
1392/4/25 در ساعت : 14:29:40

درود

فلمتان همواره شکوفا
حسین وفا
1393/5/17 در ساعت : 18:25:2
درود بر شما
اجرتان با سیدالشهدا (ع)
بازدید امروز : 17,943 | بازدید دیروز : 31,480 | بازدید کل : 123,182,254
logo-samandehi