ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



به یاد نجمه زارع دوست سفر کرده ام

این روزها که بادهای آخر خزان هر روز خبر کوچ یک دلداده کوی دوست را به گوش کلمات بهت زده مان می رساند.با نگاه کردن به صفحه اول سایت از یک سو تصویر استاد سفر کرده ام را می بینم و از دیگر سو عکسی که میلاد دوست غزلسرایم نجمه زارع را درهفتمین سال بی او به یادمان می آورد.
نجمه زارع و خلیل عمرانی در ذهن من یاد آور یکی از خاطرات شیرین دوران شور شاعریم هستند .
آن روزها که نه سایت شاعران پارسی زبان را داشتیم و نه شعر های خوب و تازه دوستانمان  را در وبلاگهایشان .
به شوق دیدن دوستان و شنیدن و خواندن شعر تازه و شوخی ها و بداهه سرایی های شاعرانه بود که به کنگره های شعر می رفتیم و نه به دنبال سکه و مقام. من ، نجمه ، پانته آ ، کبری موسوی ،فاطمه طارمی و مریم سقلاطونی عزیزم آن روزها پای ثابت بانوان کنگره ها بودیم.یادم می آید در یکی از کنگره ها که در تهران برگزار می شد و گمانم کنگره شعر عاشورایی بود . دبیر آن استاد عمرانی بودند و در مراسم اختتامیه تعداد سخنرانی ها بیشتر از تعداد شعر خوانی ها بود.
نجمه که طبع طنز خوبی داشت و متاسفانه شعرهای طنزش هنوز منتشر نشده اند .غزلی را به صورت بداهه شروع کرد. من هم که آن روزها طنز مرتکب می شدم و در نشریات دانشجویی منتظر می کردم سر ذوق آمدم و ادامه دادم و خلاصه شعری در اعتراض به اینکه از شاعران و بویژه خانم های شاعر برای شعر خوانی دعوت نشده است سرودیم و در آخرش هم گفتیم سکه ما را بدهید که برویم!
وقتی استاد شعر را خواند به ترتیب از همه بانوان شاعر برای قرائت شعر دعوت کردند که گمانم مراسم دو ساعتی بیشتر از موعد طول کشید.
خلاصه اینکه با زبان طنز هم شعرمان را خواندیم و هم سکه مان را گرفتیم و رفتیم و بعد از آن نجمه را ندیدم تا رفت...
این غزل را زمانی که نجمه در کما بود برایش سروده بودم یکی دو روز پیش از پرواز ابدیش:

 



نجمه جان بايد بماني... شعر خواهش مي کند!
پلکهاي مهربانت را نوازش مي کند
چشمهاي مهربانت را به رويم باز کن
جبرييل واژه ها دارد نيايش مي کند!
بيتها و واژه ها "ليقه" مرکب،من،دوات...
ها... دوا... اينست اين ابري که بارش مي کند
ابر چشمان هزاران شاعر بي ادعا
درد را هرچند هم سنگين کم ارزش مي کند
(دردهاي آشنايي) دردهاي آشنا
درد يک عمر است با قلبم کشاکش مي کند
شعر در وا مي کند قلب تو زيبا مي زند
شعر در وا مي کند تا... درد کرنش مي کند
هر تپش بيتیست... بيتي محکم و سرخ و رسا
مصرع آخر چه با اين قلب سرکش ميکند؟!!!
خوب ميدانم چه دردي مي کشي هم درد من
آن زمان که شعر روحت را ( نوازش!) مي کند


نغمه مستشارنظامی
شهریور 84

 

کلمات کلیدی این مطلب :  نجمه زارع .خلیل عمرانی.کنگره شعر ،

موضوعات :  اجتماعی ، نثر ادبی ، سایر ،

   تاریخ ارسال  :   1391/9/25 در ساعت : 16:54:44   |  تعداد مشاهده این شعر :  3032

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

مصطفی معارف
1391/9/26 در ساعت : 17:21:20
درود بر شما شاعر ه لحظه ها خیلی متاثرم کرد این کار بزرگتان .
از خداوند برای روح بزرگ آن مرحومه آمرزش و برای باز ماندگانش ٌصبر و اجر خواهانم وبر شما خواهر مهربان نیز عرض تسلیت دارم .
التماس دعا
زهرا شعبانی
1391/9/26 در ساعت : 19:29:21
سلام نغمه ی عزیزم

باز هم دارم می خونمت...بیقرار دیدارتم...کی می شه...؟
----------
منم مشتاق دیدارتم نازنین دوست مهربانم
محمد تقی قشقایی
1391/9/27 در ساعت : 8:54:22
ممنون از قدر شناسي تان. خدايش بيامرزاد
سید نقی عباس «کیفی»
1391/9/26 در ساعت : 23:23:32
شعر در وا مي کند قلب تو زيبا مي زند
شعر در وا مي کند تا... درد کرنش مي کند
هر تپش بيتیست... بيتي محکم و سرخ و رسا
مصرع آخر چه با اين قلب سرکش ميکند؟!!!
خوب ميدانم چه دردي مي کشي هم درد من
آن زمان که شعر روحت را ( نوازش!) مي کند

با سلام و ادب

روحشان شاد و یادشان گرامی
ایمان کریمی
1391/9/25 در ساعت : 19:30:50
روحشون شاد و یادشون گرامی
یاعلی
زهرا شعبانی
1391/9/25 در ساعت : 20:52:1
اومده بودم بیصدا شعرها رو بخونم و برم...راستش حالم خوش نبود طوری که حتی توان تایپ کردن رو هم نداشتم...اما اسم نجمه بی اختیار من رو به اینجا کشوند...الان نمی دونم چه حالی دارم...نمی دونم خوبم یا بد...گاهی وقتا اینقدر کسی رو دوست داری که با شنیدن اسمش گریه ات می گیره...حکایت منه و این روزهای صفحه اصلی پارسی زبانان...
ساجده جبارپور
1391/9/25 در ساعت : 17:18:28
سلام بانو
نجمه زارع را ندیده ام اما انقدر با اشعارش مانوس هستم که آرزو داشته باشم کاش میدیدمش
اما استاد هنوزهم باورش سخت است به تازگی دیده بودمشان و اصلا" باورم نمشود
شاعر ها همیشه زنده اند شعرها صدای نفسشان ست
ملیحه رجائی
1391/9/26 در ساعت : 8:16:20
مانند دیگر سروده هایتان بسیار زیبا و دلنشین خانوم نظامی عزیزم
درود بر شما, نجمه جان بايد بماني... شعر خواهش مي کند!
چقدر غم انگیز است این ابیات..
روحشان شاد و یادشان گرامی
علی سعادتخانی
1391/9/26 در ساعت : 21:12:6
یادش گرامی و روحش قرین رحمت باد
علی عبداللهی
1391/9/25 در ساعت : 19:45:23
سلام و درود گرامی
امیر سیاهپوش
1391/9/26 در ساعت : 9:46:55
خدا بیامرزد خانم زارعی را واقعا با استعداد بود.
شعر صمیمانه و پر سوزی است البته نشون میده شما از آن موقع تا الان چقدر رشد کردید.
زنده باشی بانو
حمیده میرزاد
1391/9/25 در ساعت : 21:10:17
سلام نغمه جان

غزل زیبایی است...

یاد خانم زارع گرامی ونامش جاودانه باد
حمیدرضا لاری
1391/9/30 در ساعت : 12:44:52
ممنونم ممنونم ممنون...
هدیه ارجمند
1391/10/1 در ساعت : 13:2:56
سلام وعرض ادب خدمت شما....
بسیار زیبا بود....درودبرشما و احساس یکدلی نابتان....
موفق باشید وسرشار ازشعر...
یاعلی....
رضا نیکوکار
1391/9/26 در ساعت : 21:43:37
روحشان شاد و یادشان گرامی...
وحیده افضلی
1391/9/25 در ساعت : 17:9:29
سلام عزیز دلم
روحشان شاد و لحظه های آن دنیایشان نیز شاعرانه باد
امین نوراللهی (فریاد)
1391/9/25 در ساعت : 20:32:2
انشالله خداوند ایشان و سایر عزیزان از دست رفته بخصوص شاعره های متعهد و دلسوزی که اکنون جسمشان در بین ما نیست رحمت کناد.بسیار زیبا و تاثیرگذار بود.ممنون
حمیدرضا دولتی (معراج)
1391/9/25 در ساعت : 21:13:49
سلام و عرض ادب خانم مستشار نظامی
بسیار زیبا بود
..
خدا بیامرزه ...
شعرهاش به یادگار میماند
یاعلی
کاظم وکیلی
1391/10/2 در ساعت : 0:38:28
درود
کمتر به سایت سر می زنم و کمتر از اون نظر می نویسم
اما نوشته تون مجبورم کرد بنویسم
بین این همه شاعری که تا حالا اومدن و رفتن ،شعرهای هیچ کسی به اندازه ی نجمه زارع منو تحت تاثیر قرار نداده
با شعرهاش به معنای واقعی زندگی کردم
خوش به حالتون که دیدینش و ازش خاطره دارین
روحش شاد و یادش گرامی
سید علی اصغر موسوی
1391/10/1 در ساعت : 1:26:27
سلام علیکم
بسیار سپاس از همدلی و مواهب همیشگی تان ، هم در باب سوگ مادر و هم مشکل قلبی بنده. باید عرض کنم:
نجمه زارع ( رحمه الله علیها) یکی از باادب ترین دختران انجمن هنرهای ادبی استان قم بود ، بسیار متواضع و نجیب . هنوز سلام و احترام آخرین بارش یادم هست. خدایش رحمت کند و نامش در روزگار ماندگار بماند ان شاء الله.
کار بسزایی بود ، که یادآور نام و یادش شدید.
التماس دعا
دکتر آرزو صفایی
1391/9/25 در ساعت : 20:41:38
سلام خواهرم
درود بر شرافت شاعرانگیت
و روان ان از دست رفته ها شاد
محمد شکری فرد
1391/9/25 در ساعت : 21:55:39
سلام خانم مستشارنظامی...خاطره شیرینی بود...روح هر دو شان شاد....هر چند به قول خانم جبارپور "شاعر ها همیشه زنده اند"....این غزل را در یکی از دفتر های شعرتان خوانده بودم...غزل بسیار زیبایی است...آموختم...

ممنون.

ناصر حامدی
1391/9/30 در ساعت : 19:29:13
خدا شما رو حفظ کنه...روحشون آرام و شاد
هم اکنون 14 سال (شمسی) و 7 ماه و 20 روز و 17 ساعت و 53 دقیقه و 50 ثانیه است همراه شماییم 461699630.575 و زمان همچنان در گذر است ...
بازدید امروز : 20,720 | بازدید دیروز : 13,107 | بازدید کل : 124,479,401
logo-samandehi