ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



شعر در منظر رهبر معظم انقلاب(3) شعر آیینی

 شعر آیینی و مذهبی بهترین عرصه شعر
 مناقب و فضائل ائمه را موضوع شعر قرار بدهید
محتواها را محتوائى قرار بدهيد كه مخاطب شما استفاده كند؛ يا يك منقبت قابل فهمى، يا يك فضيلت برانگيزاننده‌اى از اهل‌بيت (عليهم‌السلام) باشد كه اعتقاد و ايمان انسان را محكم كند. شما ببينيد مداحان اهل‌بيت (عليهم‌السلام) در دوران حيات معصومين (عليهم‌السلام) بر روى چه چيزهائى تكيه ميكردند. شعر دعبل، شعر كميت، شعر فرزدق ـ اين شعرهائى كه ائمه (عليهم‌السلام) اينها را تشويق كردند ـ بر روى چه چيزهائى تكيه ميكردند. شما نگاه كنيد ببينيد محتواى اين اشعار يا عبارت است از اثبات حقانيت اهل‌بيت با دليل، با استدلال ـ استدلالى كه در كسوت زيبا و لطيف شعر خودش را نشان ميدهد. شعر دعبل را نگاه كنيد ـ يا بيان فضائل اهل‌بيت (عليهم‌السلام)؛ همينى كه امروز در شعر اين خوانندگان عزيز ما هم چند بار تكرار شد. اشاره‌ى به ماجراى هل اتى، اشاره‌ى به ماجراى مباهله، اشاره‌ى به تعبيرات پيامبر مكرم نسبت به فاطمه‌ى زهرا (سلام الله عليها)، يا بيان درسهائى كه از زندگى آن بزرگواران ميشود گرفت كه نمونه‌ى شيرين كامل نزديك به زمان خودمان، شعرهائى است كه در دوره‌ى انقلاب ـ دوره‌ى اوج نهضت در سال 56 و 57 ـ در محرم، دسته‌جات سينه‌زنى، به ابتكار خود مداحان، خود مرثيه‌سرايان، خود را نشان داد. دسته‌ى سينه‌زنى توى بازار، توى خيابان سينه ميزد، نوحه ميخواند، ليكن هر كسى مى‌شنيد، ميفهميد كه امروز بايد چه كار كند؛ امروز بايد در كدام جهت حركت كند[1].
مقام فاطمه‌ى‌زهرا(سلام‌الله‌عليها) در خور آن است كه عقول برجسته‌ى انسانهاى بزرگ، در اصليترين رشته‌هاى تفكرشان بينديشند و زبانهاى فصيحترين و بليغترين گويندگان و شعرا و سرايندگان، آن انديشه‌ها را در قالب كلمات بياورند و سرشارترين ذوقها و جوشانترين طبعهاى فياض و سيال هنرمندان و شاعران، آنها را به صورت شعر و سخن منظوم، با بهترين گويشها و حنجره‌ها بيان كنند. اگر اين طور بشود، شايد ذهن بشر متوسط امروز و ما كه از معارف حقيقى الهى دوريم و كشش نداريم كه در ذهن و دل و روحمان، حقايق والا و متعالى را درك بكنيم، بتوانيم گوشه‌يى از فضايل و مدايح و مناقب و محامد اين بزرگوار را بفهميم و درك كنيم[2].
اين شعرى كه شما اسمش را شعر آئينى گذاشتيد و نامگذارى نامناسبى هم نيست- حالا شما شعر مذهبى را به نام شعر آئينى معرفى مى‏كنيد، عيبى ندارد- جزو بهترين عرصه‏هاى به كار بردن قريحه‏ى خداداد شعر و اين موهبت بزرگ است. اين قريحه، يك نعمت بزرگى است كه خدا به كسى عطا مى‏كند؛ اين نعمت را نبايد كفران كرد. شكرانه‏ى اين نعمت اين است كه انسان با اين قريحه يك چيزى بياورد وسط و به انسانها و افكار عرضه كند كه براى آنها مفيد باشد. نه اينكه من بخواهم خشك و جامد بگويم؛ با قطع نظر از سود و استفاده‏ى مستمع، شاعر به فكر دل خودش نباشد و حرف دل و احساسات خودش را نگويد؛ نه، اشكالى ندارد؛ يعنى بنا بر اين نيست كه ما سخن گفتن شاعر از دل و براى دل خود را نفى كنيم؛ ليكن مى‏خواهيم اين را بگوئيم كه در مقام تقويم و ارزيابى، اگر بناست شعر محتوائى داشته باشد، بهترين محتواها همين محتواهاى شعر دينى و شعر مذهبى است با عرض وسيع و گسترده‏اى كه دارد[3].
 
سابقه شعر مذهبی در اشعار بزرگان
در بخشهائى از غزلهاى حافظ هم شعر مذهبى وجود دارد. البته من عقيده ندارم كه همه‏ى غزلهاى حافظ اين‏جورى است، اما بخش مهمى از غزلهاى حافظ در واقع شعر مذهبى به اين معنائى است كه مورد نظر ماست؛ يعنى بيان معرفت و بيان حقايق الهى است در يك قالب خاصى؛ كمااينكه مثنوى مولوى هم يك گنجينه‏اى از همين افكار الهى و معارف الهى است. بنابراين اينها محتواها و مضمونهاست، كه بهترين مصرف شعر اينهاست. البته انسان وقتى به تاريخ شعر نگاه‏ مى‏كند، مى‏بيند اين تقيد و احتياط به وسيله‏ى شاعران ما در طول تاريخ به كار نرفته؛ يعنى اين گوهر يك‏دانه را- به قول ناصر خسرو، «دُر درى» را- ريختند به‏پاى خوكها، مدح گفتند و چيزهاى بيخود و بى‏معنى به كار بردند؛ بعضى‏ها هم آن را در يك معانى مبتذلِ احساسى و شهوانى به كار بردند. اينها در واقع اسراف است؛ مصرف كردن قريحه‏ى شعرى در غير جاى خود و مورد خود است. البته در بين شعراى ما، شعرائى كه از اين قريحه حد اكثر استفاده را كردند و بهترين شعرها را گفتند، كم هم نيستند؛ ما در دورانهاى مختلف، از اينها داريم؛ هم در زمان خودمان داشتيم، هم در زمانهاى گذشته داشتيم؛ هم در سبكهاى مختلف، از دوران قديم، شاعرى مثل سنائى را داريم، شاعرى مثل ناصر خسرو را داريم. اينها اين قريحه را به كار بردند؛ آن كارى كه بايد بكنند، انصافاً كردند. همچنين سعدى را داريم. در دورانهاى بعد هم همين‏جور؛ شاعرى مثل صائب را داريم. البته صائب شعر بى‏تقيد به معانى و معارف كم ندارد، ليكن شعر معرفتى هم انصافاً خيلى دارد. اينها شعر اخلاق، شعر معرفت، آن هم در حد عالى و در بهترين‏ حدى كه واقعاً مى‏شود انسان شعر غزلى تعريف و بيان كند، گفته‏اند. بيدل هم همين‏جور. همه‏ى ديوان بيدل تقريباً شعر معرفتى است. من يك وقتى چند سال قبل از اين به دوستان مداح سفارش مى‏كردم كه به ديوان صائب نگاه كنند و شعرهاى اخلاقى را، شعرهاى معرفتى را، شعرهاى عرفانى را در آن پيدا كنند؛ كه كم هم نيست. اينها مضامين بسيار پخته‏اى است كه دلها را روشن مى‏كند.

در هيچ پرده نيست نباشد نواى تو   عالم پر است از تو و خاليست جاى تو
هرچند كائنات گداى درِ تواند   هيچ آفريده نيست كه داند سراى تو
     
 

ببينيد، وقتى يك مداحى با صداى خوش و با آهنگ زيبا اينها را در يك مجلسى بخواند، چه انقلابى در دل براى مستمع به وجود مى‏آيد. از اين شعرها بايد استفاده كرد. ديگران هم همين‏جور[4].
 
مناجات هم جزو ی از شعر آئينى
نكته‏ى بعد اين است كه مناجات هم جزو شعر آئينى است. شعر آئينى فقط مسئله‏ى مدح و مرثيه نيست؛ مناجات هم جزو شعر آئينى است. براى اينكه مضمون مناجات را درست پيدا كنيم، بهترين مرجع، دعاهاست. دوستان با صحيفه‏ى سجاديه انس پيدا كنيد. اين قريحه‏اى كه من در شماها مى‏بينم، خيلى خوب مى‏توانيد مضامين صحيفه‏ى سجاديه را در قالب اشعارِ بسيار زيبا بياوريد. مرحوم بهجتى اردكانى- دوست قديمى ما- سى چهل سال پيش بخشى از دعاى ابو حمزه را به شعر آورده بود، كه براى من خواند. قسمتهاى سخت دعا هم بود- كه خود عبارت هم سخت است، مضمون هم سخت است- در عين حال ايشان توانسته بود اين دعا را به شعر بياورد. من الآن در ميان اين جوانها مى‏بينم قريحه‏ها و ذوقهائى كه از ذوق مرحوم بهجتى بالاتر است. من الآن در همين جلسه، قدرتهاى شعرى‏اى دارم مى‏بينم كه از قديمى‏ها و گذشتگان ما قوى‏تر و تيزتر و تواناتر هستند. شما مى‏توانيد مضامين دعاى عرفه‏ى سيد الشهداء (سلام اللَّه عليه) را به شعر بياوريد. دعاى عرفه‏ى امام حسين عاشقانه است. حضرت سجاد هم براى روز عرفه دعا دارند- در صحيفه‏ى سجاديه، دعاى چهل و هفتم، دعاى روز عرفه است- آن هم بسيار دعاى پرمغز و پرمضمونى است؛ اما دعاى امام حسين عاشقانه است، يك چيز ديگر است. اگر چنانچه آشنا بشويد، انس پيدا كنيد، دقت كنيد، از يك فقره‏ى اين دعا مى‏توانيد يك قصيده، يك مجموعه، يك قطعه، يك غزلِ خيلى قشنگ از آب در بياوريد. بنابراين براى مناجات و توحيد، از صحيفه و از دعاها استفاده كنيد. براى مناقب ائمه، از زيارتها، بخصوص زيارت جامعه‏ى كبيره استفاده كنيد. بنابراين شما ديگر هيچ احتياجى نداريد كه مبالغاتى را در ذهن خودتان خلق كنيد. آنچه كه بايد در باب ائمه (عليهم السّلام) گفته شود، در زيارت جامعه هست. شما مى‏توانيد يك فقره از فقرات زيارت جامعه را- حالا شايد صدها فقره است- انتخاب كنيد و با توجه به قريحه‏ى شعرى و تخيل و فرآورى ذهنى خودتان، يك غزل زيبا و ناب از آب در بياوريد. ظرفيت اين معارف اين‏قدر بالاست[5].
 
ضرورت  مستند سازی اشعار آئینی به معارف بلند اسلامى و قرآنى
معارف بلند اسلامى و قرآنى را از خود قرآن و از نهج البلاغة و از بعضى از روايات اهل بيت- روايات اصول كافى در بخشهائى- اخذ كنيد. با اين منابع، انس پيدا كنيد. شعر آئينى خيلى دامنه‏ى وسيعى دارد و شما مى‏توانيد بر روى ذهنيت جامعه اثر بگذاريد. روايتى است در تحف العقول، كه وصيت امام صادق (عليه السّلام) است به عبد اللَّه بن جندب. همين‏طور قسمت قسمت است: يا ابن جندب، يا ابن جندب. اين روايت، پر از حكمت است. واقعاً همه‏ى چيزهائى كه ما براى خلقيات شخصى‏مان، معاشرتهاى اجتماعى‏مان، فعاليتهاى عموميمان و براى بناى تمدن اسلامى نياز داريم، در اين روايت و نظائرش پيدا مى‏شود. اينى كه عرض كردم، يك نمونه و مثال است؛ از اين قبيل نمونه‏ها زياد است و مى‏توانيد مراجعه كنيد. بنابراين شعر آئينى را متكى و مستند كنيد به اين معارف حقه‏ى الهيه، با اين منابعى كه عرض شد[6].
 
ضرورت مضمون‏يابى در شعر آئینی
يك مسئله‏ى ديگر: انسان وقتى اين قريحه‏ها را مى‏بيند، اين ذوقهاى جوشان را مى‏بيند، واقعاً به شوق مى‏آيد. روى اين چند چيز خيلى تكيه كنيد: يكى مضمون‏يابى است. شما وقتى مى‏خواهيد يك مطلب را بيان كنيد، اين را با مضامين گوناگونى مى‏شود بيان كرد. مضمون‏سازى براى بيان يك حقيقت، يك هنر بزرگ شعرى است؛ كه البته مركز و منبع اصلى‏اش هم شعرهاى سبك هندى است؛ همين شعر صائب و شعر بيدل و شعر عرفى و شعر كليم. به اينها كه مراجعه كنيد، مى‏بينيد دستگاه مضمون‏سازى و مضمون‏يابى در آنجا فوق‏العاده وسيع است. خوشبختانه در تعبيرات دوستان هم مضمونهاى نو و زيبا كم نيست؛ من اين را مى‏بينم. يك مطلب را به چند لباس مى‏شود پوشاند؛ اسم هر لباسى را ما مى‏گذاريم يك مضمون. معناى مضمون‏دار اين است. پس يكى مسئله‏ى مضمون‏يابى است[7].
 
ضرورت ترکیب سازیهای نو در شعر آئینی
ديگرى، تركيب‏سازى‏هاى نو است. خب، الآن در دوره‏ى انقلاب، زبان رائج متداول حرف زدن وارد شعر شده- چيزى كه در قبل از انقلاب معمول نبود- البته به‏شكلهاى مختلف؛ بعضى قوى هستند و از اين زبان به‏شكل خيلى زيبائى استفاده مى‏كنند، بعضى هم يك خرده سطحش پائين‏تر است. هيچ اشكالى ندارد كه ما از همين زبان محاوره‏ى معمولى و رائجِ خودمان براى بيان آن معانى و معارف استفاده كنيم؛ منتها با تركيبهاى نو، شكلهاى نو، واژه‏گزينى‏هاى نو[8].
 
ضرورت درست‏گوئى در شعر آئینی
مسئله‏ى ديگر، مسئله‏ى درست‏گوئى است. دوستان بايد به اين نكته توجه كنند كه شعر بايستى از لحاظ موازين زبان، درست باشد؛ فعلها درست به كار برود، در جاى خود به كار برود؛ ارتباط بخشهاى جمله، ارتباط منطقى و قانونى باشد[9].
 
ضرورت توجه به تأثیر محیط بر انسان در شعر آئینی
نكته‏ى ديگرى كه به نظر من براى مجموعه‏ى دوستانى كه شعر مذهبى مى‏گويند، مهم است، مسئله‏ى تأثير محيط است. البته منظور من محيط عمومى جامعه نيست. بديهى است كه محيط جامعه روى انسان اثر دارد. وضع اقتصادى، وضع سياسى، وضع اجتماعى، روى هر انسانى يك اثرى مى‏گذارد، روى شاعر هم اثر مى‏گذارد، طبعاً روى شعرش هم اثر مى‏گذارد؛ اين را نمى‏خواهم بگويم. محيطهاى خاص، حلقه‏هاى فرهنگىِ خاص روى ذهنها اثر مى‏گذارد. من مى‏خواهم بگويم شما جوان مؤمنِ مقيد و محب اهل بيت كه با يك عشق و شورى راجع به اهل بيت صحبت مى‏كنيد، شعر مى‏گوئيد، راجع به معارف الهى، راجع به توحيد، اين‏جور عاشقانه و زيبا سخنورى و سخن‏سرائى مى‏كنيد، توجه داشته باشيد كه محيطها شما را به سمت و سوهاى ديگر نكشاند. يعنى خودتان مراقب خودتان باشيد. در اين راه به خودتان ثبات قدم بدهيد و روزبه‏روز آن را تقويت كنيد؛ چون محيطهاى شعرى و هنرى و ادبى روى انسان اثر مى‏گذارد. من هميشه يك مثالى در ذهنم هست. شاعر مورد نظرم كه حالا اسم خواهم آورد، شاعر بزرگى است؛ محمد جان قدسىِ مشهدى. ايشان جزو شعراى برجسته‏ى سبك هندى است در دوره‏ى صفويه- قرن يازدهم- اشعارش جزو قوى‏ترين شعرهاست. من اعتقادم اين است كه بعد از صائب در آن سبك، واقعاً مثل محمد جان شايد يكى دو تا بيشتر نباشند. او در مشهد كه بوده، يكى از خادمان آستان قدس و مداح حضرت رضا بوده و شعرهايش شعرهاى دينى است و ديوانش هم پر از اين اشعار است. ديوان حاج محمد جان را نگاه كنيد؛ از اين قصائد زياد دارد. او بعد به هند سفر مى‏كند. همنشينى با امراى هند و سلاطين هند و آن دستگاه‏هاى بى‏بندوبارى كه آن روز بودند، اين آقا را كأنه از اين رو به آن رو مى‏كند. انسان مى‏تواند اين را در غزلهاى او ببيند. من خيلى اوقات به اين فكر هستم. اين شعر مال محمد جان قدسى است:

پارسا در مجلس رندان نشستن خوب نيست‏   هركه امشب مى نمى‏نوشد به ما منسوب نيست‏
در چنين فصلى كه بلبل مست و گلشن پرگل است‏   گر همه پيمانه‏ى عمر است خالى خوب نيست‏
     
 

يعنى يك مستِ رندِ الواتِ عرق‏خور تحويل محيط مجموعه‏ى شعرى داده شده؛ از كى؟ از آن انسانِ پارساى پاكِ متعبدى كه در مشهد مدح امام رضا را مى‏گفت! خب، آن محيط اين‏جور پرورش مى‏دهد. بنابراين مراقب محيطها باشيد؛ و اين هم با ارتباطهاى پيوسته‏ى شما با همديگر حاصل خواهد شد. به نظر من جلسات شعراى مادح اهل بيت- چه جوانها، چه پيش‏كسوتها و قديمى‏ها- با يكديگر، بايد جلسات مستمرى باشد. البته معنايش اين نيست كه لزوماً يك جلسه باشد؛ نه، بايد جلساتى وجود داشته باشد براى همين‏كه در اين محيط، استعدادهاى جوشان جوان رشد پيدا كند[10].
 
ضرورت پرداخت بیشتر به موضوعات مربوط به مسائل انقلاب، مسائل جنگ و دفاع مقدس در شعر آئینی
به برخى از موضوعات در شعرهاى آئينى كم پرداخته مى‏شود؛ از جمله موضوعات مربوط به مسائل انقلاب، مسائل جنگ و دفاع مقدس. البته در يك دوره‏اى خيلى خوب بود. همين آقاى مؤيد در زمان جنگ وقتى جنازه‏هاى شهدا را به مشهد مى‏آوردند، شايد هر روزى يا هرچند روزى يك غزل مى‏گفت و مداحها اينها را مى‏خواندند. ديگران هم مى‏گفتند. الآن جاى اين اشعار خالى است. هشت سال دفاع مقدس از لحاظ زمانى هشت سال بود، اما از لحاظ استمرار معنوى و فكرى و فرهنگى ممكن است قرنها ادامه داشته باشد. حماسه‏اى كه در دفاع مقدس به وجود آمد، انگيزه‏اى كه پشت سر اين حماسه وجود داشت، ريزحوادثى كه در اين مدت اتفاق افتاد، اينها چيزهائى نيست كه در ظرف ده سال و پانزده سال و بيست سال تمام شود. يكى از امانت‏دارها شما هستيد؛ بايد اين امانت را حفظ كنيد، بايد منتقل كنيد. البته حوادثِ روز به روز و نو به نو در انقلاب هست كه بايد به همه‏ى اينها رسيد، ليكن آن را هم نبايستى فراموش كرد. يكى از همين چيزهائى كه مربوط به جنگ است و از چيزهائى است كه ذهن من را مشغول مى‏كند، اين جانبازهائى هستند كه بعد از مدتى به شهادت مى‏رسند؛ اين خودش يك موضوع ويژه است؛ اين غير از شهيدى است كه در جبهه شهيد شده و درباره‏اش هم شعر گفته شده؛ اين انسانى است كه يك تجربه‏اى را گذرانده و رنجى را تحمل كرده، آخرش هم شهيد شده. بگرديد موضوعات اين‏جورى را پيدا كنيد. همچنين در موضوعات مربوط به مرثيه، مرثيه‏ى سيد الشهداء و قضاياى كربلا. خب، انسان مى‏بيند زبان‏حالهائى كه گفته مى‏شود، زبان‏حالهاى زيادى است؛ البته ممكن است بعضى‏اش هم مطابق با واقع نباشد، يعنى چيزهائى نباشد كه انسان بتواند آنها را تأييد كند؛ ليكن زمينه‏هائى وجود دارد. من مثلًا درباره‏ى مصيبت حضرت ابا الفضل (عليه الصّلاة و السّلام) به نظرم مى‏رسيد كه يكى از بخشهاى مهم و جذابى كه مى‏تواند اين مصيبت را بيان كند، همان زبان حال مادر حضرت ابا الفضل است؛ همان «لا تدعونّى ويك امّ البنين»، يا آن شعر ديگرى كه به ايشان منسوب است. خب، اين دو تا شعر است. البته اينها ترجمه‏ى شعرى هم شده، ترجمه‏ى خيلى جالبى نيست، خيلى قوى نيست؛ اما خود اين يك عرصه است: مادرى است؛ صورت قبر چهار جوانش را كه در كربلا شهيد شدند، در بقيع مى‏كشد و نوحه‏سرائى مى‏كند و حماسه مى‏آفريند. همه‏اش اشك ريختن و تو سر زدن هم نيست- البته اشك ريختن هست، اشكالى هم ندارد- بلكه حماسه‏آفرينى است، افتخار به اين جوانهاست. اين يك عرصه‏ى خيلى خوبى است، كه از اين‏گونه عرصه‏ها براى مصيبت خيلى بايد استفاده كرد. يا توصيف بعضى از حالات روحى قهرمانان كربلا، از جمله شبيه آنچه كه عمان سامانى گفته، كه لحظات رفتن حضرت سيد الشهداء به عرصه‏ى ميدان را تصوير مى‏كند- حالا چقدر واقعيت دارد، من نمى‏دانم؛ البته روضه‏خوانها مى‏خوانند- كه حضرت زينب آمدند جلو، راه را گرفتند و گفتگوئى بين اين دو بزرگوار انجام گرفت. عمان از اين گفتگو استفاده كرده براى تشريح شخصيت حضرت زينب.

كاى عنان‏گير من آيا زينبى‏   يا كه آه دردمندان در شبى‏
     
 

كه بعد دنبالش اين است: «زن مگو مردآفرين روزگار». ببينيد، از اين مناسبت- مناسبت گفتگوى اين برادر و خواهر- استفاده مى‏كند براى اينكه شخصيت حضرت زينب (سلام اللَّه عليها) را تشريح كند. اينها ميدانهاى مهمى است. يعنى شرح حالها و زبان حالها فقط بيان آن حالى كه در آن لحظه قهرمان داستان دارد، نباشد؛ بلكه مى‏تواند شرح خصوصيات او، شخصيت او، ظرافتهاى روح او و عظمتهائى كه در وجود او هست، باشد؛ اينها همه ميدانهاست[11].

 


[1]. ديدار جمعى از مداحان و ستايشگران اهل‌بيت (عليهم‌السلام)04/04/1387
[2]. سخنرانى در ديدار با جمع كثيرى از ذاكران و مداحان اهل بيت(عليهم‌السلام) در خجسته سالروز ولادت صديقه‌ى كبرى حضرت زهرا(س) 28/10/1368
[3].بيانات در ديدار جمعى از شعراى آئينى‏25/ 03/ 1390
 
[4].بيانات در ديدار جمعى از شعراى آئينى‏25/ 03/ 1390
 
[5].بيانات در ديدار جمعى از شعراى آئينى‏25/ 03/ 1390
 
[6].بيانات در ديدار جمعى از شعراى آئينى‏25/ 03/ 1390
 
[7].بيانات در ديدار جمعى از شعراى آئينى‏25/ 03/ 1390
 
[8].بيانات در ديدار جمعى از شعراى آئينى‏25/ 03/ 1390
 
[9].بيانات در ديدار جمعى از شعراى آئينى‏25/ 03/ 1390
 
[10].بيانات در ديدار جمعى از شعراى آئينى‏25/ 03/ 1390
 
[11].بيانات در ديدار جمعى از شعراى آئينى‏25/ 03/ 1390
 
کلمات کلیدی این مطلب :  شعر آیینی ، آیت الله خامنه ای ، فرهنگ ، ،


   تاریخ ارسال  :   1391/9/15 در ساعت : 18:35:51   |  تعداد مشاهده این شعر :  1284


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

زهرا شعبانی
1391/9/15 در ساعت : 21:9:15
درود بر شما جناب سیاهپوش گرامی...
----
ممنون خواهر ارجمندم
محمد شکری فرد
1391/9/15 در ساعت : 20:23:31
سلام استاد سیاهپوش بزرگوارم...خواندم و اموختم...ممنونم...

چند وقتی است که نگاهتان را از غزلم دریغ کرده اید.نمی دانم،خطایی کرده ام؟

زنده باشید.
----
سلام محمد عزیز. شما به حقیر لطف دارید
متاسفانه بی سعادتم و توفیق برای خواندن اشعار خوب شما و سایر دوستان کم شده و آن هم به دلیل مشغله کاری و تحصیلی زیاد. خیلی خیلی وقتم کم شده.
وگرنه ما جز زیبایی و پاکی در اشعار صمیمانه و عمیق شما ندیدیم.
انشاءالله در اولین فرصت به دفترتون سر می زنم.
سید علمدار ابوطالبی نژاد
1391/9/17 در ساعت : 10:17:10
سلام آقای سیاهپوش عزیز

احسنت بر همت وپشتکار حضرتعالی.این نشانیست ازارادت به ولایت.استفاده کردم ولذت بردم

سربلندباشیدومستدام
----
سلام سید عزیز
انجام وظیفه است. انشاءالله که موثر باشه
زنده باشی
بازدید امروز : 55,551 | بازدید دیروز : 31,480 | بازدید کل : 123,219,862
logo-samandehi