به نظر مي رسد كه خود شما استاد باشيد
1- از نظر روانشناسي لغات
فرجام با آغاز يك پارادوكس بسيار خوب و مجكم است
2- به جاويدان در باري بسيار تركيب واژگاني نا مناسب و دور است
اصولا رديف نهادند بسيار تصنعي است شاعر با نوعي شعر جوششي مواجه است ولي به گونه مي خواهد كوششي آن را تمام كند
دل هر دانه اند سينه خا( كه سينه چاك موزون تر است)
اين طور بهرت بود
البته نظر شخصي من است و قصد اهانت نافرهيخته مندي نيست
با پوزش بي پايان
بدين فرجام ، تا آغاز كردند
در بال تپش را باز كردند
دل هر دانه را با سينه اي چاك
جنون سبز در پرواز كردند
-------------
از توجه شما بسیار ممنونم. فارسی تاجیکستان در اصل فارسی نوشتاری نزدیک به زبان قرون 10 تا 12 میلادی است. زبان محاوره با زبان نوشتاری ادبی کمتر تفاوت دارد. به این دلیل است که مثلا اشعار رودکی، فردوسی، عطار، خیام، مولانا و... تقریبا بدون شرح لغات منتشر و از سوی عموم خوانندگان مطالعه می شود. فهلویات یا خود فلکلور تاجیکی نیز تقریبا به این نحو است، در حالی که فلکلور بسیاری از مناطق دیگر فارسی زبان نیاز به توضیحات زیاد دارد تا برای عموم فارسی زبانان مفهوم گردد. برای روشن شدن مطلب یک نمونه از فلکلور تاجیک این جا درج می نمایم:
من بلبل مستم که چمن نیست مرا
من مرد مسافرم وطن نیست مرا
این عمر عزیز بی وطن می گذرد
کردم سفر دور و کفن نیست مرا.
اما در مورد نظر جناب شما. واقعا جالب بود. ولی به نظر بنده تناسب کلمات در هر شعری وابسته به محتوا و بافت معنایی آن است. از این نظر هیچ یک واژه با واژه دیگر نمی تواند نامناسب باشد. کلمه نهادن در ردیف این شعر معانی ای را منظور می کند که در واژه "کرند" نیست. به هر فرجام آغازی نهادند، یعنی هر فرجامی را بدون استثنا آغازی نهادند. نهادند یعنی بنیاد نهادند، گذاشتند، اساس نهادند. به جاویدان در بازی نهادند؛ همچنین از ابتدا برای ورود به جاویدان دری را باز باقی گذاشته اند، بنیاد نهاده اند، امکان داده اند، واگزار کرده اند و... که همه این معانی در واژه "کردند" نمی تواند بیان شود. مختصرا انتخاب ردیف این جا یک امر اتفاقی یا چنان که حضرت عالی فرمودید کوشش به گونه ای تمام کردن شعر نیست.
بنده از اشعار ادبای جدید و قدیم سیستان خبر دارم. اشعار ناب از آن سرزمین شاعر پرور و فرهنگ تراز زیاد خوانده ام. بویژه ما تاجیک ها دوست داران و مخلصان اشعار زیبا و شییوای استاد فرخی سیستانی هستیم. بنده در وصف ایشان قطعه ای سروده ام:
نه عراقی و نه خراسانیست
رعد اگر خنده کرد و ابر گریست
استادا تو مرغ مینو یی
سبک شعر تو سبک کبک دریست.
در پناه حق.
وبلاک اختصاصی بنده:
www.samangerd.persianblog.ir