ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



خون خدا

نمي‌دانم تو را در ابر ديدم يا كجا ديدم
به هر جايي كه رو كردم فقط روي تو را ديدم

تو را در مثنوي، در ني، تو را در‌هاي و هو، در هي
تو را در بند بند ناله‌هاي بي صدا ديدم

تو مانند ترنم، مثل گل، عين غزل بودي
تو را شكل توسل، مثل ندبه، چون دعا ديدم

دوباره ليله القدر آمد و شوريدگي‌هايم
تب شعر و غزل گل كرد و شور نينوا ديدم

شب موييدن شب آمد و موييدن شاعر
شكستم در خودم از بس كه باران بلا ديدم

صدايت كردم و آيينه‌ها تابيد در چشمم
نگاهم را به دالان بهشتي تازه وا ديدم

نگاهم كردي و باران يكريز غزل آمد
نگاهت كردم و رنگين كماني از خدا ديدم

تو را در شمع‌ها، قنديل‌ها، در عود، در اسپند
دلم را پرزنان در حلقه پروانه‌ها ديدم

تو را پيچيده در خون، در حرير ظهر عاشورا
تو را در واژه‌هاي سبز رنگ ربنا ديدم

تو را در آبشار وحي جبرائيل و ميكائيل
تو را يك ظهر زخمي در زمين كربلا ديدم

تو را ديدم كه مي‌چرخيد گردت خانه ی كعبه
خدا را در حرم گم كرده بودم، در شما ديدم

شبيه سايه تو كعبه دنبالت به راه افتاد
تو حج بودي، تو را هم مروه ديدم، هم صفا ديدم

شب تنهاي عاشورا و اشباحي كه گم گشتند
تو را در آن شب تاريك، «مصباح الهدي» ديدم

در اوج كبر و در اوج رياي شام ـ ‌اي كعبه ـ
تو را هم شانه و هم شان كوي كبريا ديدم

دمي كه اسب‌ها بر پيكر تو تاخت آوردند
تو را‌ اي بي‌كفن، در كسوت آل عبا ديدم

دليل مرتضي! شبه پيمبر! گريه ی زهرا(س)
تو را محكم ترين تفسير راز «انما» ديدم

هجوم نيزه‌ها بود و قنوت مهربان تو
تو را در موج موج ربنا در «آتنا» ديدم

تو را ديدم كه داري دست در دستان ابراهيم
تو را با داغ حيدر، كوچه كوچه، پا به پا ديدم

تو را هر روز با ‌اندوه ابراهيم، همسايه
تو را با حلق اسماعيل، هر شب همصدا ديدم

همان شب كه سرت بر نيزه‌ها قرآن تلاوت كرد
تو را در دامن زهرا(س) و دوش مصطفي(ص) ديدم

تنور خولي و تنهايي خورشيد در غربت
تو را در چاه حيدر همنواي مرتضي ديدم

سرت بر نيزه قرآن خواند و جبرائيل حيران ماند
و من از كربلا تا شام را غار حرا ديدم

به يحيي و سياوش جلوه مي‌بخشد گل خونت
تو را ‌اي صبح صادق با امام مجتبي (ع) ديدم

تو را دلتنگ در دلتنگي شامي غريبانه
تو را بي‌تاب در بي‌تابي طشت طلا ديدم

شكستم در قصيده، در غزل،‌اي جان شور و شعر
تو را وقتي كه در فرياد «ادرك يا اخا» ديدم

تمام راه را بر نيزه‌ها با پاي سر رفتي
به غيرت پا به پاي زينب كبري(س) تو را ديدم

دل و دست از پليدي‌هاي اين دنيا شبي شستم
كه خونت را حناي دست مشتي بي حيا ديدم

چنان فواره زد خون تو تا منظومه ي شمسي
كه از خورشيد هم خون رشيدت را فرا ديدم

مصيبت ماند و حيرت ماند و غربت ماند و عشق تو
ولا را در بلا جستم، بلا را در ولا ديدم

تصور از تفكر ماند و خون تو تداوم يافت
تو را خون خدا، خون خدا، خون خدا ديدم

کلمات کلیدی این مطلب :  قصیده - امام حسین(ع)- خون خدا- قزوه ،

موضوعات :  عاشورایی ، آیینی و مذهبی ،

   تاریخ ارسال  :   1391/9/4 در ساعت : 10:48:40   |  تعداد مشاهده این شعر :  2100


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

سیده فاطمه صداقتی نیا
1391/9/4 در ساعت : 11:52:39
سلام بر استاد حکیمم قزوه...
اینروزها روزگار خوب هم که بگذرد، بدیم ما...
التماس دعا دارم
مصطفی پورکریمی
1391/9/4 در ساعت : 14:18:7
سلام جناب دکتر قزوه ی گرامی
اعظم الله اجورنا و اجورکم بمصابنا بالحسین علیه السلام وجعلنا من الطالبین بثاره مع امام المهدی من ال محمد علیهم السلام
نگاهم كردي و باران يكريز غزل آمد
نگاهت كردم و رنگين كماني از خدا ديدم

شهود عارفانه شما در این ایام حزن و اندوه ال الله پنجره ای هم به روی ما که بی نصیب ومغموم و چشم به راهیم باز کرد قصیده ی بسیار استادانه ای بود مأجور باشید

مصطفی محدثی خراسانی
1391/9/4 در ساعت : 16:23:21
كه خونت را حناي دست مشتي بي حيا ديدم

آقا سلام
خیر مقدم عرض میکنم برگشتتان به وطن را
زهرا شعبانی
1391/9/4 در ساعت : 20:9:38
درود بر شما استاد بزرگوار
بسیار زیبا و تأثیرگزار
پایدار باشید
نغمه مستشارنظامی
1391/9/4 در ساعت : 11:44:7
قصیده والامقامی است خون خدا و چه خوش است این قصیده را از زبان و بیان شما شنیدن
خوشابه سعادت قلمی که در دستان شماست استاد
و خوشا به سعادت ما که افتخار می کنیم به شاگردی عاشق اهل بیت(ع)
وحیده افضلی
1391/9/4 در ساعت : 13:9:23
سلام استاد عزیز
این شعر را بارها خوانده ام و هر بار لذت برده ام.........../که از خورشید هم خون رشیدت را فرا دیدم
السلام علی الحسین
و علی علی بن الحسین
و
.......................
محمد شکری فرد
1391/9/4 در ساعت : 16:6:9
سلام استاد قزوه...بسیار زیبا بود...خواندم وآموختم...

ممنون.
مجید مه آبادی
1391/9/4 در ساعت : 18:57:14
شكستم در قصيده، در غزل،‌اي جان شور و شعر
تو را وقتي كه در فرياد «ادرك يا اخا» ديدم


زهرا طاهرزاده فرد
1391/9/4 در ساعت : 12:13:26
تو را پيچيده در خون، در حرير ظهر عاشورا
تو را در واژه‌هاي سبز رنگ ربنا ديدم

سلام جناب آقای قزوه
آنقدر این شعرتان زیباست که نمی توان در قالب کلمات گفت
هر بیت پر از زیبایی و ارزش
مستدام باشید
فرزانه سعادتمند
1391/9/4 در ساعت : 15:27:49
چنان فواره زد خون تو تا منظومه ی شمسی
که از خورشید هم خون رشیدت را فرا دیدم
سلام استاد بسیار زیبا سروده ایدسرشار از عاطفه وشور
نفستان گرم
اجرتان با سرور وسالار شهیدان
رضا نیکوکار
1391/9/4 در ساعت : 17:36:58
سرت بر نيزه قرآن خواند و جبرائيل حيران ماند
و من از كربلا تا شام را غار حرا ديدم

درود بر شما استاد قزوه ارجمند
ایام تسلیت...
علی رضا آیت اللهی
1391/9/5 در ساعت : 8:47:28
سلام به استاد ارجمند و گرامی
همچنان شعرهای عالیتان را می خوانم و آنچه را که قبلا" در جای دیگری خوانده ام را نیز می خوانم و باز می خوانم و چندباره می خوانم و محظوظ می شوم و لذٌت می برم و کمال استفاده را . امٌا به اصطلاح « حرف ندارند » و وقتی حرف ندارند طبیعتا" برای بنده حقیر فقیر سراپا تقصیر هم حرفی باقی نمی ماند جز اینکه :
التماس دعا ، به خصوص در این روز عزیز عاشورا
حسین نبی زاده اردکانی
1391/11/1 در ساعت : 1:56:36
سلام استادارجمند .ضمن عرض تسلیت رحلت جانگداز حضرت امام حسن عسکری(ع) به فرزند برومندش جناب صاحب الزمان(ع) و عموم شیعیان ،سال روز تولد شمارا تبریک میگویم .
.
علی سعادتخانی
1391/9/13 در ساعت : 10:27:48
سلام استاد/
خسته نباشید وظیفه می دانم از مدیریت این سایت وزین که به واقع با این حجم کاربر و گستردگی آن کار سختی باید باشد تشکر و قدر دانی نمایم
پیشنهادی داشتم:
حالا که اعضای چون یک خانواده گرد هم آمده ایم در صورت امکان بعد ازبررسی های لازم دستور فرمایند صندوقی مالی در سایت افتتاح گردد که با اندوخته ای که رقم آن مشخص خواهد شد توانیم با مدیریتی واحد و با اولویت بندیهای لازم حداقل در طول سال چندین جلد کتاب شعر دوستان مستعد را جمع آوری و نشر نمائید و با حفظ امتیاز چاپ آن در حق صندوق انتشاراتی سایت زمینه را برای کارهای بعدی و خدمات بیشتر فراهم نمائیم
به نظر می آید با بررسی های کارشناسی که انجام پذیرد به نتیجه قابل قبولی خواهیم رسید
ایام عزت مسلمین مستدام باد
اکبر نبوی
1391/9/4 در ساعت : 12:33:19
درود بر حضرت قزوه ی شوریده و شیدا
و درود و رحمت پاکان بر اندیشه و کلک عاشق تان.
عشق حسین (ع) روزی هر دو سرای تان باد
خلیل ذکاوت
1391/9/4 در ساعت : 15:31:45
سلام استاد
بهره بردم از شعر پرشور و شعورتان
ابراهیم حاج محمدی
1391/9/4 در ساعت : 18:30:43
با سلام و عرض ارادت به حضور گرامی حضرت استاد قزوه
آجرک الله و ایّانا فی مصیبة مولانا الحسین علیه السلام و اهل بیته و اصحابه علیهم السلام . طیّب الله انفاسک ایها الاستاد .
سید حسن رستگار
1391/9/5 در ساعت : 10:37:37
با سلام و درود و عرض تسلیت به استاد ارجمندم جناب قزوه

مصيبت ماند و حيرت ماند و غربت ماند و عشق تو
ولا را در بلا جستم، بلا را در ولا ديدم

اجرتان با ارباب سر جدا

بر قرار و بر مدار
یا علی
سید مهدی نژاد هاشمی
1391/9/19 در ساعت : 20:20:3
سلام استاد ارجمند : چند ماهی می شه دیوانی بیدل و که زحمت کشدید می خونم کار ارزشمندیه یه نقطه ی ضعف شدید داره اینکه برخی از ابیات به واسطه ی نوع خط نگارش ناخواناست (البته مشکل منه و بعضی دیگه از شعرا مخصوصن نصل جوان) لطفن در چاپ های بعدی اگه مقدوره کنارش رسم خط فارسی روز لحاظ بشه وقتی دو جلد دیوان بیدلو به دقت می خونم تآثیر پذیر غزل معاصر درک می کنم از بیدل .............. امیدوارم مسائل حاشیه ای رو به نام من نذارین هرچی از خودم شنیدن باوررررررررررر کنید
محسن کاویانی
1391/12/7 در ساعت : 13:16:29
لذت بردم استاد

مثل همیشه عالی بود
مرضیه مرادی
1391/12/15 در ساعت : 23:50:36
سلام
زیبا بود لذت بردم
... و خوش حال شدم از اینکه در لحظات ایتدایی حضورم در این جمع شما شعرم را خواندید و پسندید. هماره پیروز باشید
بازدید امروز : 19,565 | بازدید دیروز : 35,818 | بازدید کل : 124,570,869
logo-samandehi