ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



بالش ابر را به باد مده

برای پسرم

 

سعی کن که خود خودت باشی,گرچه سخت است در زمانی که...

گرچه سخت است فکر دل بودن,در تکاپوی آب و نانی که...

سعی کن که خود خودت باشی,رمز آرامش جهان اینست

یک نفر هم اگر خودش باشد,شاید اوضاع این جهانی که...

دست قلبت به آسمان که رسید.بالش ابر را به باد مده!

سعی کن بال و پر بگیری باز در بلندای آسمانی که...

قاصدک یک گل است می دانی؟یک گل خسته از سکون زمین

می نشیند به روی شانه باد,تا بیاید به آن نشانی که...

می نشینم کنار پنحره باز,نخل و خورشید سرخ رنگ غروب!

حس آرامشی که پنهان است در نماز پس از اذانی که

مادرم چادر قشنگش را باز کرده به روی سجاده

با نمازش دل مرا برده ست به همان باغ جاودانی که...

مادرت هستم و تورا باید با خم جاده آشنا بکنم

چادرم را بگیر در دستت,مادر اینجاست هر زمانی که...

هستم اما اگر نبودم هم.تو خودت باش مهربان و بزرگ

چادرم را به خاطرت بسپار,یاد او باش,مهربانی که...

نغمه مستشارنظامی

کلمات کلیدی این مطلب :  پسرم- مادرانه- نغمه مستشارنظامی ،

موضوعات :  اجتماعی ، سایر ،

   تاریخ ارسال  :   1391/9/15 در ساعت : 3:17:51   |  تعداد مشاهده این شعر :  1529

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

مجتبی اصغری فرزقی
1391/9/15 در ساعت : 7:40:59
سلام سرکار خانم
امروز مشهد به دلیل آلودگی تعطیل شد و من تنها در اتاق مطالعه هستم و بعضا صدای صفحه کلید در فضا می پیچد. بچه خوابند و صدای خوردن شاخه به پنجره و تابیدن نور از درز پرده همراه با بخار چای روی میزم فضای عجیبی درست شده است که در همین حین خورد به شعر زیبای شما.
خیلی خیلی لذت بردم و از عاطفه ی سرشار ی که در سطح شعر پهن شده است کمال استفاده را بردم.
دریف و قافیه جالبی انتخاب کرده اید که آن انتظار را تداعی می کند و مخاطب را به ادامه مسیر در ذهن مجاب می کند. که....
که چی و ادامه آن و ترسیم آن توسط مخاطب که از این که می شود برداشتهای مختلفی کرد

وزن دوری آن نیز در زیبایی شعر کمک کرده بود. این چیدمان ها همه با آگاهی است و همین آگاهی و بصیرت شاعرانه است که به کلمات روح می دهند.



پایانه شعر نیز دارای عاطفه سرشار است که به فراخور حال مخاطب از آن بهره می برد. چون هرکسی که پا به این خلقت خاکی گذاشته است زاده مادر است و به آن تعلق خاطر دارد و همین که در بطن و متن او قرارداشته این علاقه را دوچندان می کند و باخاطر سپردن چادر آن نشان سمبولیک را دارد
در مجموع کار زیبا و روان و تاثیر گذاری بود
موفق باشید خواهر خوبم

یاعلی
مجتبی اصغری فرزقی - مشهد
http://mo1351.blogfa.com/
آدرس وبلاگ :
نام ارسال کننده :  علی     وب سایت ارسال کننده
متن نظر :
درود برشما خانم کریمی نیا انشاالله هماره قلمتان نویسا باد
محمود کریمی‌نیا (کریما)
1391/9/15 در ساعت : 10:16:55
درود خانم مسنشار نظامي

هماره شادو نويسا باشيد.
مصطفی معارف
1391/9/15 در ساعت : 10:45:0
با سلام ، کار دلربایی است پایدار باشید و پاینده این نصایح و عاشقانه های مادرانه شما خیلی دلنشینند
محمد شکری فرد
1391/9/15 در ساعت : 20:37:36
سلام خانم مستشارنظامی...بسیار غزل زیبایی بود...به نظرم این غزل را در کتابتان (در اوج غربت نارنج) یا در وبلاگتان قبل از این هم یک بار خوانده بودم و آموخته بودم...

زنده باشید.
=============
ممنون آقای شکری فرد -غزل نسبتا جدیدی است و هنوز چاپ نشده اما در وبلاگ یک جرعه غزل به همراه غزل دیگری که برای برادرم سروده ام آمده است.ممنون که می خوانید شعرهایم را
زهرا شعبانی
1391/9/15 در ساعت : 17:56:0
هستم اما اگر نبودم هم.تو خودت باش مهربان و بزرگ



چادرم را به خاطرت بسپار,یاد او باش,مهربانی که...



حس فوق العاده ای داشت غزلت نغمه جان

پسرم رو در آغوش گرفتم و دارم براش می خونم این شعر رو

فکر می کنم هر مادری امروز به این صفحه بیاد با اشک برمی گرده

خداوند حافظ پسر گلت باشه

عمرت جاودان عزیز دلم...
=================
ممنون نازنین حس مادرانه مان خیلی به هم نزدیک است .خوشحالم که می خوانیم
سید نقی عباس «کیفی»
1391/9/15 در ساعت : 21:26:52
سلام

شعر بسیار زیبایی بود..
امین نوراللهی (فریاد)
1391/9/15 در ساعت : 16:24:39
سلام.این شعر زیبا را قبلا در وبلاگتان خوانده و لذت برده بودم همانگونه که اکنون
سید علمدار ابوطالبی نژاد
1391/9/17 در ساعت : 0:4:49
سلام ودرود
بسیارزیبا و بدیع سروده ای .آفرین به آن مادرواین چنین دختری که دردامان پرورده است .لذت بردم واستفاده کردم

سرافرازباشید
امیر سیاهپوش
1391/9/19 در ساعت : 9:10:19
صد مرحبا آفرین
این غزل بسیار زیبا را فکر کنم در وبلاگتان دیدم
همه ابیات این غزل ناب و درخشانند
عالی است عالی.
سید حکیم بینش
1391/9/15 در ساعت : 19:56:57
بسیار زیبا بود بسیار.

سعی کن که خود خودت باشی,رمز آرامش جهان اینست



یک نفر هم اگر خودش باشد,شاید اوضاع این جهانی که...



راستی اگر یک نفر هم خودش باشد، اوضاع بسیار فرق خواهد کرد.
===============================
ممنون استاد
به امید روزی که خودمان باشیم در دنیایی بهتر
وحیده افضلی
1391/9/15 در ساعت : 12:38:54
سلام عزیزم

این شعرت رو در وبلاگ ماهانی خونده بودم و چقدر دوستش داشتم

فدای تو مامان مهربون
============
سلامت باشی دوست گلم
سیاوش پورافشار
1391/9/15 در ساعت : 19:41:31
درود بانو زیبا و خواندنی بود
طه افضلی
1391/9/15 در ساعت : 11:5:55
سلام . زیبا بود مثل دیگر کارهایتان
حمیده میرزاد
1391/9/16 در ساعت : 0:43:56
سلام نغمه جان

غزل زیبایتان بسیار به دلم نشست..

خصوصا این بیتش..

هستم اما اگر نبودم هم.تو خودت باش مهربان و بزرگ
چادرم را به خاطرت بسپار,یاد او باش,مهربانی که

بهروز ذبیح الله
1391/9/15 در ساعت : 22:53:19
آفرین بر زبان شیرینت
کین همه شور در جهان انداخت!
--------------------------------------
سپاس
ملیحه رجائی
1391/9/17 در ساعت : 0:36:18
هستم اما اگر نبودم هم.تو خودت باش مهربان و بزرگ

چادرم را به خاطرت بسپار,یاد او باش,مهربانی که...

سپاس بانو
مانا باشید
علی عبداللهی
1391/9/17 در ساعت : 0:22:57
سلام و درود
نغمه مستشارنظامی
1391/9/19 در ساعت : 18:56:53
سلام بر همه دوستان و استادانم
این روزها در جزیره کیش بر عکس سایر مناطق هوا خوب و بهاری است و در نتیجه دوستان و اقوام گریزان از آلودگی های شهرهای بزرگ میهمان سفره درویشی ما هستند.
عدم پاسخگویی به تک تک نظرات ارزشمندتان را به مهمان داری و مادریم ببخشید.
از همه دوستان دعوت می کنم اگر از سر ما و آلودگی هوا خسته هستید جزیره کیش را با حضور شاعرانه تان منور فرمایید.
آرش پورعلیزاده
1391/9/16 در ساعت : 8:37:45
خدا مادران این چنین را اجر دهاد
رضا نیکوکار
1391/9/17 در ساعت : 11:7:4
درود بر شما
غزلتان سرشار از احساسات ناب بود
برقرار باشید انشاالله
هم اکنون 14 سال (شمسی) و 7 ماه و 19 روز و - ساعت و 40 دقیقه و 35 ثانیه است همراه شماییم 461551235.634 و زمان همچنان در گذر است ...
بازدید امروز : 1,781 | بازدید دیروز : 14,905 | بازدید کل : 124,447,355
logo-samandehi